اول یه خسته نباشید بگم چون میدونم اسباب کشی چقدر سخت و خسته کننده است...
خسته باشی آباجی گل...
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
ای......
خیلی خوب بود و البته جای دوستان خیلی خالی.....
خوب احساس قشنگی بود....(برادر دوماد بودن
)
همه برام دعا میکردن... که نفر بعد تویی و .... خلاصه کلی هندونه زیر بغلمون جا دادن (در حد یه وانت)
چندتا گزینه هم همون جا پیشنهاد شد...!!!!
ولی به دلایلی رد شدن دیگه!!!!!
عکس ماشینمون (ماشین عروس) رو هم به زودی میزارم تو سایت...(خودمون ردیفش کردیم که به نظر من باهال شده بود)
خلاصه در کل شب به یاد ماندنی بود....