روزي كه آتش زد عدوكاشانه ما
شدطعمه آتش تمام خانه ما
ناله زدمادرم باحالت خسته
بين ديوارودرپهلو شكسته
نقش زمين شدفاطمه ازجوراعدا
برغربت بابم علي آه وواويلا
مي گفت بافضه بيا محسن فداشد
با يادگار مصطفي بنگر چهاشد
مي خواست از مولا كند زهراحمايت
كردند اداباكشتنش حق رسالت