سلام ...
چه خبرا ؟ خوبی خوشی . اوضاع بر وفق مراده ؟...
بحث اقتصادی و اینا بود ... یکی از بچه هام بحث اجتماعی راه انداخت و حسابی قشقرق شد ( املاش درسته
؟ )
سپس مرا خطاب قرار دادند که فلانی یک بلایی سرت بیارم حض کنی ... اما چون من زرنگ تر از این حرفا بودم کاری نکرد و ما پس از اندک زمانی نجات یافتیم از حکم بردیدن در کمیته انضباطی ...
اردوی دانشجویی که نه .... میدونی .... راستش ... با بچه ها .... رفتیم جنگل .... جو دانشجویی بود دیگه خودت می دونی که ... از این جور برنامه ها ... گیر دادن و خلاصه .... 0<-<
ولش کن
برای یک مشت وحشی چه توجیهی می تونستیم بیاریم ... بگذریم ...این جا شهر شهید پروریه و همیشه همین طور بوده ... البته از اسم شهید برای سرپوش گذاشتن استفاده می کنن ... خودشون زمین خوار و مفسد هستن و سوادشون به سیکل ام نمی کشه ... اونوقت این قدر بی منطق هستن که با آینده چندین جوون بازی می کنن ...