morfi g
عضو جدید
این بحث های شمام دسته کمی از مطالب فضایی نداره
پس مواظب باش زیاد بالا نری نخ نازکه پاره میشه!!!
این بحث های شمام دسته کمی از مطالب فضایی نداره
یعنی دختره این قدر خنگول بوده اولا صدایه داداششو با غریبه تشخیص نداده ......
پس از این سرکاری هاست................خب همین دیگه داستان تحریف شدست ؛نویسنده هنوز چشمه ذوقش یه قل کامل نزده داستانو داده بیرون واسه چاپ!ببینید شما خودتونم تعجب کردین از این قصه!:دی
پس از این سرکاری هاست................
به به افتخار میکنیم که چنین تاپیکهای علمی در باشگاه زده میشه ............واقعا مایه سر بلندی هست......
اخ راس میگی............. اینجا از بس از علم و دانش حرف زدیم مغزمون هنگیده..............حالا اجکالی نداله! سخت نگیر دوستم...شب عیده یکم بخندیم شاد شیم
همش که علمو دانش نمیشه
یا اینجوری :
پسر:سلام خانومی دوست پسر نداری؟
دختر: دوست پسر ؟ ..نشنیدم ... چیه حالا ؟
پسر:پس ببخشید مزاحم شدم..
دختر: ....
.ها منم فک کنم همینجوری باشم:دی
حالا جدی چی هست؟؟؟!
.
.
نمیدونم ... منم ذهنمو درگیر کرده ببینم چیه ..!!!!
این دختره عجب بی بخار بوده ...........
دوستان این یکی ام باحاله ولی رطی به دختر پسر نداره
صدای زنگ تلفن - دخترک گوشی رو بر میداره - سلام . کیه؟
- سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!
- نمیشه!
- چرا؟
- چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!
...
سکوت
...
عمو حسن نداریم!
- چرا داریم. الآن پهلو مامانه.
- ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه!
- چشم بابا!
...
...
چند دقیقه بعد
...
- بابا جون گفتم.
- خوب چی شد؟
- هیچی. همینکه گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون همینطور
که از پله ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا تکون نمیخوره
دیگه؟
- خوب عمو حسن چی؟
- عمو حسن از پنجره پرید توی استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی کرده بودی یک
صدای بامزه ای داد نگو! هنوز همون طور خوابیده!
- استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم شماره ******** نیست؟
- نه!
- ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم
دوستان این یکی ام باحاله ولی رطی به دختر پسر نداره
صدای زنگ تلفن - پسرک گوشی رو بر میداره - سلام . کیه؟
- سلام پسر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!
- نمیشه!
- چرا؟
- چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!
...
سکوت
...
عمو حسن نداریم!
- چرا داریم. الآن پهلو مامانه.
- ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه!
- چشم بابا!
...
...
چند دقیقه بعد
...
- بابا جون گفتم.
- خوب چی شد؟
- هیچی. همینکه گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون همینطور
که از پله ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا تکون نمیخوره
دیگه؟
- خوب عمو حسن چی؟
- عمو حسن از پنجره پرید توی استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی کرده بودی یک
صدای بامزه ای داد نگو! هنوز همون طور خوابیده!
- استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم شماره ******** نیست؟
- نه!
- ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم
تحقیقات روش ادامه داره ..!!!جانداره؟
توجیب جا میشه؟
حشره اس؟
پرنده اس؟
تحقیقات روش ادامه داره ..!!!
.شما نمونشو گیرآوردین؟از کجا؟ من هرجا گشتم نبود:دی رفتم مغازه گفتن ندارن!تموم کردن!
الانم دارم تو کتابا سرچ میکنم
.
.
تو کتابای تخیلی بگرد....
.
نه مال من ماکت هست ... واقعی نیست!!!
.از اون کتابا که توش لولو داره!
نه بخونم شب خوابم نمیبره!
.
.
.
!!!!!!
.چی شدی؟!به نتیجه رسیدی؟؟؟
پیشنهاد میکنم بهت بیشتر ازاین رو این موجود تحقیق نکنی و گرنه بیشتر هنگ میکنی!آره!
.
.
اره .. همون بهتر نسلشون منقرض شه !!
.
موجودات تک سلولی !
.پ تک سلولی اند!!! نه شما ادامه بده به یه جاهایی میرسی:دی
نه ممنون/.
.
میخای بیای با هم یه دونه شو کالبد شکافی کنیم !!! ... همش شماره دختر از تو دل و روده اش میزنه بیرون !!!