کسي تلنگري نزد به لحظهي سکوت ابر / درخت تشنه مانده است خدا دهد به غنچه صبر
نفس نمي کشد زمين ولي هنوز زنده است / کسي جناب قطره را در آسمان نديده است؟
درخت قاصدک سپرد هزار نامه دست باد / و باد هر چه نامه بود به دست ابرها رساند
سه روز بعد بارش و غريو ابر، سخت بود / ولي چه فايده، چه سود که سوم درخت بود