اگر آقایووووون بودند چیکار میکردن خدایی؟!!!

delsey

عضو جدید
شاید این مطلب برای خیلیا تکراری باشه ولی من خوندم و چون حس خوب وفاداریو که این روزا (بلا نسبت شما) مرده رو یادآور می شد احساس کردم انقدر طولانی نیست که با خوندنش خاطر کسی آزرده بشه و هم اینکه ارزششو داره حداقل به عنوان یه یادآوری.....:heart::heart::heart:
بر بالای تپه ای
در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی
وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و
افتخارشان است
:

افسانه حاکی از آن است
که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن
و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می
برند.فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است
به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود
روند.


پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر
اساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را
نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.نا گفته پیداست که
قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود
را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود.


به
نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردن ؟:cool:
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دقیقا همین کارو می کردیم فقط یک نکته داره اونم اینکه چند تا هستند نمیشه با ماشین بیاریمشوننننننننن
 

oil boy 90

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا همین کارو می کردیم فقط یک نکته داره اونم اینکه چند تا هستند نمیشه با ماشین بیاریمشوننننننننن

اینجور که تو میگی فک کنم ماشینم کم باشه باید ی وانت یا کامیون بیاری
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ببخشید یه لحظه
وقتی جنگ میشه خانمها تو خط مقدمم
هر چی جنگ و کار سخته مال آقایونه
کشته شدن
شیمیایی شدن
فلج شدن
اینها واقعیت
حالا شما چسبیدید به یه افسانه.
افسانه
نه
افسانه!!!!!!!
به نظر من هر موقع آب سربالایی بره
نتیجه میگیریم
این داستانم میتونه واقعیت داشته باشه !!!!!!!
 

فرزانه رفیعی

عضو جدید
ببخشید یه لحظه
وقتی جنگ میشه خانمها تو خط مقدمم
هر چی جنگ و کار سخته مال آقایونه
کشته شدن
شیمیایی شدن
فلج شدن
اینها واقعیت
حالا شما چسبیدید به یه افسانه.
افسانه
نه
افسانه!!!!!!!
به نظر من هر موقع آب سربالایی بره
نتیجه میگیریم
این داستانم میتونه واقعیت داشته باشه !!!!!!!
آقای عزیز فلج شدن و شیمیایی شدن گذشته بیشتریه یا پرستاری و نگهداری داوطلبانه ی یه آدم فلج؟
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
نکنه انتظار دارید اقایون به جای یه نفر مثلا سه چیز باارزش هر کدوم از توی قلعه بیرون میاوردند!!!!!!!:biggrin:

از شوخی گذشته خب مطمئنا اقایون هم این کارو میکردند..........
 

M o R i S

مدیر تالار حسابداری
مدیر تالار
کاربر ممتاز
آقای عزیز فلج شدن و شیمیایی شدن گذشته بیشتریه یا پرستاری و نگهداری داوطلبانه ی یه آدم فلج؟

یه جوری میگین تموم شد که انگار برای جنگ جهانی اول بوده
بعدشم
اینجوری که ایشون نوشتن(خدایی آقایون چی کار میکردن) یعنی آقایون فرار میکردن!!!
بدون اینکه همسرشون رو با خودشون ببرن
درحالی که اونها از سلامتی و جوانیشون برای راحتی شما و ما و خانوادشون گذشتن
 
آخرین ویرایش:

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید این مطلب برای خیلیا تکراری باشه ولی من خوندم و چون حس خوب وفاداریو که این روزا (بلا نسبت شما) مرده رو یادآور می شد احساس کردم انقدر طولانی نیست که با خوندنش خاطر کسی آزرده بشه و هم اینکه ارزششو داره حداقل به عنوان یه یادآوری.....:heart::heart::heart:
بر بالای تپه ای
در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی
وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و
افتخارشان است
:

افسانه حاکی از آن است
که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن
و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می
برند.فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است
به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود
روند.


پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر
اساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را
نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.نا گفته پیداست که
قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود
را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود.


به
نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردن ؟:cool:

من صد در صد همسرم و بچه هام رو میبردم بیرون
 

حامدیا

اخراجی موقت
شاید این مطلب برای خیلیا تکراری باشه ولی من خوندم و چون حس خوب وفاداریو که این روزا (بلا نسبت شما) مرده رو یادآور می شد احساس کردم انقدر طولانی نیست که با خوندنش خاطر کسی آزرده بشه و هم اینکه ارزششو داره حداقل به عنوان یه یادآوری.....:heart::heart::heart:
بر بالای تپه ای
در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی
وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و
افتخارشان است
:

افسانه حاکی از آن است
که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن
و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می
برند.فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است
به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود
روند.


پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر
اساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را
نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.نا گفته پیداست که
قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود
را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود.


به
نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردن ؟:cool:




خوب بیا این معرفت خانوما معرفتشون در این حده چی بگیم والا
 

pooyamosaddegh72

عضو جدید
شاید این مطلب برای خیلیا تکراری باشه ولی من خوندم و چون حس خوب وفاداریو که این روزا (بلا نسبت شما) مرده رو یادآور می شد احساس کردم انقدر طولانی نیست که با خوندنش خاطر کسی آزرده بشه و هم اینکه ارزششو داره حداقل به عنوان یه یادآوری.....:heart::heart::heart:
بر بالای تپه ای
در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی
وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و
افتخارشان است
:

افسانه حاکی از آن است
که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند.اهالی شهر از زن
و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می
برند.فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است
به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود
روند.


پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و بر
اساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان در بند، گرانبها ترین دارایی خود را
نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.نا گفته پیداست که
قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود
را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود.


به
نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردن ؟:cool:


اگه قضیه بر عکس بود طبیعتا لشکر بیرونی لشکر خانوما بودن .
آقایون حمله می کردن ! D:
 

s.zahra1371

عضو جدید
فکر کنم آقایون کوله غذاشونو با خودشون میبردن البته من نسبت به این دور و زمونه میگما....
 

delsey

عضو جدید
فکر کنم آقایون کوله غذاشونو با خودشون میبردن البته من نسبت به این دور و زمونه میگما....
\

نظر منم همینه...
یا غذا یا پولشونو بر می داشتن....
ولی دم آقایونی که حتی تو فکرشونم خانومشونو می بردن گرم......همینم تو این دوره زمونه گیر نمیاد....مرررررررررسییییییییییییییییییی
به خودتون افتخار کنید....
 

fifa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الان یه سوال مهم برام پیش اومد، زنی که هم شوهر داشت هم بچه چیکار کرد؟ زنی که هم شوهر داشت هم چند تا بچه چی؟:confused:
 

major7

عضو جدید
الان یه سوال مهم برام پیش اومد، زنی که هم شوهر داشت هم بچه چیکار کرد؟ زنی که هم شوهر داشت هم چند تا بچه چی؟:confused:

فك كنم مرده هم بچه هارو كول ميكرده بعد همگي رو كول زنه بودن!!!بعدشم ميتونستن يكاري كنن كه كم اذيت بشن...ميرفتن پشت در قلعه واي ميستادن( شايدم دراز ميكشيدن)‌بعد مردرو كول ميگرفتن يك قدم ميذاشتن بيرون( يا يك خيز ور ميداستن) كار تموم ميشده...چون شرط اين بوده كه همينكه از قلعه خارج شن اونا ديگه بيخيال ميشن....چه افسانه باحاليه هاااااااااا
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
\

نظر منم همینه...
یا غذا یا پولشونو بر می داشتن....
ولی دم آقایونی که حتی تو فکرشونم خانومشونو می بردن گرم......همینم تو این دوره زمونه گیر نمیاد....مرررررررررسییییییییییییییییییی
به خودتون افتخار کنید....

سلام خوب و بد همه جا هست
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاملا درسته
قبول دارم حرفتونو.....
ولی کم و زیاد داره و به نظرم تو این دوره زمونه وفادارا خیلی کم شدند.....متاسفانه......
بلانسبت شما

آره کاملا تایید میشه متاسفانه وفاداری و معرفت و باید با میکروسکوپ جستجو کرد
 

thamin

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا درست میگن زنا وفادار ترن
حق داری بگی چون مردی:w05:
 

major7

عضو جدید
افسانه از واقعیت سرچشمه میگیره
تو واقعیت هم کم نمی بینیم:w16:
مثلا چه افسانه اي از واقعيت سرچشمه گرفته ؟ افسانه خون آشام ها؟ يا...؟ من كه تو واقعيت نديدم زن شوهرشو كول كنه از قلعه ببره بيرون
 
بالا