بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله گون است
بزن باران که به چشمان یاران
جهان تاریک و دریا واژگون است
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه ای شد
که با آن کسب در گناه کردند
بزن باران و شادی بخش جان را
ببار آن شوق و شیرین کن زمان را
به بام غرق در خون دیارم
به پا کن پرچم رنگین کمان را
بزن باران که بی صبرن یاران
نمان خاموش گریان شو بباران
بزن باران بشور آلودگی را
ز دامان بلند روزگاران!
خداحافظ......