شب قدر است من قدری ندارم
چه سازم توشه ی قبری ندارم
شب قدر آمده کاری نکردم
برای مرگ خود کاری نکردم
خدایا
شب قدر است تو را نشناختم من
که خود را در گناه انداختم من
ندارم هیچ جز بار گناهی
آخ الهی یا الهی یا الهی
شب قدر شده دوباره آمدم آوا نمایم
با سوز دل بر درگهت سودا نمایم
حالا که آمدم چیزی به روم نیار
الهی العفو
التماس دعا