•―₪♥ο° عـشـق چـیـسـت؟ °ο♥₪―•

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز


دختري کنجکاو ميپرسيد: ايها الناس عشق يعني چه؟

دختري گفت: اولش رويا آخرش بازي است و بازيچه

مادرش گفت: عشق يعني رنج پينه و زخم و تاول کف دست

پدرش گفت: بچه ساکت باش بي ادب! اين به تو نيامده است

رهروي گفت: کوچه اي بن بست

سالکي گفت: راه پر خم و پيچ

در کلاس سخن معلم گفت: عين و شين است و قاف، ديگر هيچ

دلبري گفت: شوخي لوسي است

تاجري گفت: عشق کيلو چند؟

مفلسي گفت: عشق پر کردن شکم خالي زن و فرزند

شاعري گفت: يک کمي احساس مثل احساس گل به پروانه

عاشقي گفت: خانمان سوز است بار سنگين عشق بر شانه



شيخ گفتا: گناه بي بخشش

واعظي گفت: واژه بي معناست

زاهدي گفت: طوق شيطان است

محتسب گفت: منکر عظماست

قاضي شهر گفت: عشق را فرمود حد هشتاد تازيانه به پشت

جاهلي گفت: عشق را عشق است

پهلوان گفت: جنگ آهن و مشت

رهگذر گفت: طبل تو خالي است يعني آهنگ آن ز دور خوش است

ديگري گفت: از آن بپرهيزيد يعني از دور کن بر آتش دست

چون که بالا گرفت بحث و جدل توي آن قيل و قال من ديدم

طفل معصوم با خودش مي گفت: من فقط يک سوال پرسيدم
!!


 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق چيست؟

عشق چيست؟



از معلم ديني پرسيدند عشق چيست؟ گفت: حرام است

از معلم هندسه پرسيدند عشق چيست؟ گفت:نقطه اي که حول محور نقطة قلب جوان ميگردد

از معلم تاريخ پرسيدند عشق چيست؟گفت:سقوط سلسله ي قلب جوان

از معلم زبان پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:همپاي loveاست

از معلم ادبيات پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:محبت الهيات است

از معلم علوم پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:عشق تنها عنصري است که بدون اکسيژن ميسوزد

از معلم رياضي پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:عشق تنها عددي است که هرگز تنها نيست

از معلم فيزيک پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:تنها آدم ربايي است که قلب جوان را به سوي خود ميکشد

از معلم انشا پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:تنها موضوعي است که مي توان توصيفش کرد

از معلم ورزش پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت: تنها توپي است که هرگز اوت نمي شود

از معلم زبان فارسي پرسيدند عشق چيست؟؟ گفت:عشق تنها کلمه اي است که ماضي و مضارع ندارد

از معلم زيست پرسيدند عشق چيست؟ گفت:عشق تنها ميکروبي است که از راه چشم وارد ميشود

از معلم شيمي پرسيدند عشق چيست؟؟گفت عشق تنها اسيدي است که درون قلب اثر مي گذارد

واقعا عشق چيست....؟



 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق چيست؟

عشق چيست؟



شاگردي از استادش پرسيد: عشق چيست؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته که

نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني؟

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت.

استاد پرسيد: چه آوردي؟

و شاگرد با حسرت جواب داد: هيچ! هر چه جلو مي رفتم، خوشه هاي پرپشت تر مي ديدم و به اميد پيدا کردن

پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم.

استاد پاسخ داد: عشق يعني همين

شاگرد پرسيد؟ پس ازدواج چيست؟

استاد گفت: اين بار به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور و به ياد داشته باش که باز هم نمي تواني به عقب برگردي.

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهي با درختي برگشت.

استاد پرسيد؛ آيا به راستي اين بلندترين درخت است؟

شاگرد پاسخ داد: اولين درخت بلندي که ديدم انتخاب کردم ترسيدم بلندتر از آن پيدا نکنم و دست خالي برگردم.

استاد پاسخ داد: ازدواج يعني همين



 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق چيست؟

عشق چيست؟



به کودکي گفتند :عشق چيست؟
گفت : بازي
به نوجواني گفتند : عشق چيست؟
گفت : رفيق بازي
به جواني گفتند : عشق چيست؟
گفت : پول و ثروت
به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟
گفت :عمر
به عاشقي گفتند : عشق چيست؟
چيزي نگفت.آهي کشيد و سخت گريست



 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خوش به حال تمام عاشقا .آی عاشقا باشمام.باتک تکتون .آقادمتون گرم.گفتم عاشقاخیلی ببخشیدیه کم صبر کنید منظورم باعشقهایی که تواین دوره زمونه مد شده نیست .منظورم بااونایست که ادعایی ندارند.حالااون بی ادعاهاکیااندالان می گم !
من می گم عاشق اونه که بتونه یه لبخند واقعی روی گونه های سرخ یه بچه بندازه. ازاون لبخندهایی که روح روبه پرواز در میاره وازعمق دل بر میاد .ازاون لبخندهایی که به آدم نیرومی ده وسختیهای زمونه رو ازیاد می بره و وقتی اون لبخندها رو روی صورت گل انداخته ی بچه ی معصوم می بینی به یاد خدا می افتی .حالا میدونی فرق این لبخندها با لبخندهای دیگه چیه .لبخندی که روی صورت یه بچه ست از هزارتا لبخند آدم بزرگا واقعی تره یه سری از آدم بزرگا روصورتشون، نقاب لبخند را زدن. یه سری دیگه شون فقط یادگرفتن که، به هم بخندن نه با هم.حالا آرزوی من اینه که کاش همه مون بچه گونه بخندیم.
بگذریم، بریم سراغ عاشقا.فکرکنم تا حالادیدین که یه نفربیادپیش شما وباهاتون ازیه درد عمیق صحبت کنه.دردی که توقلبش وروزبه روزداره مثل خوره وجودشوذره ذره می خوره می خواین بدونین که اون راست میگه یانه؟الان راهشوبهتون نشون می دم. شاید دیدین کسی ازیه

چیزی خوشش بیاد،مثلایه آجربیاد عاشق وشیفته ی یه ستاره آسمون بشه.حتما مسخره ام می کنید ومیگین مگه اصلا همچنین چیزی هم هست من میگم شایدباشه.من توی شب خیلی ازآجرها رودیدم که روی هم تلنبار شدن وبه آسمون چشم دوختن.

ازمطلبمون دورنشیم.حالااگراون آجرعاشق پیشه ی ما، ستاره رودوست داشته باشه، فقط برای این که صاحب ومالک اون باشه اون وقت اون خودخواهه، عاشق نیست. اون همه چی رومی خواد برای اینکه به رفاه خودش برسه.

یه مثال معنوی تروواضح تر براتون می زنم تابفهمین حالا کی واقعا عاشقه. آیا تا به حال به این فکر کردین که چرایه عده آدم میرن وجونشونو می ذارن کف دستشون تا از ملت وناموسشون دفاع کنن اوناهیچ چیزی برای خودشون نخواستن تازه دوست داشتنی ترین چیز های

زندگیشون رو دادن تا خدا رو از خودشون راضی نگه دارن. من میگم به این میگن عاشق نه این توهم هایی که بعضی وقت ها ما ها رو تو کوچه خیابونا در گیر خودش می کنه. و گاهی از چشمهای قشنگ ما با یه نگاه وارد می شه وبا یه
پشیمونی تو قلبون دفن می شه .گاهی باید از زیبایی ظاهر ترسید بعضی وقت ها نباید وقت خودمونو صرف این بازی های ساده لوحانه کنیم.
نگاه من به این قضیه آرمانی نیست. شایدالان بگین همه که نمی تونن شهید بشن.شایدبگین پس بقیه ی عشق ها همه کشکه. نه شما منظورمن رو نفهمیدید منظومن تواین جمله خلاصه میشه.دوست داشتن به این معنیه که خوشبختی خودمونودرخوشبختی دیگران ببینیم تو روایت ها گفتن که خدای ما خدای آسمانها و زمین آنقدر بی نهایت ولایتناهیست که در آسمونا هم جای نمی گیرد.
گفتن خانه یاهمان حقیقت معنوی خداتنها وتنهادر یک جا می تواند بگنجد وآن هم قلب مومنین است.
حالافکرکنم بیشترقدرقلبمون رومی دونیم.قلب ما آدما ازآسمون هم وسیع تره منظورمن ازقلب، اون یه تیکه گوشت تپنده نیست.منظورمن چیزیست که درعمق وجودما نهفته وگسترده شده وفراترازمعنای ماده است.حالاوقتی اینچنین نعمت عزیمی تو وجودما دمیده شده.چراما صاحبشوفراموش کنیم وسراغشوازخرابه های دنیا بگیریم.من نمیگم همه چی رو بذاریم کناروبه قضیه ازیه بعد نگاه کنیم.من میگم بیایم اول صاحبخونه ی قلبمون روکه خداست پیدا کنیم.بدخود اون صاحبخونه مهمونای خوبی روبه قلبمون یاهمون زندگیمون دعوت می کنه.برای آخرکارهم یه جمله از"جبران خلیل جبران"بهتون تقدیم میکنم .
«اجازه دهید تا دردوستی ومحبت منظوری خاص نباشد.تنها روح دوستی را عمق ببخشید. »


 
آخرین ویرایش:

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق یعنی :

بزرگترین هدیه صداقت است وچون کسی با تو صادق بود اعتماد را هدیه اش کن وجهان امنش را برهم نزن،بگذاردرکنارتوچون پرنده ارام لبخند زند واگرپرکشید با بال زخمی پرنزند
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشق که میشوی
نا آرام میشوی ، گاهی حسود ، گاهی خود خواه ، گاهی دیوانه، گاهی آرام ، گاهی شاد ، گاهی غمگین ، گاهی خوشبخت ترین
یک روز به خودت میایی میبینی تنهایی ؛ تنها ترین هیچ کسی رو نداری حتی برای درد و دل کردن و حرف زدن...
تنها غم میماند کنارت و تنهایی و...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه بخواهيم خيلي اون رو ساده ولي جامع بگيم. عشق يعني از خود گذشتن تا به معشوق
رسيدن. همه چيزهايي كه پيرامونون مي‌بينيم به نوعي مثل اين تعريف مي‌شوند. عشق هم
مثل همه مفاهيم عرفان، مراتب مختلفي داره. كمترين اون عشق به موجودات و بالاترين
اون عشق به معبوده. هرقدر درصد عشق به معبود تو دوست داشتن ما بيشتر باشه ميزان
دووم و موندگاري اون بالاتره. بذار ساده‌تر بگم. هممون مي‌دونيم كه روح خدا تو وجود
ماست كه تو بدن خاكي ما اسير شده. در نتيجه هرقدر كه عشقمون رنگ خدايي داشته باشه
بيشتر دوم مي‌آره ولي عشقايي كه اين ويژگي‌ها رو ندارن دوم چنداني هم ندارن. يك
مثال مي‌تونه كمكمون كنه. صداقت، اخلاق، گذشت، ادب و خيلي مفاهيم ديگه كه تو روحمون
خوب تعريف شدند، از مواد تشكيل دهنده عشق هستند. ولي چيزاي ديگه‌اي هم تو وجود ما
هست كه از روح خدايي نيستند بلكه از شيطان و نفس به روح ما تحميل مي‌شن. مثل غرور،
دروغ، خودخواهي، بي‌ادبي و ....

هر قدر كه مفاهيمي مثل صداقت، اخلاق و ... تو عشقمون بيشتر باشه پايداري اون هم
بالاتره. اما هر قدر دروغ، خودخواهي و اين جور چيزا بيشتر باشه پايداريش هم كمتره.
مجنون رو كه يادتون نرفته. مي‌دونيد چرا هنوز بيستون مونده؟ چون مجنون تو عشقش
اخلاق، گذشت و خيلي چيزاي ديگه دخالت داده بود. اونا بودند كه باعث ماندگاريش شدند.

نمونه ديگش شهدا هستند. اونا هم براي رسيدن به معشوقشون جونشون رو هم دادند. توي
عشق اونا هم اگه دقت كني گذشت، ايمان، اخلاق، ادب و احترام و ... موج مي‌زنه.
فهميدن اين مطلب خيلي سخت نيست. كافيست بري سراغ وصيت‌نامه هاشون. تو وصيت‌نامه
شهدا از اين جور مفاهيم موج مي‌زنه.
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشونه عشق چيه؟

يك راه ساده فهميدن نشونه عشق اينه كه دقت كني ببيني چقدر خودت رو مي‌بيني و چقدر
معشوقت رو؟ چقدر به نظر خودت اهميت مي‌دي و چقدر نظر معشوقت رو؟ چقدر به حرف‌هاي
خودت گوش مي‌دي و چقدر به حرف معشوقت؟ چقدر حاضري براي خودت خرج كني و چقدر براي
معشوقت خرج مي‌كني؟ به طور خلاصه نسبت بين خود و معشوق ميزان عشق رو تعيين مي‌كنه.

مولانا مي‌گه «رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند.» مي‌دوني يعني چي؟ يعني اينكه
آدمي تو اون جايگاه ديگه خودش رو نمي‌بينه، خواسته‌هاش رو نمي‌بينه، نظراتش رو
نمي‌بينه. اون چيزي رو مي‌بينه كه معشوقش مي‌خواد. تا حالا دقت كردي بعضي از مواقع
كه خيلي به همسرت عشق مي‌ورزي. يك احساس عجيبي به وجود مي‌آد. احساس مي‌كني همسرت
بخشي از وجود توست كه از تو جدا شده. تازه اين يك عشق زميني است كه كمي مشخصه‌هاي
عشق الهي باهاش قاطي شده.
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا لوازم اصلي رو تو وجودم گذاشته فقط بايد كمي عقل به كار ببنيديم و بدونيم كه
كجا بايد اون رو فعال كنيم و كجا بايد براش هزينه كنيم. آدما وقتي كه عقل را كه از
مهمترين لوازم يك عشق خوب است رو ناديده مي‌گيرن. عاشق چيزايي مي‌شن كه ارزشش رو
نداره. سرمايشون رو صرف چيزي مي‌كنند كه به جاي بالا بردنشون اونا رو پايين مي‌بره.
به طور خلاصه هر چيزي كه به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم راه ما رو در رسيدن به خدا
هموارتر كنه ارزش عاشق شدن رو داره در غيراينصورت تنها ثمره اون تلف شدن زندگيه.
يكي از مثال‌هاش ازدواجه. ازدواج مهمترين نهاد مشترك در نزد خداست. پس كسي كه
ازدواج مي‌‌كنه در همون مسير رسيدن به خدا گام بر مي‌داره. حالا اگر ازدواجش با
استفاده از مفاهيم عشق خدايي عجين بشه سرعت رسيدن به خدا خيلي سريع‌تر مي‌شه و
باالعكس.

اين مسئله رو مي‌شه در تموم عرصه‌هاي زندگي تعميم داد. كافيه كمي براش وقت بزاريم و
روش فكر كنيم. مثلا كسي كه از خونه مي‌آد بيرون تا براي زن و بچه‌اش روزي حلال
بياره و يا مي‌آد بيرون تا به مردم خدمت كنه. مي‌تونه عاشق كارش باشه و براش هزينه
كنه. چرا؟ چون كارش اونو تو رسيدن به خدا خيلي جلو مي‌اندازه. يا مثلا كسي كه يك
خانواده بي‌سرپرست و يا يتيم رو سرپرستي مي‌كنه و يا كارهاي خير مي‌كنه؛ ارزش داره
عاشق عملش بشه. چون عملش اون رو تو رسيدن به خدا كمك مي‌كنه. كسي كه شب‌ها بيدار
مي‌مونه تا با خدا راز و نياز كنه و براش نماز بخونه، كسي كه قرآن مي‌خونه تا ببينه
خدا ازش چي مي‌خواد ارزش داره كه عاشق عملش بشه چرا؟ چون همون كاري رو مي‌كنه كه
معشوقش دوست داره.

فقط همين يك جمله: دنيا پست‌تر از اينه كه عاشق چيزي بشيم كه يك روز فنا مي‌شه.
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
عشق تو شوخی زیبـــایی بود که خدا با قلب من کرد زیبا بود اما شوخی بود... ...حالا... تو بی تقصیری! خدای تو هم بی تقصیر است من تاوان اشتباه خود را پس میدهم...! تمام این تنهایی تاوان "جدی گرفتن آن شوخی" است!
 

Tara- nini

عضو جدید

اي که مي پرسي نشان
عشق چيست

عشق چيزي جز ظهور مهر نيست
عشق يعني مهر بي چون و چرا
عشق يعني کوشش بي ادعا
عشق يعني مهر بي اما، اگر
عشق يعني رفتن با پاي سر
عشق يعني دل تپيدن بهر دوست
عشق يعني جان من قربان اوست
عشق يعني خواندن از چشمان او
حرفهاي دل بدون گفتگو
عشق يعني روح را آراستن
بي شمار افتادن و برخاستن
عشق يعني گل به جاي خار باش
پل به جاي اين همه ديوار باش
عشق يعني يک نگاه آشنا
ديدن افتادگان زير پا
زير لب با خود ترنم داشتن
بر لب غمگين، تبسم کاشتن
عشق، آزادي، رهايي، ايمني
عشق، زيبايي، زلالي، روشني
جز کمند چشم و زلف و ابروان
عشق زنجيري ندارد در ميان

عشق يعني تشنه اي خود نيز اگر
واگذاري آب بر تشنه تر
عشق يعني مشکلي آسان کني
دردي از درمانده اي درمان کني
عشق يعني نان ده و از دين مپرس
در مقام بخشش از آئين مپرس
عشق يعني ظاهر باطن نما
باطني آکنده از نور خدا
هر کجا عشق آيد و ساکن شود
هر چه ناممکن بود ممکن شود
در جهان هر کار خوب و ماندي ست

ردپاي عشق در او ديدني ست
عشق يعني شور هستي در کلام

عشق يعني شعر، مستي والسلام




 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید
چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند
[/FONT]
 
بالا