tebyan
پسندها
876

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    خواهش مي كنم
    ما خودمون تو دانشگاه همين كتاب و خونديم
    خوب ترجمه شده و به نظر من مطالب مفيدي داره
    شبكه هاي كامپيوتري
    نويسنده:تن بام
    ترجمه:دكتر پدرام
    مهندس ملكيان
    مهندس زارع پور
    اميدوارم به دردت بخوره. به نظرم كتاب خوبيه
    سلام
    معذرت مي خوام
    اره حتما بايد خوب باشه
    فقط براي شروع بهتره از چيزاي ساده تر شروع كني
    يه كتاب خوب داشتم ولي دادم به كسي اسمش يادم نيست پيداش كردم بهت ميگم
    متاسفانه اینجا جای تشکر نداره.
    حرفات حرف دلمه. پس بزن چون دل من مدتهاست که لال شده
    خدايا چرا هر بار كه عزمم را جزم نمودم و مهياي عبادتت شدم؛ و تا در پيشگاه تو به نماز ايستادم دچار خواب آلودگي و كسلي ام نمودي و حال رازو نياز و مناجات را از من گرفتي ؟! و چه شد كه هر چه عهد نمودم و با خود گفتم از اين پس سيرتم را نيكو كرده و با اهل توبه هم مجلس مي شوم حادثه اي پيش آمد و باعث جدايي من از خدمت تو شد ؟ خداي من نكند كه:
    از درگاهت مرا رانده اي؟ و از سعادت خدمت كردن دورم نموده اي؟ و يا ديدي كه بندگيت را خفيف شمرده ام و از اين جهت مرا از درگهت طرد نموده اي ؟ و يا نكند كه ديده اي كه از تو روي گردانم و بر من غضب نموده اي؟ و يا من را هم در خيل دروغگويان يافته اي و از اين جهت از عنايت خود دور ساخته اي؟ و يا مرا ناسپاس بر نعمت هايت ديده اي و محرومم نموده اي؟ يا هر چه گشتي مرا در مجلس و همنشيني اهل علم نيافته اي و خوارم نموده اي؟ و يا مرا در گروه غافلان يافته اي و از رحمتت نااميدم نموده اي؟ و يا همنشين و مانوس با بطالت گران و مرا با آنها رها كرده اي؟ و يا شايد نكند كه… نكند كه خداي من دوست نداري صداي دعايم را بشنوي و مرا رانده اي ؟ و يا مكافات گناهانم را داده اي ؟ و يا به علت بي حيايي مجازاتم نموده اي ؟
    با همه اين احوال خدايا اگر مرا ببخشايي شايسته است كه پيش از من نيز گنهكاراني را عفو نموده اي …..و من به فضل و رحمتت پناه آورده ام از تو بسوي تو مي گريزم كه عفو و بخششت بر كسي كه به تو حسن ظن دارد وعده اي قطعي ست…..
    خواستم يك بغل گل تقديمت كنم اما … كم بود ! يك جهان ثروت اما… هيچ نبود!
    با دلم گفتم كه براي معشوق از خود عاشق بايد مايه گذاشت : ناله هاي عاشقانه و نداهاي جگرسوزم را برايت هديه مي كنم، پس بيا و شنوا باش ، بيا و گوش دل بده به ناله هاي بي نوايي ام.
    از همه چيز و همه كس بريده، تمام قامت در برابرت زانو زده ام. باورنداري ام؟!
    اين منم، بنگر : بيچاره و بي نوا، از جفا در حق تو –معشوقم- سر شرم به زير دارم. باور نداري ام؟!
    اول و آخر كارم، سود و زيان زندگي ام به نگاهت، به نيم نگاهت بسته است. باور نداري ام؟!
    حق داري كه از من روی گردان شوي اما باور كن كه اين از تاب و توان من در تحمل خارج است. حتي لحظاتي كه دچار قهرت مي شوم نگاه كن كه باز بسوي خودت دوانم! هنوز باور نداري ام؟!
    ناز كم كن محبوبم!
    از تو جز دست مهربان و رحمت بيكران سراغ ندارم پس دستت را باز نكش كه به نابوديم مي كشاني.
    روز وصل هميشه زماني فرا مي رسد كه انتظارش را نداري شوكه مي شوي! راستي اگر فردا را موعد روياروييمان تعيين كرده باشي … اگر … با دست خاليم چه كنم؟
    چاره اي نيست باز هم ناله هايم و حتي اعترافاتم در جفايم در حقت را روانه درگهت مي كنم شايد كه چون هميشه دلت را به رحم آورند؛ اي غفور!
    نه؟! نه باور نمي كنم؛ اصلا باور نمي كنم كه تويي كه يك عمر همه جوره هوايم را داشته اي؛ از فردا جز اين رفتار كني؛ نه تو كمال عشقي، كمال رحمت… .
    آخر اگر همه عالم و آدم فراموش كرده باشند؛ من كه فراموش نكرده ام كه اينجا و آنجا و هر جا خوبي هايي را كه نداشته ام منسوبم كرده اي!
    وباز هم اگر عالميان در ياد نداشته باشند من كه خوب به خاطر دارم …. چه بارها كه از مهرت مايه گذاردي تا اشتباهاتم را بپوشاني اي ستار!
    آري با عرفت اين گونه بوده است ! آري …
    مي كاوم و مي جويم ! در لغتنامه ذهنم، دلم، قلبم و عقلم ! هيچ وازه اي آري هيچ واژه اي نمي يابم تا تقديمتكنم جز اينكه : «لك الحمد ابدا ابدا دايما سرمدا…» قربون كرمت، مخلصتم تا هميشه …هميشه …هميشه…
    اما اي با معرفت، اگر روي مچ غفلت هايم را بگيري چه؟ مطمين باش دو مچ مهرباني و رحمتت را خواهم گرفت!
    شايد ، نكند كه مي خواهي مرا هم وارد خيل آناني كني كه روزگاري دچار قهرت شده اند؟ يقين بدار كه از اعماق جان فرياد بر خواهم آورد تا همگان بدانند از اعماق قلبم دوستت دارم . داد خوام زد كه به خودت قسم مثل هيچ كس نيستي و هسچ مانندي هم نداري….
    بيا و بار دگر معشوقگي را به حد برسان ؛ اما نه تواز من عاشق تري ! بيا و اين دل را خانه ات كن، مصفا كن …
    بيا و اين بار مرا از همه كس و از همه چيز بگير و همه چيز و همه كس را از من بگير تا فقط مال تو شوم! « هب لي كمال انقطاع اليك … هب لي… »
    آرزو مي كنم تا هميشه و تا به ابد، از زمره كساني باشم كه حلاوت همكلاميت شده نور دلشان؛ و خودت با دست لطفت پرده ها را بالازده اي و بي هيچ حجابي در آغوش كرمت كشاندي اشان. آناني كه وقتي صدايت مي زنند مي شنوند كه : «لبيك»؛ آناني كه روحشان به درگهت گره خورد و در نهان وآشكار در ضميرشان مي گويي اسرار..
    اميدمنا اميد مباد كه اميد نا اميداني!
    -------------------------
    دلنوشته بالا دلگويه هاي عاشقي معصوم بود با عاشقش!
    برداشتي محاوره وار از مناجات شعبانيه امام علي امير المومنين (ع)…..
    آخر اگر همه عالم و آدم فراموش كرده باشند؛ من كه فراموش نكرده ام كه اينجا و آنجا و هر جا خوبي هايي را كه نداشته ام منسوبم كرده اي!
    وباز هم اگر عالميان در ياد نداشته باشند من كه خوب به خاطر دارم …. چه بارها كه از مهرت مايه گذاردي تا اشتباهاتم را بپوشاني اي ستار!
    آري با عرفت اين گونه بوده است ! آري …
    مي كاوم و مي جويم ! در لغتنامه ذهنم، دلم، قلبم و عقلم ! هيچ وازه اي آري هيچ واژه اي نمي يابم تا تقديمتكنم جز اينكه : «لك الحمد ابدا ابدا دايما سرمدا…» قربون كرمت، مخلصتم تا هميشه …هميشه …هميشه…
    اما اي با معرفت، اگر روي مچ غفلت هايم را بگيري چه؟ مطمين باش دو مچ مهرباني و رحمتت را خواهم گرفت!
    شايد ، نكند كه مي خواهي مرا هم وارد خيل آناني كني كه روزگاري ستدچار قهرت شده اند؟ يقين بدار كه از اعماق جان فرياد بر خواهم آورد تا همگان بدانند از اعماق قلبم دوستت دارم . داد خوام زد كه به خودت قسم مثل هيچ كس نيستي و هسچ مانندي هم نداري….
    بيا و بار دگر معشوقگي را به حد برسان ؛ اما نه تواز من عاشق تري ! بيا و اين دل را خانه ات كن، مصفا كن …
    بيا و اين بار مرا از همه كس و از همه چيز بگير و همه چيز و همه كس را از من بگير تا فقط مال تو شوم! « هب لي كمال انقطاع اليك … هب لي… »
    آرزو مي كنم تا هميشه و تا به ابد، از زمره كساني باشم كه حلاوت همكلاميت شده نور دلشان؛ و خودت با دست لطفت پرده ها را بالازده اي و بي هيچ حجابي در آغوش كرمت كشاندي اشان. آناني كه وقتي صدايت مي زنند مي شنوند كه : «لبيك»؛ آناني كه روحشان ب درگهت گره خورد و در نهان وآشكار در ضميرشان مي گويي اسرار..
    اميدمنا اميد مباد كه اميد نا اميداني!
    خواستم يك بغل گل تقديمت كنم اما … كم بود ! يك جهان ثروت اما… هيچ نبود!
    با دلم گفتم كه براي معشوق از خود عاشق بايد مايه گذاشت : ناله هاي عاشقانه و نداهاي جگرسوزم را برايت هديه مي كنم، پس بيا و شنوا باش ، بيا و گوش دل بده به ناله هاي بي نوايي ام.
    از همه چيز و همه كس بريده، تمام قامت در برابرت زانو زده ام. باورنداري ام؟!
    اين منم، بنگر : بيچاره و بي نوا، از جفا در حق تو –معشوقم- سر شرم به زير دارم. باور نداري ام؟!
    اول و آخر كارم، س.د و زيان زندگي ام به نگاهت، به نيم نگاهت بسته است. باور نداري ام؟!
    حق داري كه از من روز گردان شوي اما باور كن كه اين از تاب و توان من در تحمل خارج است. حتي لحظاتي كه دچار قهرت مي شوم نگاه كن كه باز بسوي خودت دوانم! هنوز باور نداري ام؟!
    ناز كم كن محبوبم!
    از تو جز دست مهربان و رحمت بيكران سراغ ندارم پس دتت را باز نكش كه به نابوديم مي كشاني.
    روز وصل هميشه زماني فرا مي رسد كه انتظارش را نداري شوكه مي شوي! راستي اگر فردا را موعد روياروييمان تعيين كرده باشي … اگر … با دست خاليم چه كنم؟
    چاره اي نيست باز هم ناله هايم و حتي اعترافاتم در جفايم در حقت را روانه درگهت مي كنم شايد كه چون هميشه دلت را به رحم آورند؛ اي غفور!
    نه؟! نه باور نمي كنم؛ اصلا باور نمي كنم كه تويي كه يك عمر همه جوره هوايم را داشته اي؛ از فردا جز اين رفتار كني؛ نه تو كمال عشقي، كمال رحمت… .
    خدايا چرا هر بار كه عزمم را جزم نمودم و مهياي عبادتت شدم؛ و تا در پيشگاه تو به نماز ايستادم دچار خواب آلودگي و كسلي ام نمودي و حال رازو نياز و مناجات را از من گرفتي ؟! و چه شد كه هر چه عهد نمودم و با خود گفتم از اين پس سيرتم را نيكو كرده و با اهل توبه هم مجلس مي شوم حادثه اي پيش آمد و باعث جدايي من از خدمت تو شد ؟ خداي من نكند كه:
    از درگاهت مرا رانده اي؟ و از سعادت خدمت كردن دورم نموده اي؟ و يا ديدي كه بندگيت را خفيف شمرده ام و از اين جهت مرا از درگهت طرد نموده اي ؟ و يا نكند كه ديده اي كه از تو روي گردانم و بر من غضب نموده اي؟ و يا من را هم در خيل دروغگويان يافته اي و از اين جهت از عنايت خود دور ساخته اي؟ و يا مرا ناسپاس بر نعمت هايت ديده اي و محرومم نموده اي؟ يا هر چه گشتي مرا در مجلس و همنشيني اهل علم نيافته اي و خوارم نموده اي؟ و يا مرا در گروه غافلان يافته اي و از رحمتت نااميدم نموده اي؟ و يا همنشين و مانوس با بطالت گران و مرا با آنها رها كرده اي؟ و يا شايد نكند كه… نكند كه خداي من دوست نداري صداي دعايم را بشنوي و مرا رانده اي ؟ و يا مكافات گناهانم را داده اي ؟ و يا به علت بي حيايي مجازاتم نموده اي ؟
    با همه اين احوال خدايا اگر مرا ببخشايي شايسته است كه پيش از من نيز گنهكاراني را عفو نموده اي …..و من به فضل و رحمتت پناه آورده ام از تو بسوي تو مي گريزم كه عفو و بخششت بر كسي كه به تو حسن ظن دارد وعده اي قطعي ست…..
    نه من هم دیگه زیاد نمیام.
    فقط میام به تالار صنایع سر میزنم و میرم.حوصله تالارهای دیگرو ندارم.جوش مزخرف شده.

    ایشالا خیره...مشغولیتهای شما چی هستند...!!

    من هم سرم خودمو کم کم دارم شلوغ میکنم دوباره...
    سلام محمد
    خوبی؟
    چه خبرا؟
    یاد اموات کردن ثواب داره ها...

    یا علی
    سلام عزیز!
    بچه های مدیریتی تو سایت کم نیستن!
    وقتش نیست یه تاپیک تخصصی برای رشتمون بزنیم؟

    اگه دوست داری با ما باشی آمادگی خودتو اعلام کن....:gol:
    بازم پاک کرد!:d

    ببین میزنم همه رو برمیگردونما!:d
    ----

    خوبی محمد جان؟ مخلصیم اخوی...
    سراغی از ما نمیگیری..
    والا درسم از مهر شروع میشه و اون موقع دیگه خیلی خیلی کم میرسم بیام.
    خودت خوبی؟ چه خبر؟
    سلام دوست قديمي!
    عزيزم چرا سخنت را کامل نمي‌گويي؟
    اگر خصوصي است با پيغامي بگو، تا به تصحيح "نادرست" بپردازم... پس معني دوست چيست؟!
    :gol:
    سلام
    معذرت مي خوام كه دير جواب ميدم. اين روزا نمي تونم نت بيام
    اگه سوالي در مورد شبكه داري برام بفرست. اگه بلد بودم حتما بهت جواب ميدم
    سلام
    من مهدی هستم مهندسی صنایع خوندم و در حال حاضر در ضمینه کارآفرینی مشغول به کارم اگر دوست داشتی با من تماس بگیر
    شماره تماس 09122656521
    حاج محمد..چرا تغییر کردی...اون قبلی که قشنگ تر بود...

    حالا اییدی عوض میکنی به رفقا خبر نمیدی!!!
    پسر تو محمد طاها هستی !!؟

    بمیری بابا !!!! زودتر میگفتی!!
    سلام محمد جان من در جریان تغییر یوزرت نبودم وگرنه زودتر خدمت میرسیدم
    مستدام باشی
    سلام.
    در مورد جزوه های پارسه من متاسفانه هیچکدوم رو ندارم و اصولا به این جزوات اعتقادی ندارم. اگه دوستتون برای پیام نور می خونه که از طرف من بهش بگین فقط کتابهایی رو که معرفی کردن بخونه کافیه و سوالات اونقدر که اون دنبال جزوه می گرده مشکل نیست.
    موفق باشید
    بی خیال بابا.... امشب ظاهرا حال من خوب نیست همه چیزو قاطی متوجه میشم...
    جات خالی
    عالی بود.
    کجای حرف زدن من خلاف شده ؟
    شما پیشنهاد میدی بعد به من میگی
    تو مشهد بودی و انقدر حرف زدنت خلاف شده؟... حالا خوش گذشت؟
    خب چه جوریاس جریان این جنس؟
    از کجا جوابت کردن؟؟؟ اصلا کجا بودی؟؟ بدو جواب بده که مخم هنگ میکنه با این همه سوال الان
    سلام عزيزم!
    چه کاري مهم‌تر از احوال‌پرسي از يک "دوست"؟!
    بعد از آن: کجا مي‌نويسي تا بخوانمت؟ بي‌خبرم نذار.
    راستي از شاهرود چه مي‌داني؟ دوستاني شاهرودي‌ داشته‌ام و سفرهايي...
    شهر خوبي است، به‌خصوص مناطق پشت بسطام و...
    با سلام
    شاید تعجب کنید که چرا من این پیام را برای شما فرستادم
    راستش من به طور اتفاقی با این سایت آشنا و عضو شدم
    ان هم به خاطر پیدا کردن مشخصات فردی که اسمی مشابه اسم شما را دارد
    این را هم خوب می دانم که اکثر افراد کاربر اینترنت ،از نامهای مستعار استفاده می کنند (شاید شما یا خود من هم این کار را کرده باشیم) اما به هر حال اگر برای شما مسئله ای نیست خواهش می کنم هر چه قدر که مایلید از مشخصات خودتان را به من بگویید (هر چند که این خواهش من ساده انگارانه است چون به هر حال احتمال اطمینان در این موارد بسیار پایین می باشد)
    در هر صورت از این که پیامم را خواندید کمال تشکر را دارم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا