دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام به روی ماهت دکتر جون
    دوستان خوب باشن ماهم خوب میشیم;)
    salam.

    vala khodamam nemidunam chejuri khunde mishe:biggrin:

    mersi..to khubi?

    emtehanet khub shod?khoda ro shokr:d


    سلام‎:gol:‎‏ عکس پروفمو به خودم میدین؟!!!
    سلام مهدیه جان
    خوبی؟
    زندگی یعنی چه حالا؟
    چه خبرا؟ چه میکنید با این زندگی؟
    سلام!!

    احوال شما ؟!!!

    انشالله که شاد و موفق و سلامت باشید ... :gol:
    حالا درست همین امشب که این بغض توی گلوی من نشسته باید یکی کنارم بنشیند کهعطرش هم بوی عطر توباشد، درست همین امشب که این بغض گیر کردهتوی گلویمباید یادت بیافتم که چقدر جایت خالی ستلابه لای زندگیم.درست همین امشب باید یادم بیافتد که ایندلم چقدر هوایت را کرده است.. باید صبوری کنم با دلمبا همه ی این دلتنگی های گاه و بی گاه. با همه این بغض هایوقت و بی وقت.. بایدصبوری کنم..
    قوي ترين زن جهان هم که باشي...


    وقت هايي هست ...


    که
    .
    .
    .
    .

    مستقل ترين زن جهان هم که باشي...


    وقت هايي هست...

    که دلت پر ميزند براي کسي که برسد و بخواهد...


    که آرام رانندگي کني ...

    و شام ات را نخورده روي ميز نگذاري و بروي...

    مسافرترين زن دنيا هم ...


    دست خطي مي خواهد که بنويسد برايش...

    " زود برگرد "...


    طاقت دوري ات را ندارم...
    شخم میزنم چشمهایم راو یک دانه رویا میکارممیان باغچه ی خشک و خالی ِ روحمشاید امشب وقتی خواب بودمموهای دلتنگم را نوازش کنیتظاهر میکنی به رفتنمثل همیشهو من هم تظاهر میکنم به داشتنتمثل همیشه
    در کُنجـــ ـی از اتاق . . .
    دود های مُبهَــــ ـمی از همبستَــــــــــــــ ـری با یک هرزه را . . .
    به تصویـــ ـر میکشَـــــــــــــــ ـم . . .
    او را میشناسَم . . .
    هَـــ ـمان که دیــــــــــــــ ـروز
    با لبخَنـــ ـدی از جنس خیانَــــ ـت
    دستانَـــ ـم را میفشــ ـرد . . .
    و امـــــــــــ ـروز . . .
    بَدَن برهنـــ ـه اش در آغوش وجـــ ـود بی وجـــ ـودش . . .
    غوطه وَر بــــــــــــ ـود . . .
    مَـــ ـن نیستَـــــــ ـم
    این تنهـــ ـا تصویـــ ـری از تـــ ـرد شدگی های . . .
    زمــ ـان تب دار من است . . .
    نفــــــــ ـس های به شماره افتـــ ـاده . . .
    خبـــ ـر بی نفـــــــ ـسی را میـــــــ ـدَهـــ ـد . . .
    و این یعنی . . .
    مَــــــــــــن هستــــــ ـم . . .
    اینبـــــــــــ ـار چه متواضعانه بــــــــــ ـه من مینگــ ـری . . .
    و مَن . . .
    چــــــــــــ ـه سخت از پشت این سنــ ـگ قبــ ـر کرخت
    و بی روح تــ ـو را حل می کنَـــ ـم
    به چشمهای من زل نزنما -فقط-چند ساعتیعاشق هم می شویمو بعد...هفردا شب که سرت راروی بالش دیگری گذاشتیشعری خواهم ساختکه در آن تو مقدس ترین زنی هستیکه به خاطر دخترش از خودش گذشت
    من ب تنهایی یک چلچله در کنج قفس بند بند وجودم همه در حسرت یک پرواز است من ب پرواز نمی اندیشم ب ت میندیشم ک ت زیباتر از اندیشه هر پروزای
    نه همين غمكده، اي مرغك تنها قفس است
    گر تو آزاد نباشي، همه دنيا قفس است
    تا پر و بال تو و راه تماشا بسته است
    هر كجا هست، زمين تا به ثريا قفس است
    تا كه نادان به جهان حكمروايي دارد
    همه‌جا در نظر مردم دانا قفس است
    .
    .
    .
    .
    " فریدون مشیری "
    سلام وینسا

    چشمانت را ببند مثل لحظاتی ک من چشمانم را میبندم و ت را پشت میز مقابلم ان طرف فنجانهای قهوه مان حس میکنم و لبخند میزنم....بگو منهم در رویایت سهمی دارم؟

    دلی دوسسوز من برم دییه..تو هم یواش یواش برو بمیر
    شبت با خواب سوسکای بالدار عجین بشه :دی
    شبت قشنگ[IMG](اینم رسمی بای دادم بهت :دی)
    برو بابا ترمینال باهاس جمع کنه ببنده وقتی تو اونجا میری البته خوبه میری مگساشونو میخوری
    من حالم بهم میخوره تو رو میبینم حالت تهوع میگیرم ببخشید دیگه چاره ای نداشتم گفتم:redface:[IMG]
    بگم سردر نمیاری دلی پس نمیگم [IMG]
    دست کودوم؟؟؟ خو من اونو میگم که تقلب بهش رسوندم :دی اون خوشکله که تو حسودیت شده ک نه اونو کاریش ندارم این یکی میرم خونشون یادش میدن عجب کیسیه :دی
    ن خو تو خواستی بخوری من طبعم نمیگیره تو دوس میدار خو ب م چ [IMG]
    دلـتنگی‌هایـم را

    زیـر دوش حمّــام می‌بَـرم،

    بُـغـضـم را
    ...
    میـان شُـرشُـر آبِ داغ می‌تـرکـانـم،

    تا همـه فـکـر کننـد

    قرمـزیِ چشمـانـم

    از دم کـردنِ حمّـام است!!!!!!
    اگه گفتین سوراخای روی نمکدون واسه چیه؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    واسه اینکه نمکا اون تو خفه نشن!:confused:
    تو بری ترمینال ترمینال کوجا بره هه
    اه چ بد :دی
    نه تانژانت وارون تقسیم بر دو :surprised:
    زیاد میارم خواستی بهت قرض میدم نه باو خوشم نمیاد ازش :دی دنبال همین سوژه هستم کثافت بد رفته رو مخم اس لاو هم میترکونه جونور :دی ب و س هم تو اساش هس[IMG]
    تو خودت خواستی میل کنی من ک اجبارت نکردم هه[IMG] بخور بخور خجالت نره که هه
    راستی یادم رفت بگم! 8 صب کلاس دارم میرم برم یواش یواش
    هنو که اینجایی گفتم رفتی خوشالیدم اه
    18 رو به توان دو برسون :دی میدونی توان ینی چی اصن؟:biggrin:
    اصن باباش بهم گفته باید بیای یادش بدی اصن فقط وقتی با توئه یاد میگیره منم میرم خونشو یادش میدم ولی چشامو درویش میکنما میدونی که باکلاسن و حجاب مجاب حالیشون نیس مخصوصا دختره که عاشق شده :دی
    نه دییه خودت گفتی تا تهش باید بخوری خلال دندونم خواستی برات میارم :biggrin:
    برو برو کلیه هات دیوونه شدن :دی هه بری دیگه برنگردی
    برو بابا من تعداد پ هام از دستم دررفته که وقتی 18 ساعت نبودم چنتا پ داشتم امروز[IMG]
    اره تازه کلی باهم عیاق شدیم هر روز میرم درسش میدم [IMG]
    نوش جونت بخور گوشت بشه تنت[IMG]
    نمیخواستم اونو بگم ولی محفل جور بود که باعث شد بگم
    تا وارد مفتی بشی همه خوابشون برده :D
    اره وحشتناک همه اونایی رو هم که بش رسوندم درست بود کلی سوال دید چشت دراد :دی چرا شماره داد گفت میخوام یه چنتا درس یادم بدی منم گرفتم ازش[IMG]
    تو رو که مگس حتی حالش بهم میخوره نیگات کنه روشو اون ور میکنه:D
    اره جات خالی :surprised::biggrin:
    خودم میخواستم بگم عشقست مفتیییییییییییی
    همه رو خودم بلدم[IMG] جات خالی یه امتحانا ترم قبل بود نقشه کشی صنعتی ی دختره پشتم نشسته بود قبل امتحانم یه ندا داد بهم که ی جوری بشینم بتونه تقلب کنه خلاصه وسطا امتحان ندا داد و کلی سوالا رو از رو من چک کرد و نوشت خلاصه خیلی بهش رسوندیم گول قیافشو خوردیم اخه لامصب از در و دافای دانشگاست[IMG] اینقد رسوندیم که مراقب بلندم کرد گفت برو یه جا دیگه بیشین :دی خلاصه تا حالا تو یونی اینطوری نرسونده بودم به کسی
    برو بابا بعد نیم ساعت اسم زشتت میره هه
    تو رو که ملخ ببینه از پرواز کردن میفته و ناکار میشه[IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا