من سعی میکنم تو زندگی به چیزهایی که اختیاراتم خارجه و تسلطی روی اونا ندارم خیلی گیر ندم .
مثل زندگی پس از مرگ. قبل از مرگ .خدا کجاست .
در لحظه حال زندگی کنید.و سعی کنید خوب باشید و دیگران از بودن در کنار شما احساس خوبی داشته باشند .مطمئنم به آرامش میرسید.
درها را قفل میکنم تا تنهای تنها باشم.وسایل ارتباطی رو از خودم دور میکنم .کتاب شعر می خونم .گاهی هم شعری میسرایم.و احتمالا کمی گریه میکنم .بعدش معمولا سعی میکنم طبیعی باشم و به زندگی ادامه بدهم:redface:
دانشگاه تهران درس خوووندم
حتما هرسال نمایشگاه میرم وکتاب هاااای زیادی میخر م چون عاشق کتابم .هر تاریخی قرار باشه میام .چون وقتم آزاده نظری در مورد تاریخش ندادم.
آگه برام ماشین بفرستی ممنون میشم:biggrin:
اول سکوت میکنم و خیلی سعی میکنم بقول یکی حرکت ضایعی نکنم
ولی اغلب کمی بعد مثل یک بشکه باروت منفجر شده و هر آنچه در دل دارم با صدایی شیوا ورسا به طرف مقابل میگم.
اکثرا همسایه ها هم گوش میدن نمیدونم چرا؟
اول خانومرو اساسی همون جا چپ و راستش می کنم شدید یه جوری که تا آخر عمرش یادش بمونه .
ولی به آقا کاری ندارم .فقط همراه هم از خونه ام بیرونشون می کنم و با آرامشی وصف نشدنی به زندگیم ادامه می دهم طلاق هم نمی گیرم
اگه می خواد طلاق بده بره دادگاه
مهریه ام رو تا قرون آخر می خوام .تمکین نمی کنم .جدو...
هرچی این تاپیک بیشتر ادامه پیدا میکنه بیشتر ملتفت میشم چچچچچچرا ملت و کشور ما روز به روز به جای پیشرفت پس رفت میکنه .......
هنوز فکرمون خیییییلی عقبه
بابا یه جاهایی تو دنیا هست میرن فضا ...
البته تو اینجا هم میرن فضا
اما این فضا کجا اون فضا کجا:wallbash: