ترانه ی مهر
پسندها
52

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • [IMG]صندلی داغ پارمهر [IMG][IMG]
    [IMG][IMG]اگر پارمهر شمارا نیز اذیت نموده به ما بپیوندید[IMG][IMG]
    عکسی از بافت زنده مغز، برنده جایزه مسابقه عکاسی ولکام شد
    غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد / دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد
    شادم که غم هجر توگردیده نصیبم / بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد . . .
    ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک
    پس از لحظه هاي دراز
    بر درخت خاكستري پنجره ام برگي روئيد
    و نسيم سبزي تار و پود خفته مرا لرزاند .
    و هنوز من
    ريشه هاي تنم را در شن رؤ ياها فرو نبرده بودم
    كه براه افتادم .
    پس از لحظه هاي دراز
    سايه دستي روي وجودم افتاد
    و لرزش انگشتانش بيدارم كرد .
    و هنوز من
    پرتو تنهاي خودم را
    در ورطه تاريك درونم نيفكنده بودم
    كه براه افتادم .

    .....
    .......

    پس از لحظه اي دراز
    پرتو گرمي در مرداب يخ زده ساعت افتاد
    و هنوز من
    در مرداب فراموشي نلغزيده بودم
    كه به راه افتاد
    پس از لحظه هاي دراز
    يك لحظه گذشت
    برگي از درخت خاكستري پنجره ام فرو افتاد
    دستي سايه اش را از روي وجودم برچيد
    و لنگري در مرداب ساعت يخ بست
    و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
    كه در خوابي ديگر لغزيدم .

    .

    .

    .

    یادت باشد زندگی کوتاهست! پس ببخش ... مهربان باش ... دوست بدار & همیشه بخند ...!

    [IMG]
    .

    .

    .

    پیشاپیش سال نو مبارک عزیزم ...

    امیدوارم سال جدید برای خودت و خانوادت سالی باشه پر ار قشنگی ها & روزهای خوب ...
    نمی نویسم , چون می دانم هیچ گاه نوشته هایم را نمی خوانی!
    حرف نمی زنم , چون می دانم هیچ گاه حرف هایم را نمی فهمی!
    نگاهت نمی کنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمی بینی!
    صدایت نمی زنم , زیرا اشک های من برای تو بی فایده است!
    فقط می خندم ...... چون تو در هر صورت می گویی من
    دیوانه ام...
    باز هم سلام
    و بازهم دعوتی به کلبه ای فقیرانه ی من
    با سوالات تازه به پذیرائی شما آمده ایم
    امیدوارم با حضور سبزت کلبه ی ما را با نور دلت روشن کنی
    یا علی


    بچه که بودم
    پیشانی ام سفید بود ...

    بابا
    به دبستان که رفتم آب داد !

    ما گلهای خندان شدیم و فرزندان ایران
    و دفتر های ما خط خطی ...

    بچه که بودی
    آسفالت بود و یک تکه گچ
    و خانه های از یک تا هشت ...

    بعد که باران می آمد
    و خط ها را می برد
    تکلیف ما سفید بود ...

    حالا بعد از این همه سال
    مشق هایم را نمی دانم
    پیشانی ام پر از خط ...!

    ابوالفضل پاشا
    سلام . خوبی زهرا خانومه گل ؟؟؟ :gol:
    چرا دیگه اینورا پیدات نمیشه ؟! :(


    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و رنج می برد
    از ایستادنش روی زمین
    که سیاره را سنگین تر می کند ...

    می خواهد بخار شود
    بادکنکی شود
    گره خورده با نخی
    به انگشت کودکی ...

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است ...
    وقتی شروع می کند به دویدن
    بی آنکه از جغرافی
    چیزی بداند
    تمام زمین را
    دور می زند
    آنچنان تنگ
    مرگ را در آغوش می فشارد
    که گویی نخستین معشوقش را !

    هنوز
    به زندگی عادت نکرده است
    و هر صبح
    نگاه که می کند به من
    گویی در نگاهش معجزه ای رخ داده است ...!

    " شبنم آذر "
    سلام
    دوست عزیزم
    بالاخره بعد از مدت ها وبلاگ رو به روز کردم
    امیدوارم که این دوری ما رو پا حساب فراموشی نگذارید
    باز هم منتظر نظرات زیباتون در وبلاگ چرا آدم ؟ هستیم
    یا علی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا