maryam.raz
پسندها
369

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    من و تو ضربدری کار میکنیم. هر وقت من آن هستم،تو نیستی
    هر موقع که تو هستی،من نیستم.
    این هفته یکم سرم شلوغه،هفته بعد بیشتر میام.
    البته اگه خواستی، پیام بذار، سعی میکنم حتما هر روز چک کنم و جواب بدم.
    سلام
    ببخشید
    سرعت نتم داغون شد
    اینم با بدبختی تونستم بنویسم
    شبتون بخیر
    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند////// فرزند و عیال و خانمان را چه کند
    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی///// دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
    شهید بابایی
    نیستم بلبل که بر گلشن نظر باشد مرا//باغهای دلگشا در زیر پر باشد مرا
    سرمهٔ خاموشی من از سواد شهرهاست//چون جرس گلبانگ عشرت در سفر باشد مرا
    باده نتواند برون بردن مرا از فکر یار//دست دایم چون سبو در زیر سر باشد مرا
    در محیط رحمت حق، چون حباب شوخ‌چشم//بادبان کشتی از دامان تر باشد مرا
    منزل آسایش من محو در خود گشتن است//گردبادی می‌تواند راهبر باشد مرا
    از گرانسنگی نمی‌جنبم ز جای خویشتن//تیغ اگر چون کوه بر بالای سر باشد مرا
    می‌گذارم دست خود را چون صدف بر روی هم//قطرهٔ آبی اگر همچون گهر باشد مرا
    زندگي صحنه يكتايي هنر مندي ماست
    هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
    صحنه پيوسته بجاست
    خوشا ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد
    سلام
    ببخشید ازمون کامپیوتر از امسال ی مرحله ای شده؟
    سلام علیکم!
    خیر !
    ماتنها از دستمان جی میل خارج شده است!!!!
    صبر عن الله

    آمده كه جواني از محبين از شبلي راجع به صبر پرسيد و گفت: كدام صبر شديدتر است؟ شبلي گفت: صبر براي خدا ... جوان گفت: نه.
    گفت: صبر همراه با كمك خدا ... گفت: نه
    گفت: صبر بر خدا .... گفت: نه
    گفت: صبر در راه خدا ... گفت: نه
    گفت: صبر با خدا ... گفت: نه.
    شبلي گفت: پس واي بر تو! كدام صبر است؟
    جوان گفت: صبر از فراق خدا.

    پس شبلي آهي كشيد و بيهوش شد و افتاد.
    فرخنده میلاد مسعود رسول اکرم محمد مصطفی این هفت نفر دیشب توی پارتی دستگیر شدن... تازه خجسته هم بوده ولی در رفته
    ولی بی شوخی عیدت مبارک آبجی[img]
    تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است//ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
    شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است//روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است
    متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان//حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است
    چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم//این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است
    ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی//لطف بهار عارفان، در تو نگاه کردن است
    ماه عبادت است و من با لب روزه دار از این//قول و غزل نوشتنم، بیم گناه کردن است
    لیک چراغ ذوق هم اینهمه کشته داشتن//چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است
    من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی//از دم مهد تا لحد، در اشتباه کردن است
    از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند؟//این هم اگرچه شکوۀ شحنه به شاه کردن است
    عهد تو ‘سایه’ و ‘صبا’ گو بشکن که راه من//رو به حریم کعبۀ ‘لطف اله’ کردن است
    گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی//پرسش حال دوستان گاه به گاه کردن است
    بوسه تو به کام من ،کوهنورد تشنه را//کوزۀ آب زندگی توشه راه کردن است
    خود برسان به شهریار، ای که در این محیط غم//بی تو نفس کشیدنم، عمر تباه کردن است
    سلام
    آره،جوابا تو کتاب پوران پژوهش هست
    ولی من متوجه نمیشم چی گفته
    زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می ‏شوند؛
    پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی،
    بدان که خدا می‏ خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
    .
    .
    .
    نتیجه زندگی، چیزهایی نیست که جمع میکنیم
    بلکه قلبهایی است که جذب میکنیم
    .
    .
    .
    عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛
    بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
    بعد از چند روز به دوستی
    بعد از چند ماه به همکاری
    بعد از چند سال به همسایه ای ...
    اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
    دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.
    او که یگانه است و شایسته ...
    WOW! خیلی دقتت بالاست، اینجا هم مثل فیسبوک خاله زنکیه جنب بخوری همه میفهمن! :D
    خــوب که چه عرض کنم! بذار این دو هفته هم بگذره بعدش در موردش صحبت کنیم!:redface:
    کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را/کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
    غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور/پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را
    با صد هزار جلوه برون آمدی که من/با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
    چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد/تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را
    بالای خود در آینهٔ چشم من ببین/تا با خبر زعالم بالا کنم تو را
    مستانه کاش در حرم و دیر بگذری/تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را
    خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم/خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را
    گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من/چندین هزار سلسله در پا کنم تو را
    طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند/یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را
    زیبا شود به کارگه عشق کار من/هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را
    رسوای عالمی شدم از شور عاشقی/ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را
    با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی/میر سپاه شاه صف‌آرا کنم تو را
    در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
    پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ...
    .
    .
    .
    درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
    مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند
    .
    .
    .
    نصف اشباهاتمان ناشی از این است که
    وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم
    و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم
    .
    .
    .
    سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست
    بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید
    .
    .
    .
    همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که
    "ای کاش"
    تکیه کلام پیریت نشود
    تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست//دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
    چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است//لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
    در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست//نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست
    زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار//چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست
    دل من در هوس روی تو ای مونس جان//خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
    همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست//از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
    سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم//عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
    آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت//بر در میکده دیدم که مقیم افتادست
    ظاهرا هنوز فعال نشده مثل اینکه مدیر تالار وقت نکرده یه نگاه بهش بندازه.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا