S
پسندها
2,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کاشکی منم کبوتر حرم بودم تا هر وقت که دلم میگرفت از صبح که پا میشم تا دم غروب اینقدر دور حرم و گنبد طلاش پر میزدم و رضا رضا میکردم تا بالاخره جواب منه کلاغ رو سیاه رو هم میداد.
    ولادت با سعادت هشتمین امام غریب شیعیان بر شما و خانواده گرامیتان مبارک .... :gol:

    باشد حرمت قبله گه سوته دلان
    ابروی کجت قبله گه مقصود شهان
    گر آدرس بهشت را میپرسی
    گویم حرم رضاست گلزار جنان


    میلاد غریب الغربا را تبریک میگم [IMG]


    در آسمان

    دو چيز افسونم مي کند !

    آبي بي کران

    و خدا ...

    آن را مي بينم

    و مي دانم که نيست ...

    او را نمي بينم

    و مي دانم که هست ...!


    واهه آرمن


    خوب یادم هست از بهشت که آمدم

    تنم از نور بود و پر و بالم از نسیم ...

    اما زمین تیره بود و سخت !

    دامنم به سختی اش گرفت و دستم به تیرگی اش

    و من هر روز ذره ذره سخت تر شدم ...

    من سنگ شدم !

    دیگر نور از من نمی گذرد ...

    حالا تنها یادگاری ام از بهشت، اشک است ...

    نمی بارم چون می ترسم بعد از آن، سنگ ریزه ببارم !!!


    آرامشی ست

    در قطره قطره ی بارانت

    خدا

    که هیچ جا پیدا نمی شود ...!


    برای نزدیک شدن به تو به کلمه ها احتیاجی ندارم و منت جاده ها را نمی کشم... می دانم اگر دستهایم خالی از دانه های اشک و تسبیح هم باشد به حرف هایم گوش می دهی و مرا از نیایش محروم نمی کنی ...
    آنقدر ابرها را می شمارم تا به مرزهای مقدس گریه برسم ...
    آنقدر تو را صدا می کنم تا دروازه های ملکوت به رویم باز شوند ...
    بی تو قدم زدن در زیر باران زیبا نیست ...
    بی تو آسمان را باید مچاله کرد و دور انداخت !
    بی تو قطار ها در شب گم می شوند و به ایستگاه صبح نمی رسند ...
    .
    .
    .
    بی تو هیچ کسی عاشق نمی شود ...!
    کسی می دونه این دختره کجاست؟؟؟؟
    چرا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟
    ببینم سکرتی
    فکر نمی کنی دلمون تنگ میشه؟


    خستگی هایم را با خدا قسمت کرده ام ...

    خدا قبول کرده است، سهم بزرگتری از خستگی هایم را برای خودش بردارد !

    چون من کوچکترم،کمترش برای من باشد !

    درد هایم هم همینطور ...

    به خدا گفتم که من کوچکم و ضعیف

    و خواستم درد ها و خستگی هایم را، همه اش را بدهم برای خدا باشد !

    خدا قبول نکرد ...

    گفت آدم زنده ی بی درد وجود ندارد !

    اگر بخواهی،

    درد ها و همه ی خستگی هایت را،با زندگی ات ازت می گیرم !

    همه را با هم ...

    من قبول نکردم ...

    سهمی از درد ها و سهمی ازخستگی هایم و همه ی زندگی ام را نگه داشتم ...

    .

    .

    .
    نفس می کشم و خدا هم هست ...!


    از نور آموختم ؛

    كه سكوت كنم ...

    و از سكوت ؛

    كه پذيرا باشم ...

    راهی طولانی در پيش است ...!
    بهشت همیشه جاییست که عشق در ان ساکن است و عشق بدون وجود دختر مثل زمین بدون ماه است.
    روزت مبارک سکرتی ماهم
    از دور روی ماهتو میبوسم
    روز تولده حضرت معصومه و روز دختران بر سکرتی نازنینم مباااااااااااااااارک ..

    روووووووووووووووووووووووو زت مبارک باشه عسل [IMG] [IMG]
    سلام سکرتیم :w38:...wooowoowooo:surprised:
    دنیا !!!! عجب عکسه باحالیه ..کلی جای تفسیر داره :lol:.....مرسی گلی .
    .مشغوله درسو مخشی :w42:..افرین ....:cry:


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!
    سلام...

    خوبي؟هيچ معلومه كجايي تو؟دلم برات تنگيده!خودشم خيلي زياد!

    عكست خيلي عالي بود و خيلي قابل تامل...ممنون


    میان تکه های گم شده ام

    سرگردانم ...

    من این جا و آن جا

    در جستجوی پیوندهایم

    در پس کدامین ابهام

    جا مانده ام،

    که این آواز رازآلود

    مرا به خویش می خواند ؟!

    بر بیراهه های تردید

    گام می زنم ...

    میان تاریکی

    قلبم را می یابم ...

    همان یگانه راهنمای من

    در مسیر زمان ،

    که از هجوم آموخته ها

    گریخته است

    پیش می آیم و نگاه می کنم ...

    اینک

    حقیقت در یک قدمی ست ...!


    فریبا حسینی سجادی
    سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست

    سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست

    تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي

    شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي

    من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم

    ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم

    دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي

    نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي

    مرا ديوانه مي خواهي ز خود بي گانه ميخواهي

    مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه مي خواهي

    شدم بيگانه با هستي ز خود بي خودتر از مستي

    نگاهم كن نگاهم كن شدم هر انچه ميخواستي

    بكش اي دل شهامت كن مرا از غصه راحت كن

    شدم انگشت نماي خلق مرا تو درس عبرت كن

    نكن حرف مرا باور نيابي از من عاشق تر

    نميترسم من از اقرار گذشت اب از سرم ديگر

    سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا بر جاست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا