MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من به فكر خستگي هاي پر پرنده هامـــــــــ...
    تو بزن، تبر بزنـــــــــــ...
    من به فكر غربت مسافرامــــــــــــ...
    آخرين ضربه رو محكمتر بزنــــــــــ...
    ...
    یکی بود یکی نبود فقط همین
    دنیا بی تابی این فاصله هاست
    این سکوت شیشه ای شکستنی ست
    پل بین منو تو فقط صداست
    مثل آینه های کوچیک و بزرگ
    هرکی اندازه اسم خودشه
    به شب یکی شدن نمی رسه
    تا گرفتار طلسم خودشه
    من به دنیای تو محتاجم و تو
    واسه این شاخه افتاده به من
    یکی دست ما رو باید بگیره
    برسونه به شب یکی شدن
    پشت شیشه های بارونی و خیس
    رنگ خوشبختی و خنده دیدنیستاگه دستای منو تو پل بشه
    جنس این فاصله ها رسیدنیستپشت شیشه های بارونی و خیس
    رنگ خوشبختی و خنده دیدنیست
    اگه دستای منو تو پل بشهجنس این فاصله ها رسیدنیست
    مار از پونه ، من از مار بدم می‌آید
    یعنی از عامل آزار بدم می‌آید
    هم ازین هرزه علف‌های چمن بیزارم
    هم ز همسایگی خار بدم می‌آید
    کاش می‌شد بنویسم بزنم بر در باغ
    که من از این‌همه دیوار بدم می‌آید
    دوست دارم به ملاقات سپیدار روم
    ولی از مرد تبردار بدم می‌آید
    ای صبا! بگذر و بر مرد تبردار بگو
    که من از کار تو بسیار بدم می‌آید
    عمق تنهایی احساس مرا دریابید
    دارد از آینه انگار بدم می‌آید
    آه، ای گرمی دستان زمستانی من
    بی ‌تو از کوچه و بازار بدم می‌آید
    لحظه‌ها مثل ردیف غزلم تکراریست
    آری از این‌ همه تکرار بدم می‌آید
    محمد سلمانی
    دست از طلب ندارم تا کام من برآید
    یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
    بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
    کز آتش درونم دود از کفن برآید
    بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
    بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
    جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
    نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
    از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
    خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید
    گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
    هر جا که نام حافظ در انجمن برآید
    خسروا! گویِ فلک در خم چوگان تو باد

    ساحت کُون و مکان عرصه‌ی میدان تو باد


    زلف خاتونِ ظفر، شیفته‌ی پرچم توست

    دیده‌ی فتحِ ابد، عاشق جُولان تو باد


    ای که انشاءِ عُطارِد صفتِ شوکتِ توست

    عقلِ کل چاکرِ طغراکشِ دیوانِ تو باد


    طیره‌ی جلوه‌ی طوبیٰ، قدِ چون سرو تو شد

    غیرت خُلد برین، ساحت بستان تو باد


    نه به تنها حَیَوانات و نباتات و جَماد

    هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد!
    پیش خودم دل بستمو
    بهش نگفتم حرفمو

    حتی نگاه عاشقش
    باز نشکست طلسممو

    خواستم بگم هرچی که هست
    مهر سکوتم نشکست

    بغش گلومو باز گرفت
    من کم شدم اون ننشست

    راستش زبونم بند اومد
    وقفه تو اوج سایه کرد

    رفت و خلا منو گرفت
    من موندم و سکوت درد

    هرچی تو فکرم بود، نبود
    خالی شدم از کلمه

    خواستم که راحتم کنه
    خسته شدم یه عالمه

    شاید یه لحظه ای دیگه
    فرصت عاشقی بشه

    دوباره یک شانس دیگه
    شانس شقایقی باشه

    شاید یه جا یه فرصتی
    لحظه مجالمون بده

    گفتنی رو باید بگم
    گریه اگه اموووون بده

    پیش خودم دل بستمو
    بهش نگفتم حرفمو

    حتی نگاه عاشقش
    باز نشکست طلسممو

    خواستم بگم هرچی که هست
    مهر سکوتم نشکست

    بغش گلومو باز گرفت
    من کم شدم اون ننشست
    I've gotta be your only one or we can't go on
    No matter what you think I need
    You better keep your eyes on me

    And say that you want me
    Open up your heart even if it's hard
    Say that you need me
    Better let him know, baby don't put on a show

    You say that you need me
    Tell him how you feel, let him know it's real
    And if you love me
    Never turn your back, gonna keep my eyes on us

    Temptation is all around
    Take good care of what you found
    That's why when I turn around
    You better keep

    You better keep your eyes on me
    No matter what you think I need
    No matter what you once believed
    If you're mine, so you better say

    No matter what you think I need
    No, it doesn't really matter what you once believed
    I wanna be the air you breathe
    Yeah, you better be everything you said you'd be

    I've gotta be your only one or we can't go on
    No matter what you think I need
    Better keep your eyes on me
    Your eyes on me, your eyes on
    I know that once in love
    You don't think of the devil who's inside
    And maybe it will come one day
    When you'll feel safe and I won't have the time

    You hear what you wanna hear
    Blink once I could disappear
    Some rules to the game of me
    Get it right for both of us

    Just say what you wanna say
    I've got it to give away
    We both want to make it last
    So keep your eyes on me, your eyes on me

    It's not an illusion that you're the one
    And I have fallen deep
    I said it from the start, when we're apart
    You must only think of me

    Temptation is all around
    Take good care of what you found
    That's why when I turn around
    You better keep

    You better keep your eyes on me
    No matter what you think I need
    No matter what you once believed
    If you're mine, so you better say

    No matter what you think I need
    No, it doesn't really matter what you once believed
    I wanna be the air you breathe
    Yeah, you better be everything you said you'd be
    جملگی در حكم سه پروانه‌ایم
    در جهان عاشقان، افسانه‌ایم
    اولی خود را به شمع نزدیك كرد
    گفت: آی، من یافتم معنای عشق
    دومی نزدیك شعله بال زد
    گفت: حال، من سوختم در سوز عشق
    سومی خود داخل آتش فكند
    آری آری این بود معنای عشق ...
    خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاري
    شوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاري
    لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن
    خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري
    فتاب زرد و غمگين ، پله هاي رو به پايين
    سقفهاي سرد و سنگين ، آسمانهاي اجاري
    با نگاهي سر شکسته،چشمهايي پينه بسته
    خسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاري
    صندلي هاي خميده،ميزهاي صف کشيده
    خنده هاي لب پريده ، گريه هاي اختياري
    عصر جدول هاي خالي، پارک هاي اين حوالي
    پرسه هاي بي خيالي، نيمکت هاي خماري
    رو نوشت روزها را،روي هم سنجاق کردم:
    شنبه هاي بي پناهي ، جمعه هاي بي قراري
    عاقبت پرونده ام را،با غبار آرزوها
    خاک خواهد بست روزي ، باد خواهد برد باري
    روي ميز خالي من، صفحه ي باز حوادث
    در ستون تسليتها ، نامي از ما يادگاري
    قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
    چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم آخر کار
    گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
    بی تو اینجا رو نمیخوام میرم و برنمیگردم
    عشق تازه حرف تازه
    من و تو و شب که درازه
    هیچکی مثل ما نفهمید
    تودل این شب یه رازه
    من یه نیمه از تو بودم
    تو یه نیمه از خود من
    بین ما فاصله افتاد
    دل من و تو رو شکستن
    بغض نکن که بغض چشمات
    شعله می اندازه به جونم
    با خیالت گر می گیره
    بند بند استخوونم
    اسم رمز شب ستاره ست
    بودنامون تا دوباره ست
    شبا که دلتنگ جنونیم
    ستاره بازیمون بهانه است
    ما برای عاشقیمون
    یه زبون تازه داریم
    میریم اما تویه ساعت
    چشمامونو هم می ذاریم
    تو رو دارم و ندارم
    بودنی به رنگ یک خواب
    دلخوشم حتی به رویا
    غنچه نجیب مهتاب
    از تو لبریزم و بی تاب
    خالی از حتی خود من
    هرجا هستی هرجا میری
    عاشقانه ها باهاتن
    تو زیر سایه ی عشقی
    خیره خیره تا خود شوق
    بی تفاوت به نگاه
    دشمن عاشق بی ذوق
    تو با مني هرجا برم مهر تو بند جونمه
    عشقت نميره از سرم تو پوست و استخونمه
    يکدم اگه نبينمت يه دنيا دلتنگت ميشم
    نگاه دريايي تو آبيه روي آتيشم

    واست دلم واست تنم , واست تمام زندگيم
    از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم

    نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه
    همنفس قسمت من دوست دارم يه عالمه
    قشنگ ترين خاطره هام با تو و از تو گفتنه
    آرامش وجود من صداي تو شنفتنه

    تو با مني هرجا برم مهر تو بند جونمه
    عشقت نميره از سرم تو پوست و استخونمه
    يکدم اگه نبينمت يه دنيا دلتنگت ميشم
    نگاه دريايي تو آبيه روي آتيشم

    واست دلم واست تنم , واست تمام زندگيم
    از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم
    چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست...سخن شناس نه اي جان من خطا اين جاست
    سرم به دنيي و عقبي فرو نمي آيد...تبارک الله از اين فتنه ها که در سر ماست
    در اندرون من خسته دل ندانم کيست...که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
    دلم ز پرده برون شد کجايي اي مطرب...بنال هان که از اين پرده کار ما به نواست
    مرا به کار جهان هرگز التفات نبود...رخ تو در نظر من چنين خوشش آراست
    نخفته ام ز خيالي که مي پزد دل من...خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
    چنين که صومعه آلوده شد ز خون دلم...گرم به باده بشوييد حق به دست شماست
    از آن به دير مغانم عزيز مي دارند...که آتشي که نميرد هميشه در دل ماست
    چه ساز بود که در پرده مي زد آن مطرب...که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
    نداي عشق تو ديشب در اندرون دادند...فضاي سينه حافظ هنوز پر ز صداست
    همه دنیا بخواد و تو بگی نه
    نخواد و تو بگی آره... تمومه
    همین که اول و آخر تو هستی
    به محتاج تو محتاجی حرومه

    تو همیشه هستی اما این منم که از تو دورم
    من که بی خورشید چشمات مثل ماهِ سوت و کورم
    نمیخوام وقتی تو هستی آدمه آدمکا شم
    چرا عادتم تو باشی؟ میخوام عاشق ِ تو باشم
    تازه فهمیدم به جز تو حرفِ هیشکی خوندنی نیست
    آدما میان و میرن هیشکی جز تو موندنی نیست
    منو از خودم رها کن تا دوباره جون بگیرم
    خستم از این عقل خسته
    من میخوام جنون بگیرم


    همه دنیا بخواد و تو بگی نه
    نخواد و تو بگی آره... تمومه
    همین که اول و آخر تو هستی
    به محتاج تو محتاجی حرومه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا