Erfan_K
پسندها
1,817

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خله بهت میگم برو اونو پاکش کن:(...برم کل پیامت رو پاک کنم؟:mad:
    فالت چی اومد؟
    برای من این بود:شما به یه نفر علاقه مند هستین و به وصال امیدی ندارین ولی به خدا امید داشته باش که به مرادت میرسی،فک کن؟:biggrin::biggrin::biggrin:
    قربونه بابا سرما........مگه من صد دفعه بهت نمیگم این چیزا رو ننویس تو پیجم؟برو اون قسمت آخرش رو حذف کن تا نرفتم کل پیامت رو نحذفیدم!!!!!!شیذینی نمیدم حالا حالا...من شه حِلا وَچه هستمه!!!!!
    خداییش متوجه نمیشی چی میگم؟بابا زیاد که کلمه ها فرق نداره!!!!
    یلدا خوش گذشت؟فالت چی اومد؟برای من که داغون بود...یک عشق و عاشقیه وحشتناکی داشت که نگو و نپرس..همه چپ چپ نگاهم کردند و کلی احوالپرس طرفم شدند!!!!
    سلام عرض شد...خوب دیگه ازین اشتباه ها نکن....بعدشم یعنی چی میخواستی آخرین پیام رو بهم بدی؟یعنی دیگه ته دل نِخانه مه جواب رِِه هَدی؟!!!!
    برو بابا شیرینی کجا بود؟هنوز بَمونسته تا شیرینی بَخِردِن!!!!!!!!!
    چی گنی؟:mad:تو مگه قرار نیه مه اسمه ننویسی مه پیجه دله؟:mad:
    اونکه بله تو افتخار ندارنی ولی تو هم دنی ای همیشه،درسته؟;)
    الان مخت داره ارور میده،نه؟:biggrin::biggrin::biggrin:
    نازی نازی گیه نکن
    بذارداداشی ازاول بگم من ازاول تهران بودم تا خواستم بفهمم دنیا دست کیه (8سالگی)رفتیم اهواز بعدازاونم تا 24 سالگی اونجا بودم،حالاهم براهمیشه اومدیم ارومیه(اصالتا اینجایی هستیم).تمام دوستام هم جا گذاشتم این ور و اون ور.
    ااااااااای بابل...تو چرا الان نیستی؟!!!!!!!!!:confused:
    خوب چی میشد یه 45 دقیقه بیشتر میموندی؟!!!!:mad:
    وچه اسا بئو بوینِم ته امتحان کی شروع بونه؟(بهتره بری یه مترجم زبان مازندرانی برای خودت جفت و جور کنی:biggrin:)
    سلاااااااااام داداشی عرفانی جونم....چطوری دادا؟:gol:
    من کم پیدام؟:surprised:من بی مرامم؟:eek:من بی صفام؟:cry:
    تو جدیدا کم پیدا شدی؟:cry:نیستی؟:cry:مگه میان ترمها تموم نشده؟:smile:
    به به داداشی گلستون کاشتی برام،ایشالله منم یه بوستان برات میکارم:heart::gol::heart:
    اوه اوه...عجب عکسی!!!!!!!!!
    این خودتی اون وسط؟:d
    پیشته به خودت بچه مهندس بعد ازین...دهه...چه معنی داره با یه خانم متشخص این لحنی حرف بزنی؟!!!!!!!!!!!!!
    برو بچه ...اصلا همون بهتر که پدرت گردنت رو بزنه...بدو برو..
    نه برادرم....نمیذارم دستی دستی خودکشی کنی....تو باید زنده بمونی تا خودم بکشمت...پس خودم برات یه گوسفند میفرستم تا بابات تو رو نکشه.تو فقط ماله خودمی..خودم میکشمت!!!!!!!!!
    منو؟!!!!!!!!!!میای بابات بزنه تو رو؟!!!!!!!!!!!!من توی این چند هفته آب شدم،دیگه به دردت نمیخورم...همون خودت خوبی...نه اینکه کونگ فو کاری به درد میخوری...
    گوسفند دیگه...مگه فردا عید قربون نیست؟!!!!!!!!!!
    پس نگرفتین؟عیب نداره به بابات بگو تو رو به جای گوسفند قربونی کنه!!!!!!!
    سلام برادر طلا...چوطوری پسلی؟
    منم خوبم..گوسفند به راهه؟
    قد این حرفها نیستی برادر مهندس بعد ازین...
    مااااااااااااااااا رفتییییییییییییییییییییییییییم...
    تتتتتتتتتتتتتتتتو همممممممممممممممم بببببببببببرو بخواااااااااااااااب..
    باااااااااااااااااااای تااااااااااااااااااا هاااااااااااااااااااااای:d
    رفتن تو شکم بچه ها رو خوب اومدی چون خودمم به یار رفتم تو شکم یه برادر مهندس...وای روزی بودا...همچین مستقیم رفتم تو شکمش!!!!!!!!!!!:eek:
    ولی تو که کلا طبیعیه آبروریزی برات،کار همیشگیته و زیادم عجیب نیست:d
    بیشین بیتیم بابا بچه جون..هنوز برات زوده که برای من شاخ و شونه بکشی...
    اعتبار من با این چیزها کم نمیشه،ما بیشتر ازینها اعتبار داریم داداش من.....
    عرفانی داداش ما بریم؟عرضی نیست؟
    عرفی بدو در رو.بدو که دارن میان بگیرنت:biggrin::biggrin::biggrin:
    ای بابا با این بچه ی طفل معصوم چیکار داری تو...خودت کم بودی داری اونم بزن بهادر میکنی؟:eek::D
    نمره م هفته ی بعد میان احتمالا ولی بهت نمیگم تا بمونی تو خماریش و حالت گرفته بشه...
    وای عرفان دیروز که گفتم آز مقاومت دارم..نمیدونی سر کلاس چه آبرو ریزی ای شد..فک کن داشتیم کشش و سختی رو اندازه میگرفتیم که یه دفعه نمونه مون میشکست،.قتی شکست نمیدونی چه جیقی کشیدم من...کل کلاس برای چند لحظه سکوت شد،چون همه کوپ کرده بودند...کلی هم بهم تیکه پروندن،اول از همه هم خود استاد یعنی کلی بهم خندیدند:cry:
    سیلام علیکم...
    آره اتفاقا دیشب اون ساعت مشغول بودم...امتحانمم بد نبود باید دید از نظر استادم همینه یا نه!!!
    ببینم دیروز که زیاد نخوابیدی؟
    منکه امروز ساعت 4 تا 6 بعدازظهر خواب بودم،وقتی گوشیم ساعت 6 زنگ میزنه فک میکنم که ساعت 6 صبحه که هنوز هوا روشن نشده و بعد که دیدم غروبه و میشه بازم بخوابم با ذوفی فت و فراوون تا 7 خوابیدم...
    خوب تو خوفی؟صبا چطوره؟
    منم برم سر كلاس تا استاد براي دير كردنم عصباني نشده...
    من شب نميام چون فردا ميان ترم دارم...
    خوب بخوابي ولي زياد نخواب بچه كه شب بيخواب ميشي اونوقت..
    فعلا باي باي برادر عرفي..
    خواستم به تو ميدون بدم و اول بذارم تو سلام كني كه براي آينده ت به درد بخوره...
    سلام عليكم برادر عرفي ...احوالات شريف چوطورياست؟
    قند تو دلم آب شد چون دارم چايي ميخورم الان:d
    عرفي من 5 كلاس دارم،آز مقاوت...يه استادي گليه..خيلي دوسش دارم...
    الان كه ديدم روشني ميدوني چي گفتم؟!!!!!!!!:redface:
    گفتم واااااااااااااااااي عرفي هست:gol::gol::gol:
    البته واي من از سر قند تو دل آب شدن بود،نه اينكه سايه تون سنگين شده جديدا !!!!!!!!!:D
    ای بابا چرا جومونگ رو عوض کردی؟!!!!!!!!!تو منو خفه کردی با این عکس عوض کردنات...
    منم برم..شبت خیلی قشنگ و پر از پایستگی باشه!!!!!!!
    عرفان تو از هیچی خبر نداری...فک کردی همه مثل خودتند که قلب و زبونشون یکی باشه؟!!!!!!!!!
    بعضی ها حرفشون یه چیزیه و رفتارشون یه چیز دیگه که من تحملش رو ندارم..
    دیگه نه میخوام مهربون باشم و نه زرنگ....فعلا لیاقتش در همین حده!!!!!!!!!!
    دیگه به پای همی نمونده...دارم سعی میکنم فراموش کنم تو هم همینکار رو بکن و دیگه به روم نیار!!!!!!!!!
    بای مهندس
    بله خیلی دوست میدارم...
    من دیگه برم عرفانی...کاری باری؟
    سوسانو نه،بانو سویا بهتر بود،من اونو بیشتر دوست دارم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا