نه اون اخمه واسه این بود که تاپیک تکراری زدم...
بعدشم من فرم چهرم اینجوریه...
مامانی رها جونی هم کاری با شما ندارن،شما کارتونو انجام دادید... دستتون درد نکنه
پيرمرد خسته کنار صندوق صدقه ايستاد.
دست برد و از جيب کوچک جليقهاش سکهاي بيرون آورد.
در حين انداختن سکه متوجه نوشته روي صندوق شد:
صدقه عمر را زياد ميکند، منصرف شد!!!