Himan ghaderi
پسندها
77

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من از عدم استرداد پول صحبتی نکردم!! گفتم باید برم پس بگیرم!!! و اون ها هم احتمالا مشکلی ندارند که پس بدهند ولی باید فیش رو ببریم!!نمی دونم حالا! بابام باید بره چون اون رفته پولو ریخته!! و هی هم نمی ره و اعصاب منو ریخته به هم حسابی!!!
    خیلی خوبه!!! من تازه دیروز اولین جلسه کلاسم رو رفتم!!پول رو دادم کلاس صدیق بعد رفتم یه موسسه دیگه با صلواتی!! آخه صدیق ( منشیش) اول پولو گرفت بعد ساعت 7تا 9 صبح رو به من داد که من نمی رسیم ساعت 7 اونجا باشم رو به من داد!! حالا باید برم استرداد کنم!صلواتی بدک نبود!اینطور که از کلمه ی آرشیوت بر میاد یعنی ...!! راستش من یه سری سیدی فیلم جلسات صدیق رو دارم که 20 تومنم دادم از مشهد واسم فرستادن! نامردا... قرار بود یه سری جزوات هم دنبالش بفرستن با همون پول دیگه نفرستادن!! و یه سی دی پر از عکس کارای صدیق دارم!! امروزم که سر کلاس رفتم یه سری صفحات تمرین و اقلیم و وسایل و شماره مارکر ها و اینا...!! من هر چی داشته باشم واستون می فرستم!!
    خواستی قرار بذار اگه تهران یا کرجی یه سری عکس های اسکیس ردو بدل کنیم!! من یه سیدی پر کارای صدیقو دارم!! رایت می کنم واست اگه بخوای تو هم کارای شنگه رو !! ok?
    سلام
    توی تاپیک خاطرات معماری بنا به مقرراتش نمیتونیم غیر از ارسال مشخصات پست دیگه ای بزنیم لطفاً پستتون رو اصلاح کنید
    سلام دوست عزیز
    ترجیح دادم اینجا ادامه بحث رو بکنیم تا اسپم نباشه تو تاپیک .
    دیده ها بهتر از شنیده هاست و شنیده ها بهتر از گفته ها . من سالها برای برای یاد گرفتن هنر بی استاد و بی قانون دو تار سراسر خراسان رو گشتم تا بلکه یک نفر از اونهایی که برای خودش مقام عرفان داره کمی از هنرش رو هم به ودیعه برای من و امثال من بگذاره که نشد ...
    یک نفر مثل دکتر صدیق اگر تجارت می کنه و اگر فقط داره پول درمیاره با کپی و هر موضوع دیگه ای این هنرشه . چرا نمی خوایم قبول کنیم که ما در معماری دیگه حرفی برای گفتن نداریم. چرا نمی خوایم قبول کنیم که اگر جایزه معمار نداشته باشیم که یک شرکت لوله سازی پشتیبانیش میکنه ، دیگه جایی نداریم از معمار قدردانی کنیم. چرا نمی خوایم باور کنیم برای پیشرفت معماری مسیری که بعد از 29 سال بعد از جنگ داریم میریم اشتباهه. چرا کسی نیست که به ما نشون بده ما فقط داریم به گذشتگانمون می نازیم. و اگر یونسکو هر چند سال یکبار دلش به حال بقایای تاریخی ما نسوزه دیگه همه هویتمون رو هم خودمون به دست خودمون از بین می بریم.
    اصلا دلم نمی خواد بگم ما همه چیزمون رو از دست دادیم و دیگه هویتی برای معماریمون نمونده .
    باور نمی کنی که تمام حرفهایی که در یک کلاس اسکیس می شنوی یا در کلاس درس دانشگاه می شنوی و یا در یک کنفرانس می شنوی به خودت بستگی داره و اینکه چقدر دلت می خواد ازش استفاده کنی . هیچ کس جامعه دانشجویی رو نشناسه ، خود ما که می شناسیم. می دونیم که اینقدر تنبل و راحت طلب هستیم که برای نوشتن یک پایان نامه اصلا زحمتی به خودمون نمی دیم و اینقد کپی کاری میکنیم که خدا می دونه و این در همه رشته ها وجود داره و نه تنها در معماری .
    چرا باید خودمونو گول بزنیم با اسکیس . مگه یک معماری که از دیچلم برای کارشناسی قبول میشه و کارشناسی ارشد میگیره دیگه یک معمار میشه ؟
    آیا اطلاعات علمی کارشناسی ارشد بجز خوندن درس و مسلط شدن به اون راه دیگه ای برای قبول شدن داره . مگه تجارت با فروختن سوال و فروختن جواب و ... اماکن پذیر نیست. درد دور بودن از مرکز چیز جدیدی نیست که امروز و در این برهه بشه بهش یک معضل گفت. کما اینکه خود منهم از قربانیان نبودن مرکزم
    ولی اینو بگم الان دیگه حاضرم با تجارت درس یاد بگیرم. حاضرم پول بدم و رتبه بخرم. حاضرم پول بدم و مدرک بگیرم . حاضرم پول بدم و اطلاعات بخرم . اینا چیزایی که تو سیستم ما کاملا آشکار انجام میشه و دیگه راهی برای رقابت نمیذاره. جایی که از اول تو برات بازنده بودن ثبت شده دیگه تقلا کردن نداره .
    همین که میری کلاس و چند تا نکته جدید یاد میگیری که قفردا روز به دردت بخوره باید کلاهت رو هم بندازی هوا . قبولی پیشکشمون...
    به هر حال قصدم جسارت ، یا خدای نکرده جر و بحث و دعوا نیست . همش درد دله و اینکه تو این وانفسا فقط باید کلاهتو سفت بچسبی . با تمام نیرو تلاش کنی و نگران آینده نباشی و اگه شکست خوردی به رسم تجربه بذاری پای قسمت ...
    ببخشید که سرتو درد آوردم .
    سلام
    تو تاپیک ارشد از یکی از استاداتون گفته بودی
    ازش شماره ای چیزی داری .ایشون کلاسم دارن
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا