Recent content by Reza.P

  1. Reza.P

    برای نفر قبلی یه آرزو کن

    فقط خدا نیست که می تونه انسان رو به آرزوهاش برسونه / آرزو میکنم ، هیچ وقت امیدت به دیگری نباشه و زندگیت گرچه پیچیده باشه یا ساده ، رنگین باشه ، جذاب و پر از حوادث زیبا / حوادث و اتفاقات خوش انتها ، اول برا خودت ، دوم برا کسانی که مؤثر بر زندگیشون هستی .. .
  2. Reza.P

    کارشناسی | زبان تخصصی معماری

    بسیار سپاسگزارم
  3. Reza.P

    بدترين بلايي كه سر معلم يا استادت آوردي!!!!

    گفتید نمره ی انضباط : همیشه توی ذهنم شبیه 1 کالبدیه که قصد داره جلوی واکنش زیبایی ها رو بگیره به همین دلیل هرگز بهش توجه نمی کنم این شیوه ی برخورد به خودیه خود 1 نوع انضباط شده برا ... :w46:
  4. Reza.P

    زیبایی واقعا" چیست ؟؟؟

    1 کوچولو اضافه کنم . دوست داشتن رو با چشم هرگز حتی تصور نکن چه برسه به این که بخوای درکش کنی :w24:
  5. Reza.P

    زیبایی واقعا" چیست ؟؟؟

    این رنگ رو هم باید زشت ببینید اگر سوسک ها رو دوست ندارید
  6. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    شب بود و سحر آگاه از من / گذشتند از کنار مونس من به شب گفتم سرای باده از کیست / سکوتی را به هستی داد دل من
  7. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    تر است چشم یتیمی در خانه / بریزد اشک او در کاشانه مباش از یاد او غافل دل من / اگر در دل تو داری آشیانه
  8. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    مونسی دانا که در پیش تو باشد / نداند بید برپایش چه باشد اگر روزی شکستی عاشقانه / بدان بیدی شکست در آشیانه
  9. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا گویش زه عشقی پادشاهی , مرا چون کبریا چون آشنایی پرستید و پرستید و پرستید ...
  10. Reza.P

    بدترین روز براتون چه روزی بوده

    بدترین روز من روزی بوده که با استادام هم نظر بودم . ... :w10:
  11. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    و قطر علی قطر ا ذاا تفقت نهر و نهر علی نهر اذا اجتمعت بحر
  12. Reza.P

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    آدمی را زبان فضیحه کند / جو ز بی مغز را سبکساری خری را ابلهی تعلیم میداد / برو بر صرف کرده سعی دایم حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی / درین سودا بترس از لوم لایم نیاموزد بهائم از تو گفتار / تو خاموشی بیاموز از بهائم
  13. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی جهود و مسلمان نزاع میکردند چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
  14. Reza.P

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر صد ناپسند آید ز درویش رفیقانش یکی از صد ندانند
بالا