Fo.Roo.GH
پسندها
2,153

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اختیار دارین
    فروغ جان عزیزم یکی از کسایی بود که از دیدنش زیادی هم خوشحال شدم
    خداییش صد در صد جدی میگم
    حالا نیست تو خیلی یادی از ما میکنی.
    بعد از نمایشگاه خبری ازت نشد. همش تفصیر این مریمه.
    فروغ
    هیچکودوم ماها نمیدونیم راهمون درسته یا نه.
    نه من
    نه تو
    نه هیچکس دیگه
    تو راه منو نمیشناسی.
    راه من پر از سنگلاخه.
    پر از تهدید
    پر از خطر
    تو این راه صدها بار باید میشکستم
    سیاست 1 درصد زندگی منو تشکیل میده فروغ
    1 درصد !
    منم دین و ایمونم.
    گذشت اون دوره ایی که ایمونم 1 درصد بود و سیاستم 99 درصد!
    گذشت فروغ.
    من وقتی 10-12 ساله بودم عادت داشتم هر روز عصر برم صدقه ی سر کوچه پول بندازم.
    همیشه عادتم بود
    یه روز دوچرخه ام رو برداشتم
    راه افتادم
    رسیدم سر کوچه
    یه ماشینی بهم نزدیک شد و زد رو ترمز محکم
    نمیدونم چه دردشون بود
    فقط بهم فحش میدادن.
    من وقتی عصبی میشم (از بچگی) پاها میزنه.
    یعنی نمیتونم وایسم و میوفتم.
    شروع کردن پاهام به زدن.
    به هر دردی بود با گریه رفتم سر صندوق صدقات و با گریه گفتم خدایا دیدی؟!
    وقتی برگشتم میدونی چی دیدم؟!
    یه ماشین داغون با دو نفر که میزدن تو سرشون.
    به 5 دقیقه نرسیده بود که خدا پدرشون رو دراورده بود!!!
    تیکه میندازی فروغ؟!
    باور ها هستن که ایمان ها رو میسازن.
    من سخت ترین شرایط رو به چشمهام دیدم فروغ!
    اسمشو میزارم شرایط لغزش!
    شرایط بی خدایی
    شرایطی که هیچ چیز نداری و فکر همه چیز هستی!
    فروغ بزار یه چیزی برات تعریف کنم.
    یه چیزی که به هرکسی نمیگم
    وقتی یاد این داستان توی عمرم میوفتم فقط گریه میکنم
    پشت فرمون
    تو تاکسی
    تو خونه
    هر جا
    بغض گلومو میگیره
    فروغ من برم یه کاری دارم زود میام.
    اگر بودی که حرف میزنیم اگر نه بازم حرف میزنیم!
    مراقب خودت باش.
    خب خیلیا به این حرفا میخندن فروغ
    خوشحالم تو جزو اون خیلیا نیستی
    وجدانم راحته چون خدارو دارم.
    یه چند وقت بود مشکلات پشت مشکلات بود فروغ
    تو زندگی
    تو کار
    تو درس
    تو همه چیز
    اینقد بیتاب بودم که نگو.
    رفتم مشد
    پیش امام رضا
    طوری آروم شدم که سابقه نداشته و نداره
    الانم هر وقت دلم پر میشه و دلم میگیره میرم در خونه خدارو میزنم
    میگم ای خدا اگر تو دست مارو نگیری کی میخواد دست مارو بگیره.
    اونم هیچوقت نمیگه نه..همیشه دستمو میگیره و بلندم میکنه و آرومم میکنه!!
    آره دیگه اون موقع جوون بودم انرژیمو اینجا تخلیه می کردم :D
    الان مظلوم شدم :redface:
    به یه نتیجه رسیدم فروغ
    اونم اینکه خدا برام هم مادره هم پدر هم خواهر هم برادر هم زن!
    درسته ادم با زن گرفتن تخلیه ی عاطفی میشه ولی تو این دنیا با هیچکس جز خدا حال نمیکنم فروغ
    نشده در خونشو بزنم و ردم بکنه
    به امام حسین نشده
    همیشه دستم رو گرفته
    حتی اگر اون دستها آلوده ی گناه بوده.
    میبینی چه دل پری دارم؟!!!
    ای بابا !
    چشای ما تو دیدن خودمم تو آینه مشکل میخوره!
    چه برسه به انتخاب زن!
    سپردم به حاج خانم!
    خواس زن میگیریم انشالله.
    یه چی بگم نمیخندی؟!
    آرههههههههههه فروغ جون :w16::w16:
    بچه ها گفتن همونو بزار یاد قدیما بیفتیم منم گذاشتم :redface::redface:
    سلام عزیز دلم. مرسی. تو خوبی؟
    فولوخ بابا همین که این کار هم هست و داری انجام میدی خداروشکر کن. خیلی ها که سابقه هم دارن و مدت زیادی هم هست که فارغ التحصیل شدن، کار ندارن. خداروشکر که تو مشغولی. البته به نظر من اگه پروژه ای کار کنی خیلی بهتره. همه چیزش دست خودته دیگه. منتها باید بتونی واسه خودت کار جور کنی دیگه.

    دخملم بیشتر از همه شبیه عموشه!! عروسکیه واسه خودش!
    ممنونم
    خوبه شکرخدا
    بالاخره بابالا وپایینش میگذرونیم
    دستت به این فینگیلی که عکسش تو پروفایلته و مشت کرده نرسید؟! :|
    کاش بچم این شکلی باشه :دی
    فروغ تو داری در مورد بحثای جدا از هم نتیجه گیری میکنی. من گفتم تو رد مورد خودت اینگونه هستی که برون افکنی نداری وگرنه نه آدم گیجالتی ای هستی/کاش بودی/ نه اینکه حاضری در مقابل بیان حقیقت سکوت کنی.
    فقط کمتر کسی میتونه دست تورو بخونه. من تو این مدت مدید که تورو شناختم نتونستم نفوذ معنوی از نوع مارمولکی هم در تو داشته باشم تا زاویه های تاریک زندگیت رو برا خودم لااقل عیان کنم.

    هستااا اذیت نکن فروغ رو ها. اولین دوستم در این دنیا بود که شناختم بعد رفتم و دوباره دیدمش و این رفاقت پایدار مونده تا این لحظه که هستیم.
    اه خب من رفتنم میاد. شبت قشنگ و رویایی
    دیدیدیدیددی هاهاهاهاها
    نه ولی بیشوخی. من شاید زیادی تند رفتم ولی تا حدی بسیار زیاد به گفته های من نزدیکی. تو ساده نیستی و این خوبه. خدا به داد نیمه گمشده ات برسه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا