شامگاهان در بازار فیلسوفانی را دیدم که سرهاشان را در سبد نهاده بودند و
با صدای بلند فریاد می زدند :
" خِرد ! خرد می فروشیم ."
فیلسوفان بیچاره !
باید سرهای خود را می فروختند تا شکم گرسنه خود را سیر کنند .
سلام لوووووووووووووووووووووووووولللللللللللللللللللل آواتارت كه نفسيك منه ........قولبونت من همينطوري روزي 1000 بار قربون صدقش مي رم نمي گي خداي نكرده بلا ملائي سرمون بياد ................. به نظر من آواتار تو از همه بهتره
من دوست داشتم شام با هم باشیم که میلاد عجله داشت...
ایندفعه حساب نیود،یه بار بیاین اینورا که یه حالی بدم بتون بد رقم...
راستی بذار همه بفهمن،کی به کیه!!!!