sajede12
پسندها
14

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • در آن لحظه_لحظه ی تولد_آیا خداوند می دانست چه می کند؟آیا آن دمی که به این دنیای پست پا نهادم، گریه ی من نشانی از اندوه عمیق سالیان طولانی عمر من نبود؟
    در آن دم اگر می توانستم،طنین بد آهنگ گریه را سر نمی دادم تا نفس در سینه ام خاموش شود.اما چه می توان کرد؟خدا می خواست که مانند آدمک هایی که بی خبر از همه جا وارد صحنه ی نمایش می شوند،گیج و گم به این دنیا قدم بگذاریم و چند صباحی در حیرت و سرگردانی پرسه زنیم و در آخر نیز راه به جایی نبریم..
    در بی خبری،آن جا که نمی دانی از کجا آمده ای و سرانجامت چیست،چه می توانی بکنی؟وقتی به آن هستیِ هستی بخش می اندیشی،پس از این که دیدی اندیشه ی بی حاصل تو نمی تواند او را درک کند،از خود و توانایی هایت سرخورده می شوی و با تمام وجود حس می کنی از عقل تو کاری ساخته نیست و می فهمی خداوند تو را به گونه ای آفریده که با اندیشه ات نتوانی به ذات او راه پیدا کنی. در این هنگام آن گیجی ای که در ذهن تو موج می زند،به تو می گوید:بس است..اندیشیدن بس است..
    تو نمی توانی!
    ============
    تا به حال به رابطه دوتا چشم دقت کردی؟!
    با هم باز و بسته میشن ، با هم گریه میکنن ، باهم میخندن...جالب اینه که همدیگرو نمیبینن!
    (دوستی یعنی این...)

    به یاد دوستان خوب...:smile:



    Click here to view the original image of 888x899px.

    Click here to view the original image of 888x899px.
    ازم پرسيد: تا حالا عاشق شدي؟ گفتم آره.. گفت چند بار؟ گفتم يک بار.. گفت پس ميدوني عشق اول هيچوقت از ياد نميره؟ گفتم آره مطمئنم.. گفت چه جوري باهاش آشنا شدي؟ گفتم از بچگي باهاش بزرگ شدم؛ تا چشم باز کردم تا الان اونو ديدم.. گفت باهاش در ارتباطي؟؟ گفتم آره هميشه باهم ايم.. بغض کردم که گفت بهش ميرسي؟؟ اشکم سرازير شد گفتم آره.. گفت منم عاشقم خيلي ميخواستمش زيبا بود ولي نرسيديم.. گفت خوشبحاله عشقت چقد خوشبخته که تو رو داره و اينقدر عاشقشي.. گفتم من خوشبخت-ترم که اون عاشقمه!! گفت حالا کي هست اسمش چيه؟ خوشگله؟؟ گفتم مطمئنم از عشق تو خوشگل-تره.. اسمش رحمان رحيم حميد و غفاره ... زياده اسماش ولي من صداش ميزنم خداااا ... اين دعا را منتشر کنيد و ببينيد چطور غم هايتان از بين ميرود.... سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّي وَ يَسّر اَمري وَ ارحِم ضَعفي وَ قِلَـّةَ حيلَتي وَ ارزُقني حَيثَ لا اَحتَسِب يا رَبَّ العالَمين ... حضرت محمد(ص) فرمودند: هر کسي مردم را از اين دعا باخبر کند در گرفتاريش گشايش پيدا میکنه.
    تا خدا یک رگ گردن باقی ست

    نه تو می مانی و نه اندوه
    و نه هیچ یک از مردم این آبادی
    به حباب نگران لب یک رود قسم
    غصه هم خواهد رفت
    انچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
    لحظه ها عریان اند
    به تن لحظه خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز
    تو به آینه
    نه
    آینه به تو خیره شده است
    تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
    واگر بغض کنی ، آه
    از آینه دنیا که چه ها خواهد کرد
    گنجه دیروزت پرشد از حسرت و اندوه و چه حیف
    بسته های فردا همه ای کاش ...ای کاش.....
    ظرف این لحظه ولیکن خالی ست
    ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
    غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز نکن
    تا خدا یک رگ گردن باقی ست....
    چه اتفاق افتاد ؟
    که خواب سبز تو را سار ها درو کردند
    و فصل ،فصل درو بود
    وبا نشستن یک سار روی شاخه درخت
    کتاب فصل ورق خورد
    وسطر اول این بود:
    حیات غفلت رنگین یک دقیقه حواست.....
    چرا به من نگفتی که صفحه پروفایلمو همه میبینن ...واویلااااااااااااا:cry:
    roo be rooye goftegoomon navashte gozaresh takhalof tikesho faal kon oon pain neveshte abzare modiriat hazfo entekhab kon ok kon
    khob shekli ke ferestadin man dar pasokh goftam kaleb bood ke javabe hardo tatoon yeki bood khob mach kardin
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا