چقدر خوبم
وقتی که هرچند بی واژه ، بی بروز ، بی اتفاق
اما هستی
سبز و ساده و آرام!
می نشینی و از خورشید عریان "دوشنبه" ها حرف می زنی
که ترس از سفر کبودش دارد....
از هلال ماهی که در آینه ام کاشته ام،
و ناشنیده می دانی
هر سال زمستان پر از عطر بابونه می شود.......
وقتی که هرچند بی واژه ، بی بروز ، بی اتفاق
اما هستی
سبز و ساده و آرام!
می نشینی و از خورشید عریان "دوشنبه" ها حرف می زنی
که ترس از سفر کبودش دارد....
از هلال ماهی که در آینه ام کاشته ام،
و ناشنیده می دانی
هر سال زمستان پر از عطر بابونه می شود.......