mpb
پسندها
11,755

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ای دی یاهو هم داری؟هیچ وقت می ری اونجا؟فیس بوکی چیزی چی؟
    خوشم میاد که فوقه تفاهمیم ما...
    مریم جان؟؟؟احیانا من تو لاهیجان فک و فامیلی ندارم؟:razz:پسر خاله ی بنی پسرخاله ی منم هست دیگه:redface:
    سلام م م م م م
    خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مرسی . از اینکه بیادم بودی و پی ام میذاشتی. ممنونم.
    خیلی دوست داشتنی هستی. دوست دارم
    مریم امشب به زن داییم اس میدادم...آخرش فهمیدم دو رقم آخر اشتباه شده زندایی نیست یه پسره اسممو گفتم که هیچی تازه واسه فردا قرارمم گذاشته بودم آخرش برگشته میگه من خانم مهدوی نیست درست ولی خوب دل دارم که:surprised:خوشحال شدم از آشنایی باشما
    زنگ زدم معذرت خواهی میکنم میگه قبول نمیکنم تو جای من باشی قبول میکنی؟؟!!!:surprised:دیگه داشت چرت میگفت گوشیرو دادم به بابا تا صداشو شنیده میگه دخترت جای خواهر من،من خودم خواهر دارم آقا قصد بدی نداشتم....:razz:.یعنی بابا بزور کنترل میکرد نخنده...:D
    :D
    بابا معدل...علم و صنعت واست پذیرش فرستاده؟؟؟:cool:
    خنده نداره....بیریخت...تو کوهش خوک بود...منتظر هی واسدم بیان بیرون...آخرش فهمیدم شبا میان نه روزا..دوتا رفیق یافتم...سینا وسبحان:cool:از ترسه سگه مجبور شدم با صاحب سگ دوست شم:D
    خانم بزرگ...یجایی...بسی دنج...ولی عمرا بابا اینا اجازه بدن با رفقا بریم...رفته بودم کوه...وای یه پسره دم دره سرویس زنونه بود هی به اون دختره که اون تو بود چرت و پرت میگفت. یعنی بسی چرت:razz:...مامی گفت پسرم اینقده جلف...یه چش غره هم بهش رفت:Dقیافه ی پسره دیدنی بود
    حنا یکی امروز بم پیام داده بود 20 سالته گفتم خب از کجا به این نتیجه رسیدی میگه از تاریخ عضویتت و اینکه حوصله هیچ کاری رو نداری...:surprised:
    اون چیه؟درست بگو...من واست ایمیل زدم....اگه نیومده بگو واست بفرستم...الانم حال ندارم...مامان بزرگم حالش بد بود تا حالا اونجا بودم...بعد امتحان اصلا خونه نبودم...معذرت
    اون فک کنم طی 20 مین آینده بیاد شایدم نیاد:D
    وا چرا؟میدونی که امروز پنجشنبه بود...فرداهم جمعه...خیلی نامردیه:Dحذف کن گشت ارشاد حس مره گیر دخِ
    خنگ شوهرشو بیرون کرد از خونه....مرده همچین سرش داد زد من سکته کردم مین الان....خوندی حذف کن
    مریم من میترسم...الان دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار
    نه دیگه....در همین حد که با بروبچ بودم:D آغا امشب من بدو خاله بدو 10/30 شب تو جاده تاریک اصلا یه وضعی بین درختا خوبه جن نیومد:w45:...یه عالمه جوجه مرغ و اردک گرفتم:D بر ساخت سرویس بهداشتی خونه بابابزرگمم نظارت کردم :biggrin:و چیزای دیگه...
    ما ز فردا نگرانیم که فردا چه کنیم
    زیر این بار گرانیم که جان را چه کنیم
    تو ز من ثانیه هایی که نه از آن من است میخواهی
    آتشی را که نه در جان من است میخواهی
    روزگار ، روز مرا پیش فروشی کرده
    دل بیدار مرا پیر خموشی کرده
    هیچ در دست ندارم که به تو عرضه کنم
    چه کنم نیست هوایی که دلی تازه کنم
    قصد من نیت آزار نبود
    جنس من در خور بازار نبود
    جنسم از خاک و دلم خاکی تر
    روح من از تو ز من شاکی تر
    جنسم از رنگ طلا بود و نه از جنس طلا
    دل گرفتار بلا بود و سزاوار بلا
    تاپیک: ارائه اکانت های مراجع علمی جهان و کشور
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا