shadmehrbaz
پسندها
4,364

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرررررررسی شاااااااااااااااااااااااااادمهر...از تبریک ...
    من برم ته صف ؟؟؟میام اون چهارتا شویدی که رو سرته رو میکشم میکنمااااا...اخه اجازشو هم دارم ...بلی تو یه کتابی که خیلی هم قدمت داره و مقدسه نویسندش فکر کنم مونا مریم ارچی بوده. ..اره ..دقیقا این خط با قلم درشت به رشته تحریر امده .هرکس مویی از شادمهر بکند قطعه ای از بهشت رو ازان خویش گردانیده ...منم که میدونی کلا عاشق بهشتم ...بیا جلو ...[IMG]
    :w15:......
    کتاب احادیث دچاره تحریفات شده طی دورانه تاریخی که نیوشا نبوده و با اقاشون خوش میگدروندن تو مالزی ....:w12:
    من قبول ندارم کذب محض میباشد.کلا مسیر تاریخو با این حدیثی که عنوان کردی به انحراف کشوندی شادی :w09:.باید یه قهوه تلخی بخورم تا برمو ببنم دقیقا کی دست تو احادیث برده بود ..[IMG]..تا اگر تونستم این ننگو از تاریخ حذف کنم اگرم نشد که در راه ارمانهای بشریت شهید شدم ..:cry:
    جدی میگفتن شادمهرباز؟؟:whistle:.. آخه وقتی با شادی گفتن مفهومو میشه رسوند چرا بگی شادمهرباز:w12:
    بعدشم نه که تو به من میگی ارغوان؟!!!!
    حسرت اسم کامل گفتنو به دلم گذاشتی:w00:...خلاصه همینه که هست:D

    ....

    ممنوووووووووووووون بابت تبریک:gol:
    خیلی تبریک خوشجلی بود:w42:
    از رضا مدیر تالار متالوژی اینجا بپرس

    ارشد نجف اباد خونده دادا
    بدِ خواستم یه اسم با مسما (مصما، مثما...:w19:)بهت بدم..بابا زشته همه شادی صدات میکنن:w00:..دو روز دیگه یهو دیدی واست خواستگار اومد:w15:..میخوای جواب مردومو چی بدی:w25:
    باز لااقل "امین ناموس" اسمش امینه معلومه مرده:D..خود دانی!

    من صلاحتو میخواممم:w12:

    درباره ای کیوی منم بزن به تخته...چشم میزنی حالا بیا و درستش کن:w12:
    کار از کشتن همدیگه رد شده ...
    برو ...
    امارتو دارم
    شنفتم چجوری درس میخونی ...
    برو خجالت بکش ...
    یه مررررررررد هیچوقت مث دخترا نمیشینه پای درس و مشق !!!
    یه مررررررررد شب امتحان تقلب مینویسه و امیدش به تقلباس ...

    عه ؟ خیلی خوب شدی
    جدی میگم خیلی خوب شدی
    دس گرمی و اینجوری ...
    البته تو که مث تراکتور درس میخونی نباید غیر این ازت انتظار داشت ...
    اره بشین بترکون و شریف قبول شو
    اگر نشدی ارشد بیا نجف اباد
    خودم سفارشتو میکنم ...

    اره بابا این میلاد گولاخ هم بعضی وقتا یه حرکتایی میزنه که شیخ و مریدانش تو کف این کارا میمونن
    ایول ازش بپرس ببین جریان نمازش چیه . اگه راه داره ما قرصشو بندازیم بالا :دی
    بابت این کار خیر،خدا یک در دنیا نصیبت کنه همون یکی رو هم تو اخرت ازت بگیره

    :biggrin::biggrin::biggrin:
    ...شادی اخرت رو هم یعنی نداری ...این نیوشا دلش به چیت خوش بود اخه ؟؟:D
    :biggrin::biggrin::biggrin:
    زیره سوال رفتی الان شادی ..له نشی اون زیر......:w15:
    بابا این پیمان نامه نیوشا رو به منم بده ببنم طبق کدوم اصول و قانون پیروان و اصحاب انتخاب کرده ...که تو شدی حالا نامبر وانش ....:huh:
    میگم نیو کتاب احادیث هم داره ؟؟ :w26:این نیوشا حالا خودش نیست ..بود خوب بودا ...ولی خوب ..
    چیزه تو سره این نیوشای طفلی رو هم یک عمر کلاه گداشتی :w09:..اخه لامصب...هر چی بهت برا امانت میدادن برا خودت بایگانی میکردی .:w00:..تو با بار این همه امانت که برا خودت مصادره کردی رفتی رو ترازو ..تازه سنگین تر از اصحاب نیوشا بودی ..زشته به خدا شادی برو چیز میزای مردومو بده به خودشون :twisted:.برو .منم به روی خودم نمیارم .چقدر سنگین بودی.:whistle:.
    بابت این کار خیر،خدا یک در دنیا نصیبت کنه همون یکی رو هم تو اخرت ازت بگیره:d
    چقدرم که بهت میاد این اسم:w25:
    بابت این کار خیر،خدا یک در دنیا نصیبت کنه همون یکی رو هم تو اخرت ازت بگیره:D
    سلام بیوفا.خوبی؟به ما سر نمیزنی!راستی یادت بود من ارشد داده بودم.میدونی جواب ارشد اومده؟دوست داری نتیجه رو ازم بپرسی؟هیچ کدوم ازدوستام نپرسیدن:(
    اونور ملاقاتت میکنم هر از گاهی
    بله فکر کردی یادم میره از وختی فهمیدی چشام سبز با من دوس شدی :biggrin::razz:
    اصلا من عخده ای شدم این اواتارو گذاشتم :cool:
    سلام نه متاسفانه ولی اگر کمکی از دستم برمیاد خوشحال میشم براتون انجام بدم
    میخوامت عژژژژژژژژژژژژژژژژیژژژژژژژژژژژژژژ
    خوب اومدم اونجا چون دیدم " بچه های بالا " جاوید رو مجبور به استعفا کرده بودن ...

    همه چیمو بستم چون جاوید گفته

    عه ؟ بابا میلاد که یه چند روزی هست کلا بدون در نظر گرفتن شئونات اسلانی افتاده روشون !!!
    کئوم کتاب میخواد بیوفته روی تو !!!

    ببینم میتونی این ترم بزنی گوش درسا و معدل 19 بگیری یا نه ...

    نه فهمیدی ؟
    بابا انگار تو اصلا تو باغ نیستیا
    خدایی نفهمیدی ؟
    بقول سمندون : ایششششششششش

    حضرت ایت الله میلاد !!! اومده تو فیسبوک و طی یه اظهار نظر عرفانی فرمودن : بهشون الهام شده یه شنبه قراره یه جای دنیا زلزله بیاد !!!
    میگه قبلا هم سونامی جاپون ! بهش الهام شده بوده
    اتفاقا بش گفتم اخرین باری که بهش الهام شد سرور نواندیشان 1 ماه رفت رو ها :دی

    خلاصه که انگار توهمات اسی به میلاد هم سرایت کرده ...
    هان ؟..:surprised:.هاه؟ چی ؟..شادی ...تو ..:eek:.نه ...یعنی ....ای بمیری تو :confused:....ویروس میروس که تو این انتقال ردو بدل نکردی هان ؟؟ :razz:این نیوشا یعنی بهت اعتماد کرده یعنی..؟باید یه نشستی باهاش داشته باشم ...:cool:
    برو بابا ...کی فکرش یهو میره که پیام برا تو نیست وقتی با نامه توست ...:razz:
    چی ؟ چی گفتی ؟ شادی ؟؟؟ واقعا که ..:razz:..لوس....خودتی خودت..:w06:..این وصله ها به من نمیچسبه....[IMG]
    آرزویم این است...
    نتراود اشک از مژگان تو هرگز مگر از شوق زیاد....
    نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز....
    و به اندازه هر روز تو عاشق باشی...عاشق آنکه تو را میخواهد و به لبخند تو از خویش رها میگردد و تورادوست بدارد به همان اندازه که دلت میخواهد...
    شادی انتقال شادی انتقال که میگن تویی:w12:.. چه رسالت سنگینی داری:D

    یه عالمه ممنون شادی:gol:
    آخـــــــــــــی!شادی انتقال!!این احساس مسئولیت تو در موارد خاص منو کشته!
    راستی گفتی شادی انتقال یادم اومد بهت بگم مریمم شنیدم عروس شده!
    چطوری جیگگگگگگگگگگگگر

    نیستیا !!!

    بازم موقع امتحانا شد و افتادی رو کتابا ؟

    شنیدی 1 شنبه زلزله اومده ؟
    تو هنوزم به سلیقه ی من شک داری؟
    دیگه کل باشگاه اعتراف کردن که سلیقه ی من حرف نداره :D
    جدی میگی؟خب خیالم راحت شد!
    یه مدت همش استرس اون دنیارو داشتم...:biggrin:
    دوستارو زنده کنیم؟مگه خدای نکرده مرده بودن؟:D
    دوستی های قدیمی رو ...باید بگی!
    همون محدوده هم خوبه!
    موفق باشی دانشجو :D
    خوبه حداقل اون استخره بود كه ياد من بيفتي .... اگه نبود فكرنكنم تا سال ديگه هم يادي از سايه ميكردي...عجب اونوقت به من ميگه بي معرفت.... [IMG]
    به هرحال....نازبشي بلا... [IMG]
    وای شادی :biggrin: اولش که پیامتو خوندم فکر کردم تو دچار قلیان احساسات شدی همچین داره ازت تراوش میکنه :D..بیشتر که جلو رفتم احساس کردم نه انگاری یه چیزیت شده .:confused:..درسا به مخت فشار اورده ...داری هزیون میگی :cry:...بعد اخرش تخ ...شوک شدم .:eek: .اخی .....چشمانمان از حالت از حدقه بیرون زده به حالتی عاطفی و کشیده تبدیل شد ....:D
    مرسی که اینجا وظیفه اطلاع رسانی رو انجام دادی ..ولی دفه بعدی اسم فرستنده رو اول بیار ...:biggrin::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا