سلام
نه چزابه نیست..
ورودیه فکه است...
نه چزابه نیست..
ورودیه فکه است...
-
سلام
چطوری؟
خوش میگذره...........؟؟
منور فرمودین...........
سلام چیزی من ندیدم!!!
وقتی کسپر داری باید گزارش با خود کسپر بگیری نه AVZ!!!
مطمئنی چنین چیزی داری؟!
بله انشاءالله
ها
بارونی این پائین چی گفت؟
بابابزرگ؟
جوونی؟
به به ..... خیلی خوشحالم کردید پدربزرگ عزیز ...
افتخار دادی ....
حتما چشم ...
نرم افزاره AVZ رو Down و اجراش کن و گزارش رو تو همون تاپیک بزار.
تو همون تاپیم معرفیش کردم.
موفق باشید.
سلام ...خوبین ؟ اااا من و میشناسین ؟ من !!؟/؟
اونجا اسمتون چیه ؟
چشم میام ... کلا بعد حدود 20 روز الان امشب اومدم ...
میرسم خدمتتون
سلام دوست خوبم
بله چشم سر زدم
شهدا شمع محفل بشریتند...
موفق باشین و دلتون خدایی
یا علی
خوشحال میشم به تاپیک پیام اور صلح سر بزنی
سلام نشانه و بابابزرگم
باجازه بابابزرگ تو صفحه شما مجبور شدم جواب نشانه رو بدم (شرمنده)
نگران نباش نشانه جان
صفحم قاطیه نصفه س نمیشد نوشت الان با کلک اومدم تو مشاهده ی گفتگو ها تا بتونم بنویسم
گوشیم تا یه مدتی خاموشه
دعا کن راهم گم نشه
اون خطمو که داری؟0935؟
ممکنه بعدا روشنش کنم
به سودابه هم بگو نگران نباشه
یه مدت اصلا حال هیچی رو ندارم حتی خودمو
دعا کنید شاید تو محرم آروم بشم
مرسی یاعلی
گناهت را می بخشم ! می بخشمت که از من دل بریدی و حتی ندیدی که بی تو چه بر
سر این ترانه ها می آید !
ندیدی اشک هایی را که قطره قطره اش قصه ی من بود و بغضی که از هرچه بود از
شادی نبود !
بغضی که به دست تو شکست و چشمانی که از رفتن تو غرق اشک شد و تو حتی به
این اشکها اعتنا نکردی !
اعتنا نکردی به حرمت ترانه ها یی که تنها سهم من از چشمانت بود !
به حرمت آن انار سرخ کوچکی که اولین دیدار به امید خوش یمنی به من دادی !
به حرمت قدمهایی که با هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم !
به حرمت بوسه هایمان ! نه !
تو حتی به صدای لرزانم هم اعتنا نکردی !
راستی سجاده ی عشق کجاست؟!
قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سیاه تو ام که ساده فریبم داد !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !
خدانگهدار ... خدانگهدار
سلام دوستم..میخواستم ازت خواهش کنم..
اون قسمتی رو که نوشتی در باره خاک سفید تهران بولدش کن تا بیشتر جلب توجه کنه.. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
