naghmeirani
پسندها
41,529

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو همیشه میدانستی در سایه ی تمام قطره های باران رحمتت، سیل نهفته است...
    میدانستی که مرا برای بهشت آفریده ای... نه بهشت را برای من...
    میدانستی که مرا تنها نخواهی گذاشت... و من در وسعت تنهایی خویش تو را نمی یافتم ...
    خدایا تو میخواستی من، تو باشم !
    میخواستی فرصتی دیگر مرا به نفس خدایی ام بیازمآیی ...
    میخواستی من از هوای تلخ اندوه هایم به تو پناه آورم ...
    میخواستی روی زمین، بندگی کنم و خدایی را بیاموزم...
    نمیخواستی زمین تو، بهشت من باشد!
    مرا رها کردی... تا بیاموزم. تا خودت پاداش رهایی ام باشی نه بهشت ...
    همه ی تلاش بر همین بود...تا بدانم !
    مرا به عذاب زمینی ات گرفتار کردی تا میان خوب و بد، راهی بکشم ... راهی در امتداد تو...
    چون نمیدانم !
    به امید رحمت بی پایان در کنار تو بودن، حتی عذابت را نیز دوست دارم !!!

    فراز
    مرا از بهشت راندند !
    خدایا... متن تمام زمزمه های تاریکی من، دوست داشتن تو بود...چگونه این شد؟
    چگونه است که هوای تاریک تلخ تنهایی های من بوی عذاب تو را میدهد ؟
    چگونه است که دیگر نمیتوان در این دهکده ی نفسانی، نفس کشید...
    خدایا من تو را خواسته بودم... من عاشق تر بودم!
    همانگونه که تو میخواستی...همانگونه که تو بودی...
    و تو خندیدی !
    تو میدانستی و من نمیدانستم...
    نقاشی روی زمین با پاستل

    گالری نقاشی باشگاه

    کدام اثر و کدام هنرمند....؟ (2)
    سلام عزیز دل
    شب بخیر
    خوبی ؟
    خوشی؟
    سلامتی؟
    موفق و شاد باشید

    سلام گلمممممممممممممم
    عید مبعث برشما مبارک:gol::gol::w23::w30::w36:

    خوشحال میشم نظزتون را بدانم.

    نظر شما درباره هنر و نقش آن و... چیست؟
    كمي آهسته تر هيچ نگو قدمت را كمي در خاك فرو بر
    نميگويم چشم به كجا دوخته اي؟
    فكر به كجا بافته اي؟
    اما طنين گرمت آرامشت را نازنين ديرترك با خود ببر....
    ( صبر نازنين )
    سلام نغمه خوبم
    خوبی؟
    امیدوارم شب و روز قشنگی داشته باشی
    شب بخیر عزیز
    قول ميدهم كه بخندم
    آري تنهاي ام را پشت سر ميگيرم و
    برايت تا به صبح ميخندم
    معبدی است
    سرد ...
    یک مشت خشت
    یک مشت الوار
    معبدی است
    پوچ
    پوچ
    .
    .
    .
    سرد است و پوچ
    تاریک و بی روح ...
    معبدی است
    .
    .
    .
    کودکی وارد می شود
    کودکی ...
    معبد گرم می شود
    گرم ...
    پر می شود
    پر ...
    .
    .
    .
    کودک دعا می کند
    دعا ...
    معبد نورانی شده است ...
    نورانی
    .
    .
    .
    آری !
    دلی باید و حاجتی ...
    معبد پاک شده است ...
    مقدس ...
    نگاه کن اون داره به پايين مياد ولی چرخ دنده داره به جلو ميره
    سلام نغمه گلم
    خوبی عزیز دل
    خوشحال می شم مثل همیسه نظرتو بدونم
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...632#post973632
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=99337

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=99336
    سلام نغمه جان خوبی؟؟؟
    خسته نباشی توی این روزهای گرم تابستونی....
    سلام اجيه خوبم
    کجای ازت خبری نيست
    اجی يکّی هم اينور هست که به يادت باشه
    داداشی محمد
    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست**حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
    مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او**عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست

    می​چکد شیر هنوز از لب همچون شکرش**گر چه در شیوه گری هر مژه​اش قتالیست

    ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر**وه که در کار غریبان عجبت اهمالیست

    بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد**که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست

    مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد**نیت خیر مگردان که مبارک فالیست

    کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد**حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا