من
گذر خواهم كرد
روزي از شهر تماشايي عشق
و به هر رهگذري
خواهم گفت:
ذره اي عشق
كمي عاطفه
قدري ايمان
به من خسته تنها بدهيد
تا كه شايد
شب من صبح را دريابد .
سپس آنسوي خاطره هايي همه سبز
خانه اي خواهم ساخت
و در آن
عشق
همان نابترين واژه هستي را جاي خواهم داد .