zahra1386
پسندها
9,996

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شکر که خوبی.. ان شاا... همیشه خدا به خوبی و خوشی بگذره...
    تشکر منم خوبم...
    صد درصد نیست اما بازم شکر..
    باو میگم میدونم خو...چند نفر دیگه م مث تو شدن:دییییییی

    هاع که جور در میاد:Dالبته از اون منطقه بعیده همچین شهروندی و منم از این لحاظ نمونه ای مث خودم ندیدم هنو:دی ولی خو این نشون میده که هر چیزی ممکنه:دییییی
    هاع میدونم میدونم:دیییییی

    هاع بابا...خدایی این دیگه چه ربطی به اون داره؟:|
    سلام زهرا جانا
    خوبی ؟:gol::gol::gol:

    هممم خب راستش نه چندان ! زیاد اصلا خوبه نه نیستم واقعا :w05:
    عاخه خودمم دلم میخواد برم اینه که دوز ندارم مانع رفتن کسی بشم:دی
    زهراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بیا بخلم:love:
    با درود و سلام ، و تبریک سال نو
    بدين وسيله از تلاشها و زحمات ارزشمند و بی چشمداشت شما دوست و همکار فرهیخته، در راستای برداشتن گام موفقیت آمیز دیگر و به ثمر نهادن شماره دوم نشریه الکترونیکی تالار هنر (فصلنامه هنری نقشینه) تقدیر و تشکر میکنم .علاوه بر ارزشها و پاداش معنوی، به رسم ادب و به پاس قدردانی امتیازاتی به حساب کاربری شما واریز گردید.(کلیک)
    امید آنکه با تداوم حضور شما خوبان و حفظ روحیه ی همکاری و صمیمیت، در راه رسیدن به اهداف والای نشریه بیش از پیش شاهد موفقیت و ارتقای کیفی ِ نشریه باشیم.
    برای شما دوست ِ خوبم ، تعالی و توفيق روز افزون آرزومندم. :gol:
    با ادب و احترام - مدیر مسئول نشریه نقشینه
    1393/01/15
    به قول بچه ها این از اون لبخندهای زهرماری هست یا لبخند معمولی؟ : )))
    هر چی که هست قبولش داریم :دی
    : ) :gol:
    نبینم ستی من غمگین باشه ها:شکلک یه ابرو بالا انداختن
    آی دلم شاد شد با خاطرات:biggrin: دلم میخواد حلما رو برسونم به مرحله ای که کفشامو قائم کنه نذاره برم خونه، مانتو بچسبه، گریه کنه، وساطتت بشه بین مامان و بابا، دیگه خونواده ها درگیر ماجرا بشن:دی :دی:D
    الانم همون ادم قبلی هستیم فقط یکم قد بلند کردیم:دی ولی کودک درونه لامصب خاموش نمیشه:دی:دی:دی هرچقدر احساس بزرگی داشتم سر حلما همه رو به دست باد بهاری سپردم و رفت:دی :دی
    زهرایی الهه خواب و دوستی و عشق و صفا :دی
    حالمو عوض کردی عشقم، حال تو هم خدا کنه عوض شده باشه:05
    شبت رویایی و قشنگ مثل خودت
    :heart::w38:
    مگه دست خودشونه، زوری هم شده یادشون میاریم کی بودیم و چه ابراز علاقه ها کردیم:|
    بعدشم مگه چند تا خاله و عمه دارن این بچه ها:)به زور یادشون میاریم:D
    زهرا هنوز مونده اون شبایی که میان خونتون به زور و گریه و کتک باید ببرنشون خونه:Dبعد تو میگی پیش من بخواب، بیشتر میزنه زیر گریه:|، دیگه شب پلوت میخوابه، آجی اینا میرن سمت خونشون، هیچی دیگه سارا میمونه تا اخر هفته تا باز اجی اینا بیان سمت شما:surprised::D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا