nj_electronic88
پسندها
214

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/308932-رررررر-و-ززززز-دختر-مبارک!!!!
    فقط نمیدونم چرا هر وقت شروع میکردم به خوندن بچه ها فرارمیکردن:biggrin:
    قابل شما رو نداشت ،حمل بر خود ستایی نباشه از بچگی بهم میگفتن عجب صدایی داری:D
    سلام ای غروب غریبانه ی دل

    سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
    سلام ای غم لحظه های جدایی
    خدا حافظ ای شعر شبهای روشن
    خدا حافظ ای شعر شبهای روشن
    خدا حافظ ای قصه ی عاشقانه
    خدا حافظ ای آبی روشن عشق
    خدا حافظ ای عطر شعر شبانه
    خدا حافظ ای همنشین همیشه
    خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته
    تو تنها نمیمانی ای مانده بی من
    تو را می سپارم به دل های خسته
    تورا می سپارم به مینای مهتاب
    تو را می سپارم به دامان دریا
    اگر شب نشینم اگر شب شکسته
    تو را می سپارم به رویای فردا
    به شب می سپارم تو را تا نسوزد
    به دل می سپارم تو را تا نمیرد
    اگر چشمه ی وازه از غم نخشکد
    اگر روزگار این صدا را نگیرد
    خدا حافظ ای برگ و بار دل من
    خدا حافظ ای سایه سار همیشه
    اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
    خدا حافظ ای نوبهار همیشه
    نذار باور کنم تنهای تنهام
    نمی خوام با کسی غیر از تو باشم
    می خوام از خوابی که لحظه اش یه ساله
    برای دیدن روی تو پا شم
    اگه تو باشی و دنیا نباشه
    می شه با تو همه دنیا رو حس کرد
    همه دنیا بیاد و تو نباشی
    دلم دق می کنه با این همه درد
    تموم زندگیمو زیر و رو کن
    که بی تو دلخوشی هام هم گناهه
    خودت باش و منو دیوانگی هام
    فقط با تو دل من روبه راهه
    بذار باور کنم اینو که با عشق
    حقیقت می شه توی افسانه باشه
    می شه افسانه ها رو زندگی کرد
    اگه حق با منه دیوانه باشه
    گاه گاهی به یادت غزلی می خوانم
    تانگویی که دلم غافل از آن عهدووفاست
    خوب رویان همه گر بادل من خوب شوند
    توعزیزیو حساب دل من باتوجداست
    دلم از مهر او تار عشق می بافد از شوق دیدارش شعر خواهم آویخت مهربانترین نگاهش را بر دیوار دل گرمترین کلامش را بر گوش جان تا در زمستان فاصله کور نماند اجاق خاطره
    تمام دلخوشي ازتو..دلي ناشادسهم من
    سحرگاه وطلوع ازتو..شب وفريادسهم من
    گلستان با همه گل ها..شکوه چشمه سارازتو
    تمام خانه هاي شهر..تمام کوچه هاازتو
    فقط بن بست شهرناکجاابادسهم من
    کبوترهاي زيبا دربلنداسمان ازتو
    پرستويي که با تيري به خاک افتادسهم من
    تمام بيستون با ضربه هاي تيشه اش ازتو
    ازاين دلدادگي تنها تب فرهادسهم من
    اجــــــــــــــــــــــــــازه, واسه این درس دفتر چند برگه برداریم؟؟؟
    بودن ها هم بودن های قدیم!
    نه اینترنت بود، نه تلفن...
    فقط نگاه بود، روبرو، چشم در چشم...
    به همین خلوص، به همین کیفیت، به همین سادگـــــــــی
    من تو را
    یادت را
    زیر خاکستر سیگارهایی که دود کردم دفن کردم و آمدم
    دود کردم
    خیال تو را با هر پک و زمزمه ی نمی دانستم را که تکرار می شد
    من تو را توی زیر سیگاری کافه گذاشتم و آمدم..
    گوشی را گرفتم که انگار همه غرهایم را موکول کنیم آخر شب

    هرچند آخر شب ها من دیگه غرهایم یادم می رود
    آخر شب ها بیش تر دلم لالایی می خواهد

    روی تخت ولو شده بودم
    چراغ های خانه را هنوز روشن نکرده بودم
    چه سرعت عملی داشت این من
    که گوشی را از همان گوش شروع کردن به کوبیدن روی آن عنکبوت چهار سانتی پشمالو
    چطور آن عنکبوت چهار سانتی پشمالو را دیدم لحظه ای که می خواست بغضم بترکد؟
    دوچرخه ام دویاره پنچر شد
    هیچ راه حل عملی برای پروژه پیدا نشده است هنوز
    آدم بی خاصیتی هستم که غرهای کوچک و بی اساس دارد
    ساده دردمندی هستم بی حال
    این گل مصنوعی که نه
    این گل خشک شده یک هو حرکتش گرفت
    بترسم؟!
    کاش حوصله داشتم کمی بترسم
    فعلا می روم پی سالاد
    2 هفته است خودم را بسته ام به سالاد
    ترجیح می دهم یک ساده دردمند بی حال سالاد خور باشم فی الواقع :razz:
    صبحی‌ سوار به دوچرخه تو راه همیشگی‌ خواستم بپیچم که یه دوچرخه از روبرو اومد. هر دو مجبور شدیم ترمز کنیم که به هم نخوریم. یک لحظه سرم رو آوردم بالا، به آقا هه گفتم ساری. بعد فکر کردم آشناست. بعد یاد غریبه ای‌ که تو فیس بوک ادم کرده بود افتادم. همین بود. خواستم وسط خیابون بگم ئه تو همونی؟ جاش نبود. گفتم ولش کن به روی خودت نیار. بعد غریبه که به روبرو نگاه می‌‌کرد گفت ساری، ناهيد. من دیگه نگاهش نکردم، خندیدم فقط. رفتیم. کلش یک ثانیه هم طول نکشید. تا ده دقیقه ای‌ ولی‌ نیشمو باز نگاه داشت. کیفور می‌‌شم وقتی‌ ادم‌های دو بعدی یک هو بر حسب اتفاق سه بعدی میشن. دوست دارم ;)
    عجب....!!
    واقعا اینجوری هستی..؟؟!!:دی
    من که چیزی ندیدم..:دی....!
    چه سخت ..
    هم پاییز باشد !
    هم ابر باشد !.....هم باران باشد ..!
    هم خیابان ِ خیس باشد ..
    امـــــا..
    ... ... ... نه تـــــو باشی ... ...
    نه دستی برای فشردن باشد !..
    نه پایی برای قدم زدن باشد و ..
    نه نگاهـــی برای زل زدن... /
    فقط آدم هايي كه بيشتر از دست مي دهند، بيشتر ميل به نگه داشتن، ماندن يا شايد ساختن دارند. این آدم ها عصبي ترند. بي تاب ترند.از دست دادن حسرت دارد. درد دارد....
    ممنون.
    دوستان خوب مثل ستاره ها میمونند درسته همیشه نمیبینمشون ولی میدونیم همیشه در کنارمونن.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا