تک سیگار زندگی من
در آن لحظه ی روحانی خویش نشانگر روزگار رفته ای بود
که عمر من نیز با آن تمام شد
در آن شب سیگار به اتمام رسید و من نیز با آن تمام شدم
بیاد روزهای دور میافتم !
تمام آفتاب پرستها هنوز زنده اند
تمامی آنان به رنگ پریدگی خویش قسم می خورند
کاش میدانستند که رنگهای سبز رفته باز نمیگردند
کاش می دانستند...
آه سیگار من تمام شد من ماندم و شب و یک سیگار خاکستر شده از آتش نخست !
(((( البته شعر از من نیست از روی یه برگه زیر شیشه میز کافه سپیدوسیاه برش داشتم
به آواتارت میخوره)))