دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اینجا زمین است.... به وقت انسانیت.........

    دل عجب موجود سخت جانی است.....

    هزار بار تنگ می شود می سوزد می میرد و باز هم می تپد ..... . . . .برای دوست:smile:
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/368563-می-خواهم-بر-گردم-به-روزهایی?p=4974152#post4974152
    دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

    تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

    قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

    گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

    گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

    گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

    آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

    من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

    من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

    برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

    فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

    که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...
    زيباترين ديالوگه پدر ژپتو:
    پينوكيو،،چوبي بمان،
    دنياي آدما سنگي است!
    درود

    خوبم ممنون .:gol:

    مشغولیم بانو .

    با این عکس، یه تیر و دو نشون زدما : دیییییی
    يكی را دوست دارم
    ولی افسوس او هرگز نميداند
    نگاهش ميكنم شايد
    بخواند از نگاه من
    كه او را دوست مي دارم
    ولی افسوس او هرگز نميداند*
    *به برگ گل نوشتم من
    تو را دوست می دارم
    ولی افسوس او گل را
    به زلف كودكی آويخت تا او را بخنداند*
    *به مهتاب گفتم ای مهتاب
    سر راهت به كوی او
    سلام من رسان و گو
    تو را من دوست می دارم
    ولی افسوس
    چون مهتاب به روی بسترش لغزيد
    يكی ابر سيه آمد
    كه روی ماه تابان را بپوشانيد*
    *صبا را ديدم و گفتم
    صبا دستم به دامانت
    بگو از من به دلدارم
    تو را من دوست مي دارم
    ولی افسوس و صد افسوس
    ز ابر تيره برقی جست
    كه قاصد را ميان ره بسوزانيد
    كنون وامانده از هر جا
    دگر با خود كنم نجوا
    يكی را دوست مي دارم
    ولی افسوس او هرگز نميداند*
    به لطف اون عزیز چند کلمه ای یاد گرفتم اما قسمت نشد بیشتر یادم بده

    وگرنه خودم ترک نیستم
    خب این جمله رو از یه دوست شنیده بودم که خیلی با هم خوب بودیم اما حالا ازش دورم

    دلم براش تنگ شد با این جمله هر چند کوتاه و ساده بود

    اما یه دنیا خاطره واسه من زنده کرد

    یادش بخیر
    به میپرستی از آن نقش خود زدم بر آّب که تا خراب کنم نقش خودپرستان را
    وفاکنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن
    نه تعریفیدی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا