گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
جادوی سکوت

من سکوت خويش را گم کرده ام .
لاجرم در اين هياهو گم شدم .
من که خود افسانه ميپرداختم ,
عاقبت افسانه مردم شدم !
اي سکوت اي مادر فريادها !
ساز جانم از تو پر آوازه بود .
تا در آغوش تو راهي داشتم ,
چون شراب کهنه شعرم تازه بود .
در پناهت برگ و بار من شکفت ,
تو مرا بردي به شهر يادها ,
من نديدم خوشتر از جادوي تو ,
اي سکوت اي مادر فريادها .
گم شدم در اين هياهو گم شدم ,
تو کجايي تا بگيري داد من ؟
گر سکوت خويش را ميداشتم ,
زندگي پر بود از فرياد من !

فریدون مشیری
خیلی قشنگ بود.
 

taleshi89

عضو جدید
سلام خانومی
مرسی.تو خوبی؟
چه خبر؟
ممنونم شما خوبی ایشالا؟
خبر خیر...راستش از این هفته میرم سرکار..خیل ذوق دارم ..قراره برم برای چند هفته تا قبل از شروع ترم تو آزمایشگاه وشاید خط تولیدکارخونه افشره و کنسانتره شهرمون کار کنم

خیلی ذوق دارم تازه فردا میخوام برم یه روپوش تازه ازمایشگاه هم بخرم ...
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنونم شما خوبی ایشالا؟
خبر خیر...راستش از این هفته میرم سرکار..خیل ذوق دارم ..قراره برم برای چند هفته تا قبل از شروع ترم تو آزمایشگاه وشاید خط تولیدکارخونه افشره و کنسانتره شهرمون کار کنم

خیلی ذوق دارم تازه فردا میخوام برم یه روپوش تازه ازمایشگاه هم بخرم ...
به به چه خبر خوبــــــــی...یعنی بهتر از این نمیشه
خیلی خوشحال شدم
ایشالا تو کارت موفق باشی عزیزم
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب بخیررررررررررر
بای بای
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
copy paste
پشت فرمون بودم داشتم از یه کوچه تنگ رد میشدم که یهو یه ماشینه از پارکینگ اومد بیرون مجبور شدم وایسم تا اون بره (چون ماشینش نصف کوچرو گرفته بود)، رانندش یه دختره بود...
پیاده شد از ماشین که بره در پارکینگ رو ببنده منم وایساده بودم که بیاد بشینه تو ماشین راه بیوفته منم حرکت کنم...
یهو دیدم دوست دخترم داره زنگ میزنه!!! گوشیو برداشتم گفتم جانم؟؟؟
گفت کجایی؟؟ گفتم تو خیابون... دوست دخترم: دروغ میگی
، پس چرا صدا خیابون نمیاد؟؟ یه بوق بزن ببینم؟؟
...منم یه بوق زدم یهو اون دختره راننده اون ماشینه که از پارکینگ اومده بود بیرون داد زد که : واایــــسا دیگــــــــه گل پسر الان در رو میبندم میام...
دوست دخترم: ااااااای کثااافت بیشرف صدای کی بود؟؟؟ با کدوم ... خانومی رفتی تو خونه که داره در پارکینگو میبنده بیاد؟؟؟ خیلی آشغالی دیگه زنگ نزن به من عـــــوضی...
من: :|:|
 

vida90

عضو جدید
کاربر ممتاز
copy paste
پشت فرمون بودم داشتم از یه کوچه تنگ رد میشدم که یهو یه ماشینه از پارکینگ اومد بیرون مجبور شدم وایسم تا اون بره (چون ماشینش نصف کوچرو گرفته بود)، رانندش یه دختره بود...
پیاده شد از ماشین که بره در پارکینگ رو ببنده منم وایساده بودم که بیاد بشینه تو ماشین راه بیوفته منم حرکت کنم...
یهو دیدم دوست دخترم داره زنگ میزنه!!! گوشیو برداشتم گفتم جانم؟؟؟
گفت کجایی؟؟ گفتم تو خیابون... دوست دخترم: دروغ میگی
، پس چرا صدا خیابون نمیاد؟؟ یه بوق بزن ببینم؟؟
...منم یه بوق زدم یهو اون دختره راننده اون ماشینه که از پارکینگ اومده بود بیرون داد زد که : واایــــسا دیگــــــــه گل پسر الان در رو میبندم میام...
دوست دخترم: ااااااای کثااافت بیشرف صدای کی بود؟؟؟ با کدوم ... خانومی رفتی تو خونه که داره در پارکینگو میبنده بیاد؟؟؟ خیلی آشغالی دیگه زنگ نزن به من عـــــوضی...
من: :|:|

ایناروازکجاپیدامیکنی
خیلی خنده دارن
 

mehrdad.k.r

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]گریۀ نیمشب

[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست[/FONT][FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
حرم و دیر ، یکی سبحه و پیمانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
این همه قصه زغوغای گرفتاران است
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
ورنه از روز ازل دام ، یکی دانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
ره هر کس به فسونی زده آن شوخ ارنه
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
گریۀ نیمشب و خندۀ مستانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
گر زمن پرسی از آن لطف که من میدانم
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]گر به سر حد جنونت ببرد عشق ((عماد))[/FONT][/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
بیوفائی و وفاداری جانانه یکیست
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]
عماد خراسانی
[/FONT]
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش کیک خامه ای میبرم !
بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی !
 

panjareh_hossein

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جــهــنم بــرای دخــتــر هــا :
.
.
.
.
... .
.
.
.
.
.
بــری تـو آسـانســور
دکـمــه رو بــزنــی
در بســته شــه
ببــینــی رو سقـف یه سوسـک هسـت
 

ihih_jimbo

عضو جدید
ااااااااااا میگفتی گاوی گوسفندی چیزی سر ببریم(مرغ گرونه):D
باید یه فرش قرمز برات پهن میکردیم...
خوش اومدی
خوب کاری کردی
خوبی؟
نوکرم.............دلم لک زده یدست همه دور هم جمع بشیم کلی بگیم و بخندیم.
مرسی من خوبم.....تو چطوری........مارو نمیبینی خوش میگذره;)
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوکرم.............دلم لک زده یدست همه دور هم جمع بشیم کلی بگیم و بخندیم.
مرسی من خوبم.....تو چطوری........مارو نمیبینی خوش میگذره;)
اتفاقا داریم جور میکنیم که یه شب بیایم...فعلا در دست بررسیه:D
منم بد نیستم..میگذره...
نه بابا خیلی دیگه خلوت شده
دلمان پوسید والا
 

ihih_jimbo

عضو جدید
اتفاقا داریم جور میکنیم که یه شب بیایم...فعلا در دست بررسیه:D
منم بد نیستم..میگذره...
نه بابا خیلی دیگه خلوت شده
دلمان پوسید والا
آره این جا دیگه داره یواش یواش خز میشه.........
یادم قبل عید امسال اومدم تو جمعتون .........چقد شلوغ بود اون موقع و حال میداد
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره این جا دیگه داره یواش یواش خز میشه.........
یادم قبل عید امسال اومدم تو جمعتون .........چقد شلوغ بود اون موقع و حال میداد
اگه بچه ها نمیرفتن سر کار بهتر بود...
خوب بودا همه بیکاااااااااار اینجا جمع میشدیم میگفتیم میخندیدیم:D
پارسال ماه رمضون نبودی پس..
اینجا سوزن مینداختی پایین نمیومد
 

vida90

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه بچه ها نمیرفتن سر کار بهتر بود...
خوب بودا همه بیکاااااااااار اینجا جمع میشدیم میگفتیم میخندیدیم:D
پارسال ماه رمضون نبودی پس..
اینجا سوزن مینداختی پایین نمیومد
سلام مریمی
سلام جیمبو
 

ihih_jimbo

عضو جدید
اگه بچه ها نمیرفتن سر کار بهتر بود...
خوب بودا همه بیکاااااااااار اینجا جمع میشدیم میگفتیم میخندیدیم:D
پارسال ماه رمضون نبودی پس..
اینجا سوزن مینداختی پایین نمیومد
جدی
جام خالی بوده پس
الان مدیرای باشگاهم نیستن.....همه مشغول کار شدن..........خیلی دیر جواب پستارو میدن:mad:یا اصلا نمیدن
 

malina

عضو جدید
کاربر ممتاز
جدی
جام خالی بوده پس
الان مدیرای باشگاهم نیستن.....همه مشغول کار شدن..........خیلی دیر جواب پستارو میدن:mad:یا اصلا نمیدن
شانس ما همه کار پیدا کردن:razz:
دیگه چه خبر؟سرباز شدی؟
پروژتو دادی؟کاراموزی رفتی؟
 
بالا