Hamzeh856
پسندها
2,075

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    خوبید تازه داماد
    میبینم که مریدا جان هم برای خوشبختی شما دعا میکنن

    کی بوق بوق ویزنید ما بیایم تبریک بگیم؟:D
    :biggrin:

    شما هم ماشین مجازی گلکاری کنید :دی

    من برم با اجازه اتون

    وقتتون بخیر

    خدانگهدار

    التماس دعا
    الان دارید تلافی میکنید دیگه

    من میگم تازه داماد

    شما دست گرفتید نوعروس :biggrin:

    نخیر خبری از کیک وشیرینی نیست

    تازه الان قبل اذان که اصلا نیست:D
    ای ای ای

    چه زود برداشت نوعروس کردید چرا

    شاید تازه داماد باشه مثل خودتون

    قرار باشه ما واسطه خیر بشیم براشون
    دوست عزیزم من دیگه میرم ممنون به حرفام گوش دادی دلم گرفته بود برای روستا
    شبت زیبا و پرنور
    آره بچه که بودم با مامان میرفتیم بجار عموش تمام فامیل بودن اونجا پسر عموش همیشه میخواست منو سوار اسب کنه من گریه میکردم
    اینجا اما قشنگه یه بار برات کاملا مینویسم تا تصورش کنی
    اینجا تازه سمنو پزون لاکو پزون رب آلوپه پزون و هزار تا سنت دیگه هم دارن
    آرزو میکنم اونجا یه تیکه زمین داشتم خونه میساختم
    غروبا وقتی به بالای سرپایینی میرسم بر میگردم و به روستای زیر پام نگاه میکنم به چراغایی که کم کم روشن میشه چشم میدوزم و دلم میگیره
    دلم برای زن عمو مدینه خانوم خانوم سادات طیبه جون محمد رسول آقای نوری که بهم میگه کوزت آباجی و بقیه تنگ میشه
    وسایل و ماشین آلات دارن اما تجربه ثابت کرده اونجا سنتس بیشتر جواب میده
    اونجارو دوس دارم همیشه اونجام بغل سد سنگر روستای آیینه ور
    میدونی اونجا بهم امید میده
    آدماش مهربونن خوبن با رشت خیلی تفاوت داره تو این دو سال عضو اونجا شدم اوائل فقط یه دختر رشتی بودم اما الان یه آیینه وری هستم
    همه دوستم دارن دوستم کارگر داشت یک ماه اونجا رفتم از 8 صبح تا غروب کارگرا صبح میومدن اول از من میپرسین
    یه چادر میبندم کمرم میشم یه روسری سرم
    یه بار رو مرز بودم تو گل افتادم کلی خندیدیم
    پارسال هم با داس درو کردم هم دسته کردم تازه خودم بسته هامو گذاشتم رو شونه هام بردم تا روی پشته
    تجربه خوبی بود
    کار کشاورزی سخته خیلی سخته اما با اون آدما قابل تحمله
    میرم سنگر تو بجار دوستم کمک تا یاد بگیرم شمام در پناه خدا باشین دوست همشهریم
    ما خونمون دخانیات جاده فومنه پدر بزرگم کشاورز بود من فرزند کوچکترین فرزندش بودم دست منو میگرفت میبرد مزرعه
    مادرم کشاورزی میکنه علاوه بر گل و باغ کوجیک میوه یه مزرعه کوچیک داریم که احتیاجات خودمونو تامین میکنه و گل رز هم داره
    خودمم کشاورزی خوندم البته گرایش زراعت برنج
    سلااااااااااااااااااااام همشهری عزیزم
    ممنونم بخاطر محبتت من عاشق گلم خودمون گل رز داریم با یه باغ کوچیک توت فرنگی
    خخخخخخخخ

    نه والاو

    من برم با اجازه اتون

    گیاه علف هرز اگه سلمه نیست حتما تاج خروسه

    من خیلی خسته ام بخاطر همین خیلی دقت نکردم

    دعا یادتون نره

    شبتون بخیر ونیکی خدانگهدار
    متن هایی که میذارید همه توی این برنامه ها جابه جا میشه
    اکثره خوندمشون
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا