z.alavi
پسندها
238

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • درود.ممنون از پیام بسیار زیبایتان.تنها آنانی که با مسلم(ع) بودند،حسینی شدند.تاریخ یعنی،شرح حال ما.(سفیر قافله سالار عشق امام خامنه ای(حفظ الله)).بدرود.
    ختم قرآن ویژه ماه مبارک رمضان..... لطفا زودتر ثبت نام کنید.
    لطفا تشریف بیارید....

    از افطار تا سحر. آمادگی برای ماه مبارک رمضان
    سلام،
    با عذر خواهی بابت یک روز تاخیر،

    عید شما هم مبارک!

    ان شاء الله ظهور هر چه سریعتر آقا
    ختم چهاردهم قرآن کریم.... تاپیک مهدیه یک .... ختم صلوات.... هفته بیستم


    دوستان جهت شرکت به آخرین پست ارسالی تاپیک مراجعه کنید.
    درود.

    و جبریل آمد،
    خبری آورد،
    که خبر کن عالمیان را،
    و بدانها گو،
    خدایی در این نزدیکیها،
    با آغوشی باز،
    چشم به راه شماست.

    همچون آسمان،همیشه چیزی برای ارزانی کردن داشته باش.

    بدرود.

    JAVAZA
    سلام دوست عزیز
    با اجازه ت دوشنبه شب راهیه سفر حج هستم. بخاطر همین الان اومدم ازت حلالیت بطلبم... :redface:

    مدتی رو توی باشگاه با هم بودیم. بخاطر همین، هر خوبی، بدی، چیزی از من دیدی، حلالم کن.
    اگه هم چیزی از من توی دلت داری، بی رودربایستی بگو...

    ممنونم ازت بخاطر همه محبت هات :gol:
    «ادامه فاصله»

    سپس استاد پرسید:

    هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقی می افتد؟

    آنها سر هم داد نمی زنند، بلکه به آرامی با هم صحبت می کنند. چرا؟


    چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است. فاصله قلب هاشان بسیار کم است.

    استاد ادامه داد:

    هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقی می افتد؟

    آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط در گوش نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.

    سرانجام حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند.

    این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آنها باقی نمانده باشد.

    این همان عشق خدا به بنده و بنده معبود است، که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی، اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست...

    می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی:gol::gol::gol:
    سلام
    متشکرم، شما لطف دارین
    بله هر دو طرف می ذارم، برای من مساله ای نیست، اگر باعث خستگی شما نشه
    چون هر کسی رو که می بینم برام آشناس، می فرستم براش
    ممنون از دعای قشنگتون و اینکه، تنها انتظار این برادرتون اینه که از دعاهای خوبتون محرومش نکنید
    حضرت زهرا (س) پشت و پناهتون
    فاصله

    استادی از شاگردانش پرسید:
    چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟
    چرا مردم وقتی عصبانی هستند سر هم داد می کشند؟

    شاگردان فکری کردند و یکی از آنها گفت:
    چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم!

    استاد پرسید:
    این که ما آرامشمان را از دست می دهیم درست است، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
    آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟
    چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟

    شاگردان هرکدام جواب هایی دادند ولی پاسخ هیچکدام استاد را ارضی نکرد!

    سرانجام او چنین توضیح داد:
    هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آنها برای اینکه این فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

    هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.


    ادامه دارد ...:gol::gol::gol:
    جوان تبلیغ کننده و هیزم شکن

    روزی (تبلیغ کننده) جوانی، هیزم شکنی را در حال کار در جنگل می بیند و با فخمیدن اینکه هیزم شکن در تمام عمر خود حتی اسمی از عیسی نشنیده، با خود می گوید:

    «عجب فرصتی برای به دین آوردن این مرد!!»

    همینطور که هیزم شکن در تمام روز به طور یکنواخت مشغول تکه کردن هیزم و حمل آنها به گاری بود، جوان زیاد صحبت می کرد، سرانجام از صحبت کردن باز می ایستد و می پرسد:

    «خوب حالا حاضری دین عیسی مسیح را بپذیری؟»

    هیزم شکن پاسخ می دهد:

    «نمی دانم شما تمام روز درباره عیسی مسیح و این که وی در همه مشکلات زندگی به یاری ما خواهد شتافت، حرف زدید؛ اما خود شما هیچ کمکی به من نکردید!!!»

    =======

    وقتی فکر می کنم، می بینم که: جای بسی شرمندگیست!!!:(
    حکایت عبرت آموز:

    میرزا پول را داد دست سبزی فروش، سبزی فروش حرف همیشگی اش را تکرار کرد:

    - آقا شما با این سن و سالتون نباید بیاید خرید، شما بزرگ مائید، امر بفرمائید خودم براتون میارم ...

    میرزا جواد تهرانی مثل همیشه تبسم کرد. راه افتاد سمت خانه. آرام و آهسته و با کمک عصا. کمی قدش خمیده شده بود. رسید دم خانه ...

    خواست کوبه در را بزند، سبزی را داد آن دستش ...

    نگاهش روی سبزی ها ایستاد ...

    برگشت؛ آرام و آهسته و با کمک عصا، اما خسته تر ...

    رفت دم مغازه سبزی فروش...

    سبزی فروش گفت:

    - آقا من سبزی خوب به شما داده ام!!!

    میرزا جواد لبخندی زد و گفت:

    سبزی شما همیشه خوب است، آمدم این مورچه روی سبزی ها را برگردانم خانه اش...

    ====

    ما کجاییم و ... :gol::gol::gol:
    ای نبی را جانشین میلاد مسعودت مبارک *** عروه الوثقای دین میلاد مسعودت مبارک
    قبلـه اهـــل یقیـن میـلاد مسعودت مبارک *** یا امیــرالمــومنین میلاد مسعودت مبارک




    اخیرا به خواست خدا، علی رغم پوشش های حفاظتی این حقیقت برملا شده است که همان شکاف (رکن یمانی) هر ساله در روز 13 رجب (ولادت امیرالمومنین (ع)) ترک بر میدارد و حکومت عربستان سعودی برای اختفاء این حقیقت و سرپوش گذاشتن بر این معجزه الهی کمیته ای را مامور تعمیر و مرمت خانه خدا کرده اند که هر ساله ایت تعمیر انجام می شود.

    [IMG]

    در این عکس ها که در سالهای مختلف گرفته شده، کاملا واضح است که سنگ های این قسمت خاص در سنوات مختلف به اشکال گوناگون تعمیر گردیده، حتی میخ های آهنی به کار رفته تا از ترک های مجدد جلوگیری شود.

    در رکن یمانی اثر ترک واضح و آشکار است.
    علی....... مردی که هیچگاه نشناختیم
    مگر با کلمات میتوان از علی سخن گفت
    باید به سکوت گوش فرا داد تا از او چه ها می گویید
    او با علی آشنا تر است
    ولایه علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
    هرکس میخواهد بداند چه جایگاهی نزد خداوند دارد ببیند که جایگاه خداوند نزد او هنگام گناهان چگونه است
    میلاد بر شما مبارک


    خداوندا

    بخاطر طولانی شدن زمان غیبت و بی خبر بودن ما از آن مولا

    یقین را از ما سلب مکن
    و
    یاد او
    و
    انتظار کشیدن او
    و
    ایمان به او
    و
    قدرت یقین نسبت به ظهور او
    و
    دعا کردن در حق او
    و
    درود فرستادن بر او را از ما نگیر

    لیله الرغائب است، بیایید برای سلامتی اربابمان دعا کنیم

    برای ظهور پسر زهرا (س)

    بیایید حضورمان در محضر مولایمان را بواسطه ظهور آن حضرت آرزو نمائیم:gol:
    بیاموزیم ...

    شخصی نزد همسایه اش رفت و گفت:

    گوش کن! می خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می گفت ...

    همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده ای یا نه؟

    - کدام سه صافی؟

    - اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می کنی واقعیت دارد؟

    -نه. من فقط آن را شنیده ام. برایم تعریف کرده اند.

    - سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم، یعنی خوشحالی گذرانده ای. مسلما چیزی که می خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیم می شود.

    - دوست عزیز فکر نکنم تو را خوشحال کند.

    بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده رد شده است. آیا چیزی که می خواهی تعریف کنی برایم مفید است؟

    - نه، به هیچ وجه!

    همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خودت نگه دار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی...
    سلام
    خيلي خوب كردي كه عكس آقا را براي اوتارت انتخاب كردي
    ميدوني اقا پر قدرت ترين -عادلترين - شجاعترين رهبر جهان
    خانم علوی مالک فکر نکنم خانم بگیره البته من از من از یکی از اساتید اونجا که با ما خیلی رفیق پرسیدم می گفت اونجا حتی تمیذارن یک فلش تو دانشگاه بیاری تو خود حدیث مفصل بخوان
    ختم نهم قرآن کریم.... ختم قرآن و ترجمه .... ختم صلوات.... هفته ی سیزدهم...تاپیک مهدیه یک
    آقا سلام از ما
    خوب هستید
    به حمدلله که مشکلتون حل شده، نه من مشکل اینجوری نداشتم
    مخلصیم
    سلام
    منم نه اونجاهایی که میخواستم نه
    ولی درجه دو ها اره البته مکانیک
    موفق باشی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا