• بیشین بینیم باو.هشدارو دادم حالا میخوای گوش کن نمیخوای گوش نکن.یهو دیدی امدادو فرستادم سرتا:D
    اوهو.کی میره این همه راهو.من اگه بودم یه پروژه ده ساله میشد واسم کم کمش:D.قربون خودم برم حوصله ندارم کارای طولانی مدتو تموم کنم.اکثرن نصفه میمونن:w15:
    تو مگه کارو زندگی نداری همش اینجایی؟هاهاها؟!:D
    اگه من نتونم رو فاطمه نفوذ کنم با الی دوتایی نفوذ میکنیم:w07:
    اوه.بیخی بابا. من الان باهوش سرشارم فهمیدم خعلی کار داره:D.ولی انصافا فک کنم خعلی کاربره.نمیدونستم اینقد وقت گیره:|
    خخخخخ.چه با حال گفتی.ناراحتی تو فقط صندلیته عایا؟پس فک کنم یونی حسابی تو شکنجه بودیااااا:w15:
    همچین میگه مجاز و غیر مجاز انگار الوچه و لواشکه!:w07:
    پس اگه تازه سه تا ظبطیدی احتمالا همون دوران پیری نوبت میرسه به شنیدش:w07: :D
    شوخی میکنم علی.ناراحت نشی :gol:
    پ.ن:هرچند بعید میدونم تو ناراحتی بدونی اصن چی هس.خخخخخ :D
    من شاید نبینمت فاطمه که میبینتت...میگم گفتمان لازمی نگو نه.فاطمه رو اغفال میکنم بشه نیروی نفوذی.:D
    این البومت چی شد پس.پیر شدیم تا بیاد:|
    خوبه نمیخوای موشک هوا کنی:D
    :|
    بالاخره که میبینمت باز.اگه دستم بهت برسه از رو زمین محو میشی.خخخخ:w07:
    باید با فاطمه یه گفتمانی داشته باشم اینطوری نمیشه انگار:D
    وای از دست تو.مخم پوکید:|
    بابا خو منم گفتم دوران طفولیتم دیدم دیه.اگه ادیسون نبوده پس چطوری دیدم:w06:
    یعنی اگه الان دمه دستم بودی دیگه موجودی با نام علی وجود خارجی نداشتا.شانس اوردی خدا بهت رحم کرده:w08::w46:
    عمرا داداش:D
    اصن عصبانیت منو ببینه فرار میکنه:|
    کارتون دوران طفولیتم بود خو.الان ندیدم که:|
    الکی گیر میدیا:w05:
    بیشین بینیم باو.خعلی خبیثیا.میدونستی؟!::D
    الان جا داره که بپرسم عمه داری عایا؟!:|
    من شیوا سخن میباشوم رو حرف ترم بالاییتم حرف نزن:D
    نه باو.کلت کنده شده ی خدایی هس.نیاز نی من کلتو بکنم:D
    ببین باید سخن طرف شیوا باشه که تفسیرش کنن دیه.اگه شیوا نباشه که تفسیر نمیکنن.هضم این موضوع سنگینه واست.میدونم...یه صلوات بفرست تا قشنگ جا بیفته واست:D
    میگی شونزده تفسیر به زبان شیوای فارسی از سخنان گوهر بارم زدن خب این ینی همین که من خودم شیوا میحرفم دیه.نیازی نیس بم بگن.خودم اینقد باهوشم به تنهایی کشفش کردم:D
    من کلا خودم یه پا شیوام اینقد که قشنگ میحرفم.بیا فنون سخن گفتن بهتوبیاموزم فرزندم:D
    خو کار اشتباهی کردی که نخوندی.باید تفسیر السیما میخوندی .چه معنی داره اصن.هااااا؟:D
    چه دختر فعالی.به به....کل پیجت پره جملاته گوهرباره منه.خخخخ
    عه حالا توام.اشتب نوشتم خو.اون وصایا دومی منظورم تفسیر بود.اگه حافظه خوبی داشتی خودت میفهمیدی چون گفته بودم معرفی گرفته بودمش.اینجام اشاره کردم که معرفی بود...:D
    تفسیر هفده بود ...:|
    چه شکمو بوده :D
    اموزش که من بیست شدم وصایام همینطور بایه نفر بود جفتشون
    اگه زرنگی وصایا بیست شو.صدو پنجاهوصفحه کتاب بهم داد استاده بخونم.معرفی به استادم گرفته بودم خود کشی کردم اخرش شدم هفده:|
    چه دوست بیکاری داشتی از بین این همه تیکه کلام سال رو کرده تیکه کلام:|
    بابا با کلاس..!:/
    بابا بیخیال.حالا یه نمره اعتراض داره اخه؟من یه استاده پنج نمرمو نداد ترسیدم اعتراض بزنم بگه اشتباه شده بندازتم:w05:از کلاس چهل نفره درکل ده نفر بهزور نمره قبولی گرفتیم اینقد که قاطی بود یارو:|
    حالا واسه یه نمره اعتراض؟؟؟!!!با کی داشتی؟
    عاخه دخدرم اینقد خوشگله دلم نمیاد بکشمش:D
    منو کل خاندانمو جمع کنی سال تولدمون به ۱۳۴۲نمیرسه.حالا چرا 1342؟!:D
    وی چت که فیله به دردسرش نمی ارزه سه ساعت با بدبختی وصل شی ..اون دومیم نمیدونم چی چی هس:w05::|
    خوردنیه عایا؟خخخخ:D
    همون need for speed منظورته؟
    عه.نمیدونستم.:w05:
    البت خو الان که گفتی میبینم تابلو بوده خو:D
    خو عاخه اول باید به پو هم غذا بدم بچم روزه میگیره:Dبعدشم یه دور وصل شم نت ببینم وایبر و لاین چه خبره بعد میخوابم.خخخخ.مشغله رو داری؟:D
    خو واسه سحری بلند میشم میگم بعدش یه چرخیم تو نت بزنم غذاها هضم شه:D
    نه باو.من نمیبرم که .خودش هی میاد دنبالم التماس میکنه میگه منم ببر:D
    منم دلم سوخت واسش اوردمش.خخخخخ
    با سلام...
    گروه هنری نقشینه نقدیم می کند:



    فصلنامه هنری نقشــــینه - ویژه نامه موسیقی | سال دوم - بهار 1393-شماره 3

    با ما همراه باشید....:gol:
    روشناییش زیاد دووم نمییاره ...نهایتا ۲روز...
    خودت چرا روشن نمیکنی؟!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا