maryam 69
پسندها
47

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    جدیدترین اخبار استخدام:

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/393620-جدیدترین-اخبار-استخدام/page6?p=5406077#post5406077
    توپولف

    من هلاک تو و خاک زیر پاتم، توپولف!
    من زمین خورده‌ی جعبه ی سیاتم،توپولف!
    کشته‌ی تیپ زدن و قـدّ و بالاتم، توپولف!
    مرده‌ی ریپ زدن و ناز و اداتم، توپولف!
    قربـون اون نوسانــات صداتم، توپولف!
    یه کلوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!


    من هواپیما ندیدم اینجوری ناز و ملــوس
    می‌پری پر می زنی روی هوا عین خروس!
    بذار ایرباس واست عشوه بیاد- دراز لوس-
    بدگِلا چش ندارن ببیننت، خوشگل روس!
    قربون چشات برم، محــو نیگاتم ، توپولف
    یه کلوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!


    مـــا رو می‌بری نقـــاط دیدنی وقت فرود
    گاهی وقتا سر کـــــوه و گاهی وقتا ته رود
    می فرستن همه تا سه روز به روحمون درود
    می خونه مجری سیما واسمون شعر و سرود
    چرا ماتم می گیرن ، مبهوت و ماتم توپولف!
    یه کلــوم ختم کلــوم بنده فداتم، توپولف!
    بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
    سلام عسیسم
    الهی قربون این چشمات برم که اینقد نازه:w22:
    اواتارتو خیلی دوست دارم.:w38::w40:
    سلام
    اگه ادم تابستون کلاس داشته باشه, انقدر خوشحاله......................:biggrin:
    راستی چه واحدی برداشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟






    عشقی که با اشکهاي چشم شستشو شود، همیشه پاکیزه و زیبا خواهد ماند.
    نگاه آرش را که مرد پاک و حکیمـ و دینداری بود،برای انداختن تیر بیاورند.آرش برهنه شد و بدن خویش را به کسان نمایاند و گفت:ای پادشاه ‌و‌ای مردمـ! به تنمـ بنگرید. مرا زخمـ ‌و بیماری نیست؛ ولی میدانمـ که پس ازانداختن تیر، پاره‌پاره شومـ و فدای شما گردمـ.
    پس از آن،دست به چله کمان برد و به نیروی خداداد تیر از شست رها کرد و خود جان داد. اهورمزدا به باد دستور داد تا تیر را نگاهداری کند. آن تیر از کوه رویان به دورترین مکان خاور، به فرغانه رسید و به ریشه درخت گردکانی (که در جهان بزرگتر از آن درختی نبود)نشست. آنجا را مرز ایران و توران شناختند. از آن پس جشن تیرگان به مناسبت این پیمان آشتی میان ایران و توران برپا شد.
    در اوستا نامـ ‌او به گونه اَرِخش و در پهلوی شِپاک‌ تیر و درپارسی شیوا تیر و آرش کمانگیر است و مشهور به سخت کمان و تیر تیزرو است.بهرامـ‌چوبین سردار نامی ایران خود را از تبار آرش میدانست. ابوریحان بیرونی در مورد آرش کمانگیر چنین میگوید:
    پس از آنکه افراسیاب بر منوچهر چیره شد و در تپورستان (طبرستان)گرداگرد او را گرفت،بر این پیمان شدند که مرز ایران و توران با پرتاب تیری نشانه شود.
    در این هنگامـ فرشته اسفندارمذ نمایان شد و فرمان داد تا تیروکمانی چنان که در اوستا بیان شده است،برگزینند. (در اوستای کنونی درمورد این تیر چیزی گفته نشده‌است،پیداست اوستای زمان ابوریحان از اوستای کنونی کامل‌تر بوده ‌است)
    آرش کمانگیر که با پرتاب تیری از یکی از بلندیهای البرز به سوی کوهی در کرانه آمودریا مرزایران وتوران را نشانه نهاد در زمان منوچهرشاه میزیست.
    با یادآوری اینکه هر افسانه‌ای ریشه‌ای هرچند کوچک در راستی دارد افسانه آرش را برای شما بازگو می‌کنمـ:

    باید دانست تمامـ افراد اساطیری تاریخ ما ایرانیان،بنا به گفته‌ی کاووشگران بزرگ تاریخمان،وجودی راستین داشتند ولی در برخی از جاها زندگی آنها با افسانه آمیخته شده است،نتیجه‌گیری در مورد اینکه کار آرش کمانگیر چه بوده است که او را یک اسطوره کرد وافسانه‌اش به وسیله نیاکانمان ساخته شد را به خود شما وامیگزارمـ: آرش کمانگیر که با پرتاب تیری از یکی از بلندیهای البرز به سوی کوهی در کرانه آمودریا مرزایران وتوران را نشانه نهاد در زمان منوچهرشاه می‌زیست.در تیریشت(بندهای 6و37) شتاب تیرش به شتاب ایزدباران تشبیه شده است.
    مال من 6تاش اومدش:Dفقط 1دیگی بیاد همه نمرهام اومده.....
    ترم تابستونی گرفتم کرج دانشگاه خودمون نشد که بگیرم:)نتونستم عمومی بر دارم که دانشگاه خودم بر ندارم ازمایشگاه برداشتم با زبان:redface:
    داشتی میرفتی سلف:smile:
    میگم وایسا اول من امتحان کنم تو دانشگاه شاید از دیوار رد شدم:D
    چرا من نمره هام نمیادش:eek:
    ولی من دیدمت خیلی عجله داشتم نتونستم وایسم تو سلف:(
    اره خداروشکر راحت شدم..
    خداکنه نمراهام خوب بشه این ترم نشه ترم 9مجبورم اون درسای که نمرهاشو پایین شدم یه بار دیگه بردارم
    روی لینک زیرکلیک کن ماوستوبگیرهرجای صفحه میخوای بکش[IMG][IMG][IMG][IMG][IMG][IMG]
    http://www.procreo.jp/labo/flower_garden.swf
    نه من ساعت یک امتحان داشتم راحت بودش...
    بچه هامون استاتیک داشتن صبح میگفتن سخت بودش:confused:
    من میدی میگفتی چه خوشحاله تموم شده امتحاناش راحت شدم:biggrin:
    سلام خوبی؟
    این همه دعا کردم یه برف نیومدش همش بارون اومد دیشب هرچی دعا کردم بارون شدش:(
    پس اوتار قبلیم شکنجه روحی بودش برات اره؟:biggrin:
    یه کهکشان ستاره مــــــــررررررررســـــــــــــــی، سنگ تموم گذاشتی، تولدت جبران کنم،:heart:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا