mario22
عضو جدید
تا حالا شده کسی به حریم خصوصی تون تجاوز کنه؟ چه احساسی بهتون دست می ده اینجور وقتا؟
یکی از دوستام تعریف می کرد که تو دفتر خاطراتش، شعرا و دلنوشته هاشو می نوشته. یه روز که از بیرون میاد خونه می بینه مامانش نشسته جلوی مهمونا و داره دفتر خاطراتشو بلند بلند می خونه و از ذوق و قریحه بچه اش تعریف می کنه.
اون می گفت: «من اون لحظه نمی تونستم چیزی بگم اما دیگه هیچ وقت تو هیچ کاری نتونستم به خانواده ام اطمینان کنم و به صورت خصوصی باهاشون ارتباط برقرار کنم چون دیگه هیچ اعتمادی نداشتم بهشون و البته دیگه هرگز چیزی برای خودم ننوشتم و ذوقم کاملاً کور شد.»
نظر شما چیه؟
یکی از دوستام تعریف می کرد که تو دفتر خاطراتش، شعرا و دلنوشته هاشو می نوشته. یه روز که از بیرون میاد خونه می بینه مامانش نشسته جلوی مهمونا و داره دفتر خاطراتشو بلند بلند می خونه و از ذوق و قریحه بچه اش تعریف می کنه.
اون می گفت: «من اون لحظه نمی تونستم چیزی بگم اما دیگه هیچ وقت تو هیچ کاری نتونستم به خانواده ام اطمینان کنم و به صورت خصوصی باهاشون ارتباط برقرار کنم چون دیگه هیچ اعتمادی نداشتم بهشون و البته دیگه هرگز چیزی برای خودم ننوشتم و ذوقم کاملاً کور شد.»
نظر شما چیه؟