دستم را گرفتی ، اعتماد کردم .. حس می کردم دیگر زمین نمی خورم ...
چه ساده در سرآشیبی های زندگی دستانم را ول کردی ..
بد جور زمین خوردم ... بدنم زخم شد ، اشکال ندارد ، پیش میاد .. خوب میشه !
ولی .. دلم شکست
آن قَــدَر حرف در دلـــ ـــم مانــده
کــه در دهانـــــم گــره می خـــورنـد
و لب هایــــم را بــه هـــم می دوزنـــد. . .!
و تـــ ــ ـــو خیال می کنــی
مــــــرا با تــــ ـــو حــرفی نیست. . .