parmehr
پسندها
23,545

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام پارمهر جان
    اسمت میناست ؟؟؟ اگه نیست یکی داره تو فیس بوک از عکست سوء استفاده میکنه ! یا برعکس :D
    در تمناي نگاهت بيقرارم تا بيايي
    من ظهور لحظه ها را ميشمارم تا بيايي
    خاك لايق نيست تا به رويش پا گذاري
    در مسيرت جان فشانم، گل بكارم تا بيايي
    ميلاد دردانه خانم فاطمه زهرا(س)، صاحب عصر و الزمان حضرت حجت (عج) بر شما و خانواده گراميتان تهنيت باد

    سلام دوست عزيز
    طي درخواست قبلي بنده از شما در خصوص ياري كردن بنده در اجراي تحقيق دانشجويي مشكل لينك پرسشنامه را رفع كردم، لذا از شما خواهشمندم بنده را ياري كنيد.
    باز هم پيشاپيش از لطفتون تشكر مي كنم
    لينك پرسشنامه
    براي آنکه به طریق خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنيم که طریق دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد
    سلام دوست عزيز
    اگه لطف كنيد و بنده رو ياري كنيد خيلي ممنون ميشم
    پرسشنامه زير در جهت انجام يك تحقيق دانشجويي با هدف يافتم علل و انگيزه افراد از عضويت در شبكه هاي اجتماعي (Facebook; Linkedin;...) طراحي شده است.
    لازم بذكر است پرسشنامه بدون نام بوده و از پاسخ هاي شما صرفا به صورت تجمعي در جهت پيشبرد اين تحقيق استفاده مي گردد.
    پيشاپيش از صبر و دقت نظر شما در تكميل پرسشنامه كمال تشكر را دارم.
    لينك پرسشنامه
    سلام
    ميلاد با سعادت حضرت علي (ع) و روز مرد رو خدمت شما تبريك عرض مي نمايم

    ای آشنا
    لکه های آفتابی
    در صدایت خانه دارد
    از دهانت یاس میروید
    حرفهایت سایه دارد
    اهل من ، ای آشنای باستانی
    رنج تو دنباله دارد.
    تقدیر،تقویم انسانهای عادییست و تغییر،تدبیر انسانهای عالی:gol:
    می خواستم زندگی کنم راهم را بستند ستایش کردم گفتند خرافات است عاشق شدم گفتند دروغ است گریستم گفتند بهانه است دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شوم
    دلسرد

    قصه ام دیگر زنگار گرفت:
    با نفس های شبم پیوندی است.
    پرتوی لغزد اگر بر لب او،
    گویدم دل: هوس لبخندی است.
    خیره چشمانشبا من گوید:
    کو چراغی که فروزد دل ما؟
    هر که افسرد به جان، با من گفت:
    آتشی کو که بسوزد دل ما؟
    خشت می افتد از این دیوار.
    رنج بیهوده نگهبانش برد.
    دست باید نرود سوی کلنگ،
    سیل اگر آمد آسانش برد.
    باد نمناک زمان میگذرد،
    رنگ می ریزد از پیکر ما.
    خانه را نقش فساد است به سقف،
    سرنگون خواهد شد بر سر ما.
    گاه میلرزد با روی سکوت:
    غولها سر به زمین می سایند.
    پای در پیش مبادا بنهید،
    چشم ها در ره شب می پایند!
    تکیه گاهم اگر امشب لرزید،
    بایدم دست به دیوار گرفت.
    با نفس های شبم پیوندی است:
    قصه ام دیگر زنگار گرفت.
    من که چیزی نگفتم ابجی خانم دلم به حال صاحب تاپیک سوخت اخه!!:دی
    روز بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری.... مهمون ما باشید.... نیشابوریهای باشگاه
    عشق یا دوست داشتن ؟؟؟!!!

    عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی


    دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

    عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است


    دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد

    همگام با آن اوج می گیرد

    عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها

    بر آن اثر می گذارد


    دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می کند

    عشق طوفانی و متلاطم است


    دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت

    عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی

    “ فهمیدن و اندیشیدن “ نیست


    دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود

    و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین می کند و باخود به قله ی بلند اشراق می برد
    دوست..

    روی جلد یک کتاب نوشته ای دیدم که خیلی من رو جذب خودش کرد. من اون طرف رو ندیده بودم ولی به آدرسی که زیر نوشته داده بود نامه میدادم و اون هم برای من نامه میداد تا قرار شد همدیگه رو ببینیم. در محل قرار دختری بسیار زیبا از کنار من گذشت و پیرزنی با همان مشخصه نامه پیش من آمد. من که مجذوب شخصیت او شده بودم بدون توجه به او پیشش رفتم و شاخه گلی به او دادم او در جواب من گفت همان دختر زیبا که از کنارت رد شد گفت که اگر شاخه گل را به من دادی بگویم که در رستوران آنطرف خیابان منتظرت است

    خوشال میشیم تو تاپیک شرکت کنین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا