چــرا میــدونم و با یکــ عددش درگیرم الآن
سعــی کــن اهل شــی به درد زندگی مشترکـــ میخوره
آخــی...حیفــــید به خــدا باید شمــآرو قابـــ گرفتـــ زد به دیوآر
هــرکی به مــن میرســه دلش میخــوآد لجبآزیشُ قــوی کنــه
به جــآی حل کــردن پآکــش کــردی
همین اعتمآد به نفســآرو دآرید کــ تو ســن 45 سآلگــی به فکــر زن 20 سال گرفتنیــد
ی مــرد نباید ضعفــشُ نشــون بده حــتی تو فلسفه
همچینــم جوون نیستــی چشــم باز کنـــی خودتُ در آستآنه 40 میبینـــی ... جآجــی هم ســن تو کـ بود تو رو دآشتــــ