دعـــــای بارانـــی
خیلی وقت بود منتظر باریدنش بودم...بعضی وقتا روزها و ساعتها می نشستم به انتظار هوای ابری..
بچه که بودم...معلمم همیشه می گفت ...یه فرشته ای هست تو آسمون...بهش میگن بارون...اون آدما رو خیلی دوست داره...وقتی می بینه دلشون می گیره ...میاد بهشون سر
میزنه...میگفت...هر وقت دیدین بارون اومد برین زیر بارون...آرزوهاتونو ازش بخواین...اون از خدا اجازه می گیره ...بهتون آرزوتونو میده...دیشب رفتم زیر بارون....شروع کردم باهاش درد و دل کردن:
سلام ...سلام به تویی که خیلی وقته منتظرتم...اومدم بگم دعاهامو جمع کردم یه دفعه برات بگم...اومدم بگم برو به خدا بگو یه بنده ای دعا می کنه که:
- خدایا این آدمای فقیر و توی این پاییز و زمستون وقتی سقف ندارن.. از سرما حفظشون کن
- خدایا این مریضا رو که امیدی دیگه ندارن به زندگی کردن...شفاشونو بده
- خدایا این زندانیارو که بی دلیل به پشت میله های زندان افتادن کمکشون کن
- خدایا این بچه های بی سرپرست رو برای هر کدومشون آدم خوب پیدا کن
- خدایا دل هیچ پدر و مادری رو به خاطر بچه هاش نشکن و اشکشونو در نیار
- خدایا مرگ همه رو آسون کن ...بهشون عنایت کن ..گرچه همه گناهکارند...
- خدایا این جوونای دم بختمونو چه دختر چه پسر یاریشون کن واسه جفت شدن
- خدایا مریضای معتاد و شفا بده
- خدایا بین تمام زن و شوهرای دنیا محبت بینداز که فقط به همدیگه تکیه کنن
- خدایا این مادرای جونو که باردار هستن بارشونو به سلامت راهی این دنیا کن
- خدایا منجی عالم رو بفرست و همه ی دنیا رو از ظلم و گناه نجات بده
یه دعای کوچیکم واسه خودم دارم...که فقط خودت می دونی و خودم
حالا فرشته ی بارونو صدا کردم و ازش خواستم ببره پیش خدا...بهش بگه:....
تو بارون که رفتی...شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته..رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی...دل باغچه پژمرد
تمام وجودم...توی آیینه خط خورد
هنوز وقتی بارون...تو کوچه می باره
دلم غصه داره...دلم بیقراره
نه شب عاشقانست...نه رویا قشنگه
دلم بی تو خون...دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون...که چشمم به راهه
می بینم که کوچه...پر نور ماهه
تو ماه منی که...تو بارون رسیدی
امید منی تو...شب نا امیدی
تو بارون که رفتی...شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته..رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی...دل باغچه پژمرد
تمام وجودم...توی آیینه خط خورد
??دعای بارونی شما چیه؟؟
.
.
.
خیلی وقت بود منتظر باریدنش بودم...بعضی وقتا روزها و ساعتها می نشستم به انتظار هوای ابری..
بچه که بودم...معلمم همیشه می گفت ...یه فرشته ای هست تو آسمون...بهش میگن بارون...اون آدما رو خیلی دوست داره...وقتی می بینه دلشون می گیره ...میاد بهشون سر
میزنه...میگفت...هر وقت دیدین بارون اومد برین زیر بارون...آرزوهاتونو ازش بخواین...اون از خدا اجازه می گیره ...بهتون آرزوتونو میده...دیشب رفتم زیر بارون....شروع کردم باهاش درد و دل کردن:
سلام ...سلام به تویی که خیلی وقته منتظرتم...اومدم بگم دعاهامو جمع کردم یه دفعه برات بگم...اومدم بگم برو به خدا بگو یه بنده ای دعا می کنه که:
- خدایا این آدمای فقیر و توی این پاییز و زمستون وقتی سقف ندارن.. از سرما حفظشون کن
- خدایا این مریضا رو که امیدی دیگه ندارن به زندگی کردن...شفاشونو بده
- خدایا این زندانیارو که بی دلیل به پشت میله های زندان افتادن کمکشون کن
- خدایا این بچه های بی سرپرست رو برای هر کدومشون آدم خوب پیدا کن
- خدایا دل هیچ پدر و مادری رو به خاطر بچه هاش نشکن و اشکشونو در نیار
- خدایا مرگ همه رو آسون کن ...بهشون عنایت کن ..گرچه همه گناهکارند...
- خدایا این جوونای دم بختمونو چه دختر چه پسر یاریشون کن واسه جفت شدن
- خدایا مریضای معتاد و شفا بده
- خدایا بین تمام زن و شوهرای دنیا محبت بینداز که فقط به همدیگه تکیه کنن
- خدایا این مادرای جونو که باردار هستن بارشونو به سلامت راهی این دنیا کن
- خدایا منجی عالم رو بفرست و همه ی دنیا رو از ظلم و گناه نجات بده
یه دعای کوچیکم واسه خودم دارم...که فقط خودت می دونی و خودم
حالا فرشته ی بارونو صدا کردم و ازش خواستم ببره پیش خدا...بهش بگه:....
تو بارون که رفتی...شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته..رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی...دل باغچه پژمرد
تمام وجودم...توی آیینه خط خورد
هنوز وقتی بارون...تو کوچه می باره
دلم غصه داره...دلم بیقراره
نه شب عاشقانست...نه رویا قشنگه
دلم بی تو خون...دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون...که چشمم به راهه
می بینم که کوچه...پر نور ماهه
تو ماه منی که...تو بارون رسیدی
امید منی تو...شب نا امیدی
تو بارون که رفتی...شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته..رفیق گلوم شد
تو بارون که رفتی...دل باغچه پژمرد
تمام وجودم...توی آیینه خط خورد
??دعای بارونی شما چیه؟؟
.
.
.