somayeh.ali
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هوای سرد پاییز است و من
    از پنجره
    در کوچه ی دلواپسی
    اشک بر....
    غبار پشت پای خاطرات تلخ تو
    بیهوده می ریزم.....
    نسیم صبح هم چون تو
    به رسم بی وفایی
    خاک غفلت را
    به درگاه دو چشم خیس من
    شاباش می ریزد.....
    تمام خاطراتم در غبار رد پایت
    زود می سوزد
    تمام بوسه هایت را
    تگرگ اشک می شوید...
    درخت نارون
    نامردیت را
    با به رقص آوردن برگهای زردش
    در عزایم
    پاس می دارد...
    چه نامردی...
    چقدر سرما....
    من از سرما
    من از سردی فصل بی کسی
    خود را ...
    در آغوش محبت می کشم شاید
    بفهمم طعم خودخواهی چه شیرین است....!
    جسارت میخواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها مردانه با زندگی میجنگد، اما شبها بالشش از هق هق دخترانه خیس است.....

    عالم همه محو گل رخسار حسين است
    ذرات جهان درعجب از كار حسين است
    داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش
    يعني كه خداي تو عزادار حسين است


    Click here to view the original image of 1024x768px.
    دنیا نباشد...

    فقط کوچه ای باشد

    و اندکی باران

    و دوستی که زلالتر از باران است
    شاید حاجت من در بند کلامی از جانب تو به خدا باشد....
    در خلوتت با خدادعایم کن....
    عشق اگر عشق باشد ؛
    هم خنده هایت را دوست دارد ،
    هم گریه هایت را ….
    هم شادی ات را دوست دارد ؛
    هم غم هایت را …
    هم لحظه های شادابی ات را می پسندد ،
    هم روز های بی حوصلگی ات را …
    هم دقایق پر ازدحامت را همراهی میکند ،
    هم دقایق تنهایی ات را …
    عشق اگر عشق باشد ،
    هم زیبایی هایت را دوست دارد ،
    هم اخم هایت را در روزهای تلخی …
    هم سلامتت را می پسندد ،
    هم روزهای گرفتاری و بیماری همراهی ات می کند …
    عشق اگر عشق باشد ،
    با یک اتفاق ،
    تو را تعویض نمی کند ،
    همراهی ات می کند تا بهبود یابی …
    عشق اگر عشق باشد ،
    هر ثانیه دستانش در دستان توست ،
    در سختی و آسانی …
    تا ابد ...
    وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد.....
    وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
    عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست
    ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
    کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست
    در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
    هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست
    بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
    دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست
    عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
    قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست
    وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
    پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا