مریم امشب به زن داییم اس میدادم...آخرش فهمیدم دو رقم آخر اشتباه شده زندایی نیست یه پسره اسممو گفتم که هیچی تازه واسه فردا قرارمم گذاشته بودم آخرش برگشته میگه من خانم مهدوی نیست درست ولی خوب دل دارم که
خوشحال شدم از آشنایی باشما
زنگ زدم معذرت خواهی میکنم میگه قبول نمیکنم تو جای من باشی قبول میکنی؟؟!!!
دیگه داشت چرت میگفت گوشیرو دادم به بابا تا صداشو شنیده میگه دخترت جای خواهر من،من خودم خواهر دارم آقا قصد بدی نداشتم....
.یعنی بابا بزور کنترل میکرد نخنده...