سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح وآه شب کلید گنج مقصوداست
بدین راه و روش می رو که بادلدار پیوندی
الاای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
دراین بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
--------------
این آمدوشد دست خودم نیست
این قلب که می زند واهمه دارد
آتش به نی افتاده و مست و خرابم
ازدرد چه گویم که در این راه فتادم
شاید که سوکت مرهمی شد
بر این دل بی قرار مسکینم...
---------------
همه جوانان را دعا گو باشین تا در این ورطه وجود پر زگوهرشان را به گناه نیالایند...
یاحق