هیچی رفتم یه هلو برداشتم بخورم.
داداشم شروع کرده بود حرف زدن باهام.
منم وقتی به حرف کسی گوش میدم حواسم خیلی زود پرت میشه.
هسته هلو رو کردم توو دهنم مک بزنم (عین آبنبات!!
).
اومدم حرف بزنم سرفه م گرفت این انتهای هسته تیز بود زد سقف دهنمو پاره کرد.
حالا هی سرفه میکنم و دهنمم شده پر خون.
خلاصه بعد ربع ساعت با چه بدبختی خونشو بند اوردیم با آب یخ و... .
شانس نداریم که.
یادم میفته کلی خنده م میگیره:دی