دقیقا همون لحظه ای که شما رفتی.....
dont worry be happy
dont worry be happy
-
sorry dear
فکر کردم دوسش داری
متوجه ی عمق منظورت شدم موافقم.....
زیبایی به سیما و صورت نیست به نوری است که در دل می تابد "جبران خلیل جبران"
راستی به نظرم یکم تو احساس پسرا و دخترا نسبت بهم اغراق کردیا!
اقا کامی اون یه کیک واقعی و خوشمزست!!!!!
حداقل به نظر من اینجوری اومد!!!خدافظ.خب سعی کن باشی....
خواهش میکنم....
بازم هر جور راحتی..اجبار نمیکنم!!نه بخدا آدمی نیستم که ماجراهارو بهم دیگه گره بدم و وصل کنم....من که کلا فراموش کردم اگه نکرده بودم محال بود الان اینجا باشم!!
ولی باشه هر موقع خواستی بگو!
شایدم نخوای بگی اجباری نیست دوست من!آره راضی شدم!
ولی نمیشه الان بگی...(حس فضولی)
بگو دیگه بگوووووووووووووووووووووااااااای تو هنوز موندی تو فکر وقایع دیشب..
عجب آدمی هستیا!!!
تا 10 دقه دیگه دارم میرم البته یه ساعت دیگه برمیگردم اگه یهویی رفتم بخشید دیگه!ای خدا امروز من خنگ میزنم یا تو مرموز میحرفی؟
معنی جمله دوم!؟؟
مهم اینه که الان اینجایی درست و اشتباهشو بیخیال!اینا که گفتی یعنی چی؟
بودم و رفتم شام ...
ولی شلوغ نبودمو سکوت نکردم!!سلام هستی!!؟؟
چقدههههههه ساکت!
تو لباس قرمز و مشکی رو ترجیح میدم
کلا اگه نارنجی تیره تر باشه به سمت قرمز خوشایند تره
خوشمزه به نظر میاد بفرمایید
برام خیلی جالبه !! اینکه چی باعث میشه من از یه چیزی خوشم بیاد و تو نه یا بالعکس میدونی منظورم من و تو نوعیه این که زیبایی و زشتی نسبی و قراردادی ان و یا یه معیار فطری در درون همه ی ما وجود داره که چیزایی رو که تو بیرون میبینیم باهاش مقایسه میکنیم ؟؟!!!!
اصلا در کل تفاوت سلیقه ها خیلی جالبه
واقعا از دیدم اون بلوز مشکی و پیراهن نارنجی احساس خوبی پیدا نمی کنم نمی دونم چرا؟؟ اما بشقابا قشنگن مرسی
شب خوش..بابای
مهندس چرا معذرت خواهی ؟شوخی کردم .خواهش می کنم
نه دوست عزیز من وقتی برای وبلاگ زدن ندارم احتمالا تشابه اسمی بوده.جدی نگیر...دیگه گفتم دیگه!!
بدو اونور بخون...خب باشه میگم!!!خودت خواستیا...نمیخواد حالا بغض کنی پسر خوبی باشی بعدا بهت میگم(دارم گرو کشی میکنم که خوب باشی:دی)نههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه مگههههههههههه میشهههههههههههههههههه
خوووووووو باشه اینم اکشال نداره!!!
آره دیگه کمی طولانی بود حالا یه جاهاییشم سانسور کردم....
نه نرفتم اونر داشتم واست پیام مینوشتم دیگههههههه!
ای پسر تنبل میخواستی مینوشتی به من چه!
همینه دیگه یا میشینید حرف میزنید یا کلاسو میزارین رو سرتون!!
کار دیگه ای بلد نیستین که(اخم)...
تو باشی دیگه نخوای شیطونی کنی...از جزوه مزوه ام خبری نیس!!آره از قدیمیترین دانشکده های دانشگاه البته دارن پیشش یکی جدیدشو میسازن ولی کی تموم شه خدا میدونه!
آها یعنی الان داری متخصص میشی!!؟؟ چهههههه کاریهههه!!
تو دیگه از جزوه گرفتن کارت رد شده(زبون درازیییییییی)خووووو اکشال نداره از بی حرفی بهتره:دی
نه خب من که همه کلاسام تو پردیس!!
کلا دانشکدمون اونجاست..
البته تو شهرم کلاس میرم ولی خارج از دانشگاه و درس...باشه خوبی که خوبی اصلا به من چه مگه من دکترم که دارم حالتو میپرسم!
خبببببب یه چی بگو دیگه ....نه هنوز معتاد نشدم شدنی حتما خبرت میکنم!!!
خبببببببب من بیشتر وقتا هر دو طرفم!دوتا صحفهههههه باز میکنم به هر جفتشون میرسم!!
نه الان که دنبال آرامش نیستم اتفاقا از تنهایی حوصلم سر میره!
شاید واسه اینه که دارم هر دو باشگاه....
ولی گاهی چرا ....
حالا بیخیال اینا از خودت بگوووووووووووووووووآره هر جفتشون مث همن ولی بچه هاش و دوستایی که دارم متنوع تر! با فکرای جدیدتر و شایدم بهتر...
آخه گاهی اینور بیشتر خوش میگذره(چون شلوغ)گاهیم که حوصله شلوغی و ندارم اونور آخه نسبتا آروم تاره! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
