J
پسندها
1,428

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من از این کلمه متنفر بودم ولی تو خیلی بامزه میگیش
    همش ی ساعت ب حرفات میخندم:w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    مثلا چ چیزای دیگه ای مد بشه؟
    من از این کلمه متنفر بودم ولی تو خیلی بامزه میگیش
    همش ی ساعت ب حرفات میخندم:w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    مثلا چ چیزای دیگه ای مد بشه؟
    :w15::w15::w15::w15: بگیم عدمین بزنه سر در باشگاه خخخ
    گفتی قاب یاد عکس دوربینا افتادم
    :w15::w15::w15::w15::w15:
    یاد یچی افتادم
    تو دبستان کلاس اول ک بودیم ی کلاس دومی شماره 2 کرده بود و نمیدونم چجوری ریخته بود تو سالنو اینا خخخخخخ یادمه بچهاشون جیغ میزدن و همه جمع شده بودن ی طرف کلاس خخخ مستخدمه خاک اوورده بود ریخته بود روشون :w15::w15::w15::w15::w15:
    دختره هم تو حیاط منتظر مامانش بود خخخ
    اسکار ادبیاتو بمون میدن خخ
    بعد میریم اونور مردمو با شیر دسشویی اشنا میکنیم.میزنیم تو کار واردات شیر ب اروپا و امریکا پولدار میشیم خخخ
    نویسندگان: دندی و استار خخخخ
    بر اساس داستان های واقعی
    نمیدونم چرا پس زمینه قرمز اومد تو ذهنم. یک عدد سنگ خوشجیل موشجیل هم اومد وسطش . ی پشه هم با رد پروازش تو هوا بود
    :w15::w15::w15::w15:
    اسمشو بذاریم: خاطرات دسشویی محاله یادم بره :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    طرح رو جلدشم یهو اومد تو ذهنم خخخخ :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    ن اصن ب رو خودش نیوورد. خدا رو شکر مال درس عمومیا بود. دیگ سر و کار باش نداشتیم اگ اختصاصی بود ک من دیگ نمیرفتم دانشگا خخخخ
    دیگ نمیدونم رفت جایی دساشو شست یا همه جا رو ب گند کشید خخخ
    :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15: اه خخخخخخ :w15:
    نخیر فاضلاب از اونور میره اینجا سالن دانشکده بود خخخخ :w15::w15::w15::w15:
    ی بار تو دانشکده یکی از دسشوییا درش نصفش از پایین کنده بود بعد بقیه هم پر بود. یکی اومد ک داشت منفجر میشد ب من گفت نذار کسی بیاد و رفت اون تو. یعنی یکی میرفت ابروش میرفت میدیدش خخخ منو بگی چنان استرس داشتم. ی چشم ب اون دسشویی پرا بود ک اومدن بیرون اینو نبینن ی چشم ب در ک فرد جدید اومد نره سمت دسشوییه.
    از اونجا ک شانس .... دارم فردی ک باهم دعوا کرده بودیم و قهر بودیمو ازهم متنفر بودیم اومد تو دسشویی اونم اخم کرده بود و نگام نکرد سریع اومد رد بشه یهو پریدم جلوش گفتم نرووووو. بدبخت سکته کرد خخخخ هیچی دیگ ماجرا رو توضیح دادم دیگ نرفت اونوری.
    ی بار دیگ تو دسشویی دخترا جلو اینه بودیم احساس کردم ی پسر تو دسشوییه همینجور ک فک میکردم یهو اومد بیرون کیفشم دوتایی انداخت بود پشتش خخخ ما رو ک دید فرار کرد خخخ دستاشم نشست خخخ :w15::w15:
    ی بارم تو دسشویی شروع کردیم ب غیبت پشت سر یکی از استادامون ک زن بود خخخ چون قبلش دیدیمش ک اونجا بود محلشم ندادیم.یکم غیبت کردیم و اه و اینا گفتیم بش یهو دیدم همونجاس. کشف حجاب کرده وضو بگیره . روبرو اینه ک بودم تو اینه دیدم پشت سرمه. ی لحظه احساس کردم ی عرق سردی رو صورتمه یهو سکوت کردمو و رفتم بیرون خخخ :w15::w15::w15::w15:
    یکی از دوستام اصن نفهمیده بود بعد ک اومد بیرون تازه فهمید چ گندی زدیم خخخ:w15::w15::w15:
    مربی باشگاه مردونه مطمینا نمیشناسم ولی اگه بخوای از پسرخالم میپرسم ببینم کسی رو میشناسه یا نه
    ی سری دیگ هم با همین دسشویی مذکور خاطره داریم. دانشگاه کسی نبود خلوت بود. با همین دوستم میخاستیم بریم دسشویی گفتیم چ کاریه این همه راه بریم تا ته سالن بیا میریم همینجا کسی ک نیست.
    چار ساعت اون تو هر و کر کردیم و حرف زدیم. اومدیم بیرون ی پسر وایساده بود کنار دیوار منتظر ک ما بیایم بیرون.پسره هم از این برادرا بود. اونجا دلم میخاست زمین دهن وا کنه برم توش :w15::w15::w15:
    از سوتیای دانشگام نگفتم براااات خخخ
    هفته دومی ک رفتیم دانشگاه_5 سال پیش_ با رفیقم اشتباهی رفتیم دسشویی پسرا:w15::w15:
    نمیدونم چرا کور بودیم رو تابلوی بالاشو آدمکه رو با دامن دیدیم خخخخ
    قسمتی ک دستا رو میشوری با قسمت دسشوییا اصلی جدا بود . اولش ک میگفتم چرا سطل اشغال ندارن بعدم دیدم صدا اهم و اوهوم پسر میاد . اومدم اینجا ک دست میشورن ب رفیقم میگم صدا پسر میاد. همون حین ی پسر درو وا کرد اومد تو گفت اا اینجا ک پسرونه بود کی دخترونه شد. من از رو هم ک نمیرفتم گفتم جدیدا دخترونه شده. رفت بیرون بالا درو نگا کرد دوباره اومد تو.
    ما دو پا داشتیم ی ده تا دیگ قرض کردیمو الفرار. و چقد جلو دسشوییه شلوغ بود. یادم میفته هنوز خجالت میکشم :w15::w15::w15:
    آها . اصطلاح خوبی بود. یادم باشه استفاده کنم خخخ
    :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    این شکلکه دیگ پاسخ گو نیست خخخ
    یعنی من برم دسشویی عمومی یکی بشنوم چنین کاری اون داخل انجام بده کلی فوش نثارش میکنم خخخخ
    من کلا نباید صدای هیچی بشنوم . حتی صدای شماره 1 خخخخ
    :Dچقد چیم خخخ فوش دادی؟ خخخ
    نه اهنگشو تو اسانسور داشتم میخوندم از در اسانسور تا در ماشین اهنگ وسطش بود
    اصن همش خریته . خریت خریت . در کل بخای حساب کنی کلا عشق وجود نداره. همش کار هورمونه خخخ
    میخوای خیلی ب خودت فشار نیار حالا خخخخخ
    با ورزش و طبق برنامه غذایی ک بهت میدن بری جلو ک مشکلی پیش نمیاد چربیا آب میشه ولی اگه فقط با نخوردن بخوای لاغر شی آره اول از همه صورت لاغر میشه[IMG]
    امضا رو در و دیوار منظورته؟
    دیوونه ها :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    عاقا امضا چیه
    باید برم پیداش کنم ببینم بهم رسیدن یا ن . ذهنم درگیر شد
    :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15: چ ریلکس خخخخخ
    پیج رفیقا رو بده فالو کنم . انگار جالبه خخخ :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
    دسشوییا تو راهی هستن ک بعضیا دسته در ندارن و مجبوری بری من نگهبان میذارم پشت در . کلی هم استرس دارم اون تو خخخخخ
    مال قدیما بود . الان دیگ درگیری ندارم خخخ
    اونوقت ک موهامو پسرونه زدم ی دوستم بود هی بهم محبت میکرد و عشق میورزید. ی بار گفت میخام بغلت کنم . بغلمو کردو اینا
    بعد فهمیدم ک شبیه دوس پسرش شدم :w15::w15::w15:
    قدش از من بلندتر بود . دوس پسرشم از اون بلندتر بود بعد نمیدونم چجوری منو جا اون تصور کرد اون لحظه :w15::w15::w15::w15:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا