من برگشتم .. واسه ی ماندگار همکارکم ؛ که تو این مدت از رو نرفت و جوری برخورد کرد که خوتمم خیال کردم اصن رفتنی در کار نبوده ! کسی که همیشه سیراب محبت و صفاش بودم .. و تیمام فرضیه های رفتنمو آش و لاش کرد رف ! واسه اینکه یکی از سردمدارای انخلابی پروفم بود .. واسه اینکه در جیواب بدی هام یه لحظه هم خم به ابرو نیاورد و پشتوانه م موند .. واسه تیمام لبخندهایی که بعده یه دپسردگی مزمن چپوند رو لبم .. واسه ی قولی که بهش داده بودم و یادم رفته بود .. و واس اینکه جیواب بدم به آنچه بی جیواب خوانده بودش ..
من برگشتم .. واسه نفس بانوی دلم ؛ واسه اینکه رفتنم ظلم بود در حقش .. واسه اینکه همیشه سخن کم آورد در مخابلمون و با سکوت حرفامونو زدیم بهم .. واسه سکوت دلکوبی که وقت رفتنم کرد و هنو جاش داره میسوزه .. واسه جمله ای که برام نوشت و به گوشم رسید : " خیلی ها از این باشگاه رفتن ، ولی هیچ رفتنی مثل رفتن تو نبود سپیده.. " .. واسه اینکه برام خاصه و اینجا بودنم باهاش ، واسش مهم ..
من برگشتم .. واسه داداش وحیدم ؛ که چن روزه رهه شونصد ساله رو دوییدیم ! .. که خوتمم باورم نیمیشه اینخده باش راحتم .. که بد موقعی ترکش کردم .. واسه شاخه شاخه گلی که برام گذاشت .. واسه همه کوفت گفتناش !
من برگشتم .. واسه پیسمل خاله زشتووووی کج و کوله خوتم ؛ که بی چنگال نمونه ! :دی .. واسه امضای درِ پیتش ! :دی .. واسه تیمام تلاشش در جهت برگردوندنم از روز آخری که داشتم میرفتم تا حالا .. واسه مسابخه ای که باهاش دارم ! .. واسه صفت بَ بدایی که بهش دادمو اون خلافشو به من گفت .. واسه اون همه پیامای خوشجل موشجلی که همه جا واسم گذاشته .. واسه اینکه همش میگفت مطمئنم بر میگردی ! ..
من برگشتم .. واسه رُزا خوردنی ترین مادر شوور دنیا ؛ امضاهای حلخ کردنیش .. واسه همه خل بازیایی که داشتیم .. واسه دلتنگی های دل کوشولوش ..
من برگشتم .. واسه ممری ، دی دخملی خوش سلیخه م .. اومدم مث این شر خر ها ایمیله رو بیگیرم ازش ! :دی
من برگشتم .. واسه آق پیرجو که تا آخرین لحظه رنگمو عوض نیمیکرد ! واسه ستویی ژوونی که منو دوز داره ! :دی
من برگشتم .. واسه سهراب که اونجوری تریپ غم برداشته بود اصن کف بر ! واسه جای پاهاش تو پروفم
من برگشتم .. واسه زهرایی مهربونم که همچنان همراه موند ، واسه شقایقم ریفیخ کامی ادبی قندم
من برگشتم .. واسه گودزیلای مهربون که شب آخرو تا صبح پا به پام موند و از تجربه ش گفت ! :دی
من برگشتم .. واسه شروین هایپ مشکی :دی
من برگشتم .. واسه تک دخملکم ؛ که بی مادر بزرگ نشه :دی
من برگشتم .. واسه حامد ، واسه آجو نگین ، واسه پژمان موفخ ، واسه نیروانا ، واسه آذر ، واسه کچل ، واسه مصوووم ، واسه میترا ، واسه بهنام ، واسه محیا ، واسه زیبا ، واسه نغمه ، واسه افشین ، واسه نسترن ، واسه رضا و وعده وعیداش :دی ، واسه اندیشه .....
واسه این 401 پیام جیدیدی که شوکه م کرد !
من برگشتم .. واسه زیوولکم ، که روز تولدش اینو ازم خواست ..........................
و واسه تیمام امیدهایی که به برگشتم بود