علی رضا1111
پسندها
2,066

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • هان راستي اين چغك كه گفتي اين يعني چه؟:surprised:(برره اي بخون:lol:)
    فكر نكنم اين يكي ديگه اشتب تايپي باشه آخه هرچي فكر كردم موجودي كه اسمش شبيه اين يارو چغك باشه به مخم نرسيد:w25:
    مرسي،خودمم مث بچهه مظلومم:lol:
    ميگم چرا هنوز علامت سوالم!اون يارو عكسي كه ميگي چه جوري بايد انتخاب كنم؟؟؟
    ههههههههههههههههههههه حالا نوبت منه بخندم داداش كوچول:w12:!من ترم 4 تموم كردم.دانشگاه اصفهانم.
    تو كجايي؟
    فضولی نباشه میتونم بدونم کیا میای سایت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سلام من شرمنده ام به خاطر جواب ندادن sms ها البته تقصیر منم نبود آخه چند روزی sms ایرانسل به همراه اول رو قطع کردن !
    منم اگه اصطلاحات يزدي رو بهت بگم مخت هنگ كه چه عرض كنم متلاشي ميشه:biggrin:
    راستي يه سوال ترم چندي؟
    سلام
    خیلی ممنون
    شما خوبید؟
    من ناراحت نشدم.
    اینم معنی گردآفرید:
    به فینگیلیش تلفظش میشه:GORD AFARID
    گُردآفرید یا گُردآفرین پهلوان زن ایرانی و دختر گژدهم است. در داستان رستم و سهراب گردآفرید با سهراب رزم کرد و به دست او گرفتار شد ولی توانست خود را با تدبیر از دست سهراب برهاند.
    در شاهنامهٔ فردوسی چنین آمده‌است:
    زنی بود بر سان گرد سوار
    همیشه به جنگ اندرون نامدار
    کجا نام او بود گردآفرید
    که چون او به جنگ اندرون کس ندید
    تخته خول فنري مشهديه؟تا حالا نشنيده بودم:lol:
    اين اصطلاحاتت ما رو كشته:biggrin:
    راستي خوبي الان؟اگه كتكت زدن بگو برم گردنشونو بشكنما:w08:(البته جمله دومي رو زياد جدي نگير يه چيزي گفتم:lol:)
    ميبد هم مال يزده از كجا مي دونستي؟
    نترسید وجدان.برید دیگه نمازتون دیر می شه.اینجا دیرتر اذان می گن.التماس دعا.
    التماس دعا.منم باید برم.حتی ایستادن تو حرم امام رضا پر از صفاست.یا علی.
    برادر جان باور کنید خنگ نیستم.داشتم شوخی می کردم.
    داداشی می دونید مازندرانی ها به ملا چی می گن؟تلفظش(mella)هست.البته به زبون مازندرانی
    خدا نکنه کتابای من مرحوم بشن.انشالله که همین روزا برسن.
    مولا میگیم.شوخی کردم .امیدوارم ناراحت نشده باشید.
    بابا لهجه رو برم.مولایه؟عین آشنامون حرف میزنید.اما خداییش آدم خوبیه.فقط مشکل اینه که من باهاش نمی سازم.برخلاف همه هم حرفم رو رک و پوست کنده میزنم.البته مامان بابای منم همش چشم و ابرو بالا میارند که ساکت اما خوب اون حاج آقا هم کلی کیف می کنه با من بحث می کنه.
    بابا این آبجیت که خنگ نیست!این آبجت دانشگاه صنعت نفت آبادان قبول شد به علت بعضی شرایط اومده دانشگاه مازندران درس خونده.بابا من رتبه خوب کارشناسی بودم.تهران رو هم آوردم(چقدر از خودم تعریف کردم!خداییش اینا رو راست گفتم.بگید ماشالله)حالا دیگه بازم پناه بر خدا
    پس خدا صبرتون بده.من چه میدونستم.تا حالا خودم اداره پست نرفتم تا بسته بدم.کارمند خودش گرفت و گفت فلان قدر میشه.اینم شد یه تجربه که بسته می خوام پست کنم کمتر از 2500هاشو پست ندم.
    البته من نمی گم باید آزادی زیاد باشه.یه قید و شرطهایی باید داشته باشه نه اینکه حتی دختر رو نذارند ادامه تحصیل بده.
    آره پول دادم.هزار تومن بود.چون تو بسته پاکت آچار بود.
    اون هم شوخی بود که میگم تعارف می کنید.ممنون داداشی گلم.اگه خونه نداشتیم باور کنید حتما مزاحم می شدیم.اما خوب شما خونه رو نگهداشته باش تا پاییز خدا رو چه دیدید؟شاید مشهد قبول شدیم اومدیم اونجا مستاجری!
    بابا اون حاج آقا رو میگید؟من نمیدونم این خصلت خود حاج آقاست یا خصلت مشهدی ها؟عروس و دخترش رو محدود میکنه.خیلی از کارایی که من می کنم رو قبول نداره.حرص آدم رو در میاره.
    فکر کنم پست سفارشی بود.اونطور که کارمند می گفت.حالا وقت هست.:confused:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا